نیازهای نامرئی یک نوجوان
اولویت پیدا کردن ارتباط اجتماعی و کسب پایگاه فراخانوادگی
نوجوان در مقایسه با فرد بزرگسال باید ارتباطات اجتماعی نوی را شکل دهد و یا آنها را بسازد و این ناشی از خروج او از دوره کودکی و رویکرد او به بزرگسالی است.
کودک دبستانی و پیشدبستانی مهمترین پایگاه اجتماعی خود را خانواده میداند به همین سبب تنها تلاشی که ممکن است در زمینه موقعیت اجتماعی خود داشته باشد،داشتن یک موقعیت مطمئن و رضایتبخش در خانواده است.شاید برای کودک دبستانی،فراتر از خانواده تنها معلم به عنوان یک فرد اجتماعی اهمیت داشته باشد.او پس از خانواده تلاش میکند در نظر معلم موقعیت خوبی داشته باشد. ولی برای نوجوان،ترک موقعیت خانوادگی و کسب موقعیت اجتماعی،آن هم در میان دوستان و افراد همسن و سال،اهمیّت ویژهای دارد.
نوجوان میخواهد پایگاهی فراتر از خانواده در میان همسن و سالهای خود بیابد.ازاینرو احتیاج دارد که اطلاعات لازم برای داشتن چنین موقعیتی را کسب کند.مهمترین منبع اطلاعاتی برای نوجوان،دوستان همسن و سال خود او هستند و نوجوان ناگزیر است در مدرسهء آنان تعلیم ببیند. کسب اطلاعات در مدرسه رسمی،بیشتر نیاز فردای نوجوان را تأمین میکند.در حالی که اطلاعاتی که در مدرسه نامرئی رد و بدل میشود. پاسخگوی نیاز امروز اوست.و باید اذعان کنیم که رفع نیاز امروزبرای انسانها مقدم بر رفع نیاز فردای آنهاست.
اگر نوجوان در مورد دوستان و همسن و سالان خود اطلاعات کافی نداشته باشد و اگر ابزارهای لازم برای برقراری این ارتباط را که همان اطلاعات است نداشته باشد،نمیتواند به عنوان عضو مؤثر در گروه دوستان وارد شود.این نکته که تبادل اطلاعات در ارتباط اجتماعی ابزار بسیار اساسیی است،باید پیوسته مورد توجه قرار گیرد، به عبارت دیگر،ارتباط اجتماعی ما با دیگران بهطور عمده از طریق تبادل اطلاعات صورت میگیرد و این پاسخی برای این سؤال است که «چرا انسانها در کنار هم تا این حد اطلاعات مبتذل را مبادله میکنند»؟در اصل باید بگوئیم که هدف آنان در این تبادل،صرف انتقال اطلاعات نیست،بلکه هدف آنان برقراری ارتباط از طریق تبادل اطلاعات است و هرگونه اطلاعاتی که ارتباط آنان را تسهیل کند دارای اولویت و اهمیت است.این قاعده در مورد نوجوان نیز صدق میکند.نوجوان برای برقراری ارتباط با دوستان به اطلاعات نیاز دارد تا از آن به عنوان پل ارتباطی استفاده کند.او این اطلاعات را از مدرسه نامرئی میگیرد و در مدرسهء نامرئی به دیگران انتقال میدهد.
هویت در حال شکلگیری نوجوان
این عامل باید در کنار عامل اول مورد بررسی و توجه قرار گیرد.از آنجا که هویت نوجوان در این سنین در حال شکلگیری است،میخواهد برای آینده خود خط مشی مشخصی را رسم کند و برای آنکه بتواند هویت مطلوب و رضایتبخشی برای خود فراهم آورد.از طریق ارتباط با افراد همسن و سال،خود را با یک محک تجربه و شکلگیری هویت میسنجد.
رشد تفکر انتزاعی یکی دیگر از عواملی که سبب میشود
نوجوان به اطلاعات نو و تازه نیازمند باشد و آن را در«مدرسه نامرئی»از دیگران کسب کند و همانجا نیز انتقال دهد.نوجوان با رسیدن به تفکر انتزاعی،ظرفیت بالایی برای درک مطالب به دست میآورد.بخشی از این ظرفیت در مدارس رسمی و بخشی دیگر در مدارس نامرئی پر میشود.
نوجوانی که اینک میتواند مطالب زیادی بفهمد،به دنبال تغذیهء مناسب فکری خویش است. این تغذیه تا حدی
براساس اطلاعات منتقل شده از جانب بزرگسالان و بخشی دیگر از طریق اطلاعات در مدارس نامرئی صورت میگیرد.به عبارت دیگر،آنچه که در مدارس نامرئی منتقل میشود،مطالب جنسی است. وجود همین مطالب در مدارس نامرئی نشاندهنده آن است که در برنامهء رسمی، اطلاعات ساده و مناسبی به نوجوانان ارائه نمیشود آنان به ناچار این اطلاعات را در مدرسهء نامرئی مبادله میکنند.بنابراین،ما باید با شناخت اطلاعاتی که در مدارس نامرئی بین نوجوانان ردوبدل میشود،در برنامههای معمول مدرسهای تجدیدنظر کنیم.
به عبارت دیگر،برنامههای آموزشی باید در جهت پاسخگویی به نیازهای اطلاعاتی روزمره و معمول نوجوانان دارای انعطاف باشد.برنامهای که از پیش طراحی شده و هیچگونه انعطافی در آن پیشبینی نشده است پاسخگوی نیازهای حقیقی نوجوانان نیست وحتی به مرور زمان،آنان خود را نسبت به آن بیگانه مییابند.
این نکته،هم در برنامهریزیهای درسی و آموزشی باید مورد توجه قرار گیرد و هم در برنامهریزیهایی که باید در زمینه شناخت فرآیند مدرسه نامرئی،برای مداخلههای بهنگام مسئولان انجام پذیرد. مدارس نامرئی را نباید از بین ببریم.بلکه باید در آنها مداخلههای خاصی داشته باشیم و به جای اطلاعات نادرست و دور از واقع و گاه مضر،اطلاعات سالم،رشددهنده و مؤثری به جریان بیندازیم.با این کار میتوانیم بدون آنکه آن را از ماهیت اصلی خود جدا کرده باشیم،در فرآیند مدرسه نامرئی مداخله کنیم.
فرآوری : داوودی
بخش خانواده ایرانی تبیان
منبع : کتاب مدرسه نامرئی
مطالب مرتبط :