تبیان، دستیار زندگی
. انسانِ مضطر، دنیا را باتمام وسعت اش، تنگ احساس مى کند وزرق وبرقِ فریبنده ى ظاهرِ قدرت هاى شیطانى، او را غافل نمى کند. بر عکس، انسان هایى که زندگى در کاخ هاى سر به فلک کشیده وبهره مندى از مال ومنال فانى وعیش ونوش زودگذر دنیا، خط پایان آرزوهایشان را ترسیم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عطش و اضطرار، زمینه ساز ظهور

امام زمان

انسانى که براى رسیدن به سعادت و خوشبختى به هر درى زده و هر راهى را پیشِ رو گرفته، ولى هر چه بیش تر تلاش کرده، بسته بودن درها و بن بست بودن راه ها برایش یقینى تر گشته است، اشتیاق به برپایى حکومت منجى موعود (عج) در وجودش شعله ورتر مى شود. تداوم این حالت، روح آدمى را به مرحله اى جدید مى رساند که آن، عطش وشیفتگى است. اگر در جامعه ى بشرى، این عطش پدید آید، مرحله اى مهم از زمینه هاى اجتماعى ظهور، فراهم شده است.


شاید بتوان سبب تکرار جمله ى (یملا الارض قسطاً وعدلاً کما مُلِئت جوراً و ظلماً) را در همین نکته دانست؛ چرا که بشر، از روزى که پا به عرصه ى زمین گذاشته و در پرتو زندگى اجتماعى خود، براى پیشبُرد اهداف انسانى خویش، سر به فرمان حاکمان و زمامداران نهاده است، امیدوار بوده که این حاکمانِ زورمند جلو تعدّیات را بگیرند و جامعه اى صالح و به دور از هر گونه ظلم و ستمِ پیدا و پنهان بسازند، امّا نه تنها به این خواسته ى برخاسته از عمقِ جانِ خویش نرسیده، بلکه روز به روز شاهد گسترش ظلم و ستم هاى گوناگونى بوده است. از این رو، هر گاه که با پدیده ى ناروایى رو به رو مى شود، از اعماق وجود آرزوى درک روزگارى را مى کند که با روى کارآمدن مردى الهى، روحِ عدالت در کالبد جامعه ى بشرى دمیده شود. این، همان زمینه ى مساعد و بستر مناسب براى پذیرش حکومت جهانى حضرت مهدى موعود (عج) است که باید در وجود تمامى جامعه ى بشرى رسوخ کند.

در آخر الزمان، بر امّت من، بلاى شدیدى - که تا آن زمان بلایى شدیدتر از آن شنیده نشده - از جانب سلطان وحاکم ایشان وارد مى شود، به حدّى که زمین با آن همه گستردگى اش بر آنان تنگ مى شود ومالامال از ستمِ آشکار وپنهان مى گردد. انسان مؤمن، پناهگاهى پیدا نمى کند که بدان پناه برد. در این وقت است که خداوند عزّ وجلّ، مردى از خاندان مرا بر مى انگیزد تا زمین را پُر از قسط و عدل سازد، همان گونه که لبریز از ظلم و جور گشته بود، به طورى که ساکنین آسمان و زمین، از وى راضى مى شوند

هر چند که روبه رو شدن با پدیده ى نا به هنجار ظلم و جور، انسان را از سویى آزرده خاطر و رنجور مى کند، امّا از سوى دیگر، نور امید و عطش زندگى در آینده اى حتمى و موعود که اثرى از ظلم وجور نخواهد داشت را در دل او فروزان مى کند و همین امر سبب مى شود تا لحظه به لحظه، محبّت و دوستى و اُنس با حضرت مهدى (عج) و حکومت او در جانِ آدمى شدّت یابد، و رفته رفته این شدّت به عطش و شیفتگى مبدّل شود.

در روایتى از رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، چنین آمده:

در آخرالزمان، بر امّت من، بلاى شدیدى - که تا آن زمان بلایى شدیدتر از آن شنیده نشده - از جانب سلطان و حاکم ایشان وارد مى شود، به حدّى که زمین با آن همه گستردگى اش بر آنان تنگ مى شود و مالامال از ستمِ آشکار و پنهان مى گردد. انسان مؤمن، پناهگاهى پیدا نمى کند که بدان پناه برد. در این وقت است که خداوند عزّ وجلّ، مردى از خاندان مرا بر مى انگیزد تا زمین را پُر از قسط و عدل سازد، همان گونه که لبریز از ظلم و جور گشته بود، به طورى که ساکنین آسمان و زمین، از وى راضى مى شوند. (1)

این روایت، به روشنى، نشان مى دهد که دورى جامعه از رهبر الهى عادل، وگرفتار آمدن آن در چنگال سردمداران بیدادگر، موجب بروز ظلم و فساد در همه ى زمینه ها مى شود و همین فساد، باعث سختى و مشکل و پدید آمدن تنگناهاى غیر قابل رفع در زندگى بشر مى گردد. در نتیجه، سبب تشنگى انسان هاى مؤمن به ظهور مصلح واقعى مى گردد.

از حدیفه، درباره وضعیّت جامعه بشرى در هنگام قیام حضرت مهدى (عج) چنین رسیده:

به درستى که (مهدى موعود (عج)) قیام نمى کند تا زمانى که هیچ غایبى نزد مردم محبوب تر از وى نباشد، و این به خاطر شرارت ها و ناروایى هایى است که به مردم رسیده است. (2)

امام زمان

اضطرار

از بررسى روایات مى توان چنین به دست آورد که (اضطرار)، تبلور فراهم آمدنِ همه آمادگى ها و زمینه ها است. انسانِ مضطر، دنیا را با تمام وسعت اش، تنگ احساس مى کند وزرق وبرقِ فریبنده ى ظاهرِ قدرت هاى شیطانى، او را غافل نمى کند. بر عکس، انسان هایى که زندگى در کاخ هاى سر به فلک کشیده و بهره مندى از مال و منال فانى و عیش و نوش زودگذر دنیا، خط پایان آرزوهایشان را ترسیم کرده است، کجا به دنبال جایگاهى در کنار مهدى موعود (عج) خواهند بود؟

انسانى که خود را یافت و ارزش جان خویش را بیش تر از آن دید که در چند روزه ى دنیا تباه اش سازد، قدم نهادن در خیمه ى محبوب دل ها و زندگى در روزگار شیرین ظهور را پایان آرزوهایش قرار مى دهد و این حالت، نه فقط یک آرزوى بى ریشه، بلکه فراتر از عطشى است که جان آدمى را به لرزه در مى آورد و لحظه به لحظه او را در پى رها شدن از وضعیّت کنونى مى دارد.

در کلامى که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پیش از این نقل شد این نکته، نمایان است.

در این بخش از حدیث شریف، ظهور حضرت مهدى(عج) بر این مترتب شده که انسان مؤمن بیابد که هیچ پناهى براى او وجود ندارد!

از این سخن، چنین استفاده مى شود که زمینه ى اجتماعى که عاملِ فرا رسیدن زمان ظهور است، وقتى کار ساز است که همراه خواست قلبى انسان هاى مؤمن، باشد. به عبارت دیگر، انسان هاى منتظر، باید به مرحله اى برسند که به تحقیق یقین کنند براى نجات از گرداب مهالک، هیچ پناهى جز حکومت مهدى آل محمد، (علیهم السّلام) نیست.

این، مطلبى است که با تعبیرهاى گوناگونى در روایات مورد تأیید قرار گرفته در روایتى ابوسعید خدرى از وجود مقدّس پیامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) چنین نقل مى کند:

تأوى الیه اُمّتُه کما تأوى النحل اِلى یعسوبها؛(3) امّت حضرت مهدى (عج) به سوى او پناه مى برند، همان طور که زنبور (از ترس دیگران) به ملکه ى خویش پناه مى برد.

بنابراین، رسیدنِ جامعه به مرحله اى که در آن، همه ى مردم یک دل ویک صدا، خواهانِ حکومت حضرت مهدى (عج) باشند و با تمام وجود، اضطرار خویش را به حضرت اش فریاد زنند وآماده ى یارى و جانبازى در رکاب او براى رسیدن به اهداف والاى وى باشند، از جمله عواملى است که توقّع ظهور، بدونِ آن، امرى است نه چندان نزدیک به واقع.

انسانِ مضطر، دنیا را باتمام وسعت اش، تنگ احساس مى کند وزرق وبرقِ فریبنده ى ظاهرِ قدرت هاى شیطانى، او را غافل نمى کند. بر عکس، انسان هایى که زندگى در کاخ هاى سر به فلک کشیده وبهره مندى از مال ومنال فانى وعیش ونوش زودگذر دنیا، خط پایان آرزوهایشان را ترسیم کرده است، کجا به دنبال جایگاهى در کنار مهدى موعود (عج) خواهند بود؟

بر همین اساس است که وجود مبارک اش در توقیع شریف چنین مى فرماید:

اگر دل هاى شیعیان - که خدا بر طاعت خویش موفق شان دارد - بر وفاى به عهدى که بر آنان بود، متّحد و استوار مى بود، هرگز یُمن دیدار (و همنشینى) ما از ایشان به تأخیر نمى افتاد و به تحقیق که خوشبختى دیدار ما با معرفتى ثابت و پا برجا به سوى آنان روى مى آورد. (4)

این، در حالى است که اگر زمینه مردمى مناسب، به وجود نیاید، به طور کلّى، جامعه، لیاقت وقابلیّت بهره مندى از این نعمت بس بزرگ الهى را به دست نمى آورد؛ چرا که قانون حتمى الهى این گونه استقرار یافته که نعمت و رحمت خداوند بر حسب اقتضاى محلّ و بر وفق استعداد و متناسب با قابلیّتِ دریافت کننده، فرود آید.(5) ظهور زمامدار عادلى مانند امام زمان (عج)، بزرگ ترین نعمتى است که تا کنون هیچ امّتى لیاقت دریافت آن را نداشته و اگر قرار باشد که آن حضرت بدون وجود زمینه ى لازمِ اجتماعى ظهور کند، به تحقیق که از مردم همان چیزى را خواهد دید که دیگر پیشوایان الهى دیدند وهمین مردمى که در صورت ایجاد زمینه ى پذیرشِ حکومت امام زمان (عج) از یاران وهواداران آن حضرت مى شوند، در صورت عدم وجود زمینه  لازم در میانشان، آلت دستِ حاکمانِ جائر و ستم پیشه گشته و علیه آن امام همام به مقاومت بر خواهند خواست!

بنابراین، یکى از مهم ترین زمینه هاى ظهور امام زمان (عج)، و برپایى حکومت عدل جهانى، فراهم آمدن بستر اجتماعى لازم است. و در همین راستا، یکى از با اهمیّت ترین وظایف انسان هاى صالحى که در انتظار برپایى دولت کریمه ى امام عصر (عج) هستند، این است که زمینه هاى اجتماعى لازم براى پذیرش و درخواست حکومت حضرت مهدى (عج) را در میان توده هاى مردم پدید آورند.

پی نوشت:

1- عقد الدرر، ص 73.

2-  عقد الدرر، ص 94.

3- معجم الملاحم والفتن، ج 4، ص 352 (به نقل از الملاحم، سید بن طاووس، ص 70، باب 146)؛ مهر بیکران، ص 51.

4-  احتجاج، طبرسى، ج 2، ص - بحار الانوار، ج 53، ص 177.

5- انزل مِن السّماء ماءا فَسالت أودیه بِقَدَرِها) رعد: 17.

فرآوری: امیر رضا عرب

بخش مهدویت تبیان


منبع: کتاب مقدمات ظهور

نویسنده: سید مجتبى فلاح

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.