تبیان، دستیار زندگی
باید علم را برای رضای خداوند متعال تحصیل کرد نه چیز دیگر، و علمای سلف صالح ما چنین بودند و هرگز اندیشه به چنگ آوردن جاه و منصب را به مغز خود خطور نمی دادند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تحصیل علم برای رضای خدا

آیت الله قوچانی

باید علم را برای رضای خداوند متعال تحصیل کرد نه چیز دیگر، و علمای سلف صالح ما چنین بودند و هرگز اندیشه به چنگ آوردن جاه و منصب را به مغز خود خطور نمی دادند.

سخنی از آقا نجفی قوچانی

عالم روشنفکر و آگاه، مرحوم آیت الله نجفی قوچانی(ره) می نویسد:

«...و بالجمله، طلبه باید اوّلاً در تغسیل باطن خود جدّیت نماید، و چنانچه در اوّل طفولیّت است و باطن او هنوز چرکین و نجس نشده، مواظب باشد که نجس نشود.

پس در اوّلین وهله، از روی تقلید هم که باشد علم عمل و اخلاق را دارا بشود، پس از آن با جدّیت مشغول تحصیل حقیقت علم گردد، لکونه مطلوباً و مرغوباً و مندوباً الیه لا لامرٍ آخر.»

باید علم را برای رضای خداوند متعال تحصیل کرد نه چیز دیگر، و علمای سلف صالح ما چنین بودند و هرگز اندیشه به چنگ آوردن جاه و منصب را به مغز خود خطور نمی دادند.

درباره ملّاصدرا، فیلسوف بزرگ اسلامی نوشته اند:

«ملّاصدرا علم را برای مال و جاه نمی خواست و معتقد بود که طالب علم نباید در فکر مال و جاه، جز آن قدر مال که برای معیشت او ضرورت دارد باشد. صدرالمتألّهین می گفت:

کسی که علم را برای مال و جاه بخواهد موجودی است خطرناک که باید از او برحذر بود و در جلسات درس این اشعار از «مثنوی» مولوی را می خواند:

بی گهر را علم و فنّ آموختن                              دادن تیغ است دست راهزن

تیغ دادن در کف زنگی مست                             به که افتد علم ناکس را به دست

علم و مال و منصب و جاه و قرآن                         فتنه آرد در کف بد گوهران

چون قلم در دست غدّاری فتاد                           لاجرم منصور بر داری فتاد»

هانری کربن و جمعی از خاورشناسان که شرح زندگی ملا صدرا (رضوان الله علیه) را نوشته اند، درباره عالمان عصر این فیلسوف بزرگ، که مرکزشان اصفهان بوده، چنین می گویند:

«امروز در دانشگاههای شرق و غرب، به ندرت می توان نظیر طلّاب علوم مدارس اصفهان را پیدا کرد. اکثر طلبه هایی که در مدارس اصفهان تحصیل می کردند، علم خود را برای علم [و تبلیغ دین] می خواستند نه چیز دیگر...

نمی توان گفت بین آنها کسانی که علم را برای استفاده مادّی می خواستند وجود نداشت، امّا شماره آنها و نفوذشان به قدری کم بود که نمی توانستند ایمان اکثریّت طلّاب را سست کنند.

امروز در شرق و غرب عالم شخصی که وارد دانشگاه می شود برای این است که پس از خاتمه تحصیل بتواند شغلی به دست بیاورد و دارای زندگی خوبی گردد.

ولی اکثر طلبه هایی که در مدارس اصفهان تحصیل می کردند برای این کسب علم می نمودند که دانشمند شوند ولو بدانند که تا آخرین روز زندگی با عسرت مادّی خواهند زیست.

عسرت زندگی طلبه هایی که در مدارس اصفهان تحصیل می کردند، ضرب المثل بود و در تمام عمر، برای تأمین احتیاجات غیرقابل اجتناب زندگی در سختی و تنگنا به سر می بردند، ولی لب به شکایت نمی گشودند و ایمان مذهبی و علمی آنها آنقدر محکم بود که معدودی از طلبه ها که بعد از فراغت از تحصیل دارای جاه و مال می شدند نمی توانستند عقیده طلّاب بی بضاعت را متزلزل نمایند و آنها را وادارند که دست از تحصیل بکشند.

در صورتی که وقتی زندگی انسان مشکل باشد و با سختی بسر برد و ببیند که دیگری با استفاده از معلومات خود صاحب جاه و مال شده در صدد برمی آید که او هم از فضل خود استفاده کند و دارای مرتبه دنیوی و ثروت گردد.

به عکس، در اکثر طلِّاب اصفهان این تمایل به وجود نمی آمد و آن قدر هواخواه علم بودند که درخشندگی دنیوی آنها را مجذوب نمی کرد.»


منابع:

1.كتاب سیمای فرزانگان

2. كتاب سیاحت شرق

تهیه و فرآوری : علی فریادرس ، گروه حوزه علمیه تبیان