تبیان، دستیار زندگی

آخر راه همین جاست بیا تا برویم

الحق اشعاری که در خصوص شعر عاشورایی سروده می شود، همگی زیباست و در شان و مقام و منزلت خاندان معظم رسالت (ص) است،نمی توان شعر خاصی را، به عنوان شعر برتر شعر عاشورایی قلمداد و معرفی نمود، چون سبک و سیاق و شیوه هر شعر و مهندسی کلمات توسط شاعران بزرگوار شیفتگان متفاوت است، اما همگی یک هدف مقدس را دنبال می کنند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مینا بای
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :


شعر عاشورایی

 

الحق اشعار عاشورایی که در قرون گذشته،  تاکنون سروده شده،  از جذابیت خاصی برخوردار است ،  ومهمترین وِیژگی آن تصویر سازی یا همان صور خیال است ، که شاعران در شیوه شعر عروضی و یا شعر نو موفق شدند در خصوص روز واقعه و قیام حضرت سید الشهد(ع) را به خوبی به  تصویر کشند، شاعران در حوزه شعر عاشورایی بسیار خوش درخشیدند، چون آنان نوعی  کار زینب گونه انجام دادند،  و از مظلومیت و معصومیت اهل بیت نبی مکرم (ص) و علت و فلسفه قیام و تحولات  این رخداد عظیم  بخش هایی  را به تصویر کشیدند، در سالهای اخیر نیز شاعران متعهد و دلسوخته  سعی نمودند قدرت تصویر سازی خود را در قالب کلمات به نمایش بگذرانند، و اجر و مزد خود را نیز همانند بسیاری از هئیت های عزاداری ، سینه زنی و نوحه خوانی همگی از خدا می طلبند،  و هنرشان این است که سندی معتبر از عشق و دلباختگی به اهل بیت مکرم رسول خدا (ص) در قیامت  ارائه دهند و اساسا عاشورا خودش یک فرهنگ اساسی و اصلی از تمام نمادهای انسانی و الهی به تصویر می کشد، از بین اشعارفراوان که در خصوص شعر عاشورایی  در سالهای اخیر سروده شده که از این اشعار ناب  توسط جناب ابوالقاسم حسینجانی شاعر اهل بیت است ، که این شعر خودش بیانگر عشق و ارادت مسلمانان  به این خاندان مطهرامامان  (ع)می باشد .

جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم

 
 

کربلا منتظر ماست بیا تا برویم

ایستاده است به تفسیر قیامت زینب

 
 

آن سوی واقعه پیداست بیا تا برویم

خاک در خون خدا می شکفد می بالد

 
 

آسمان غرق تماشاست بیا تا برویم

تیغ در معرکه می افتد و برمی خیزد

 
 

رقص شمشیر چه زیباست بیا تا برویم

از سراشیبی تردید اگر برگردیم

 
 

عرش زیر قدم ماست بیا تا برویم

زره از موج بپوشیم ردا از توفان

 
 

راه ما از دل دریاست بیا تا برویم

کاش ای کاش که دنیای عطش می فهمید

 
 

آب مهریه زهراست بیا تا برویم

چیزی از راه نمانده است چرا برگردیم

 
 

آخر راه همین جاست بیا تا برویم

فرصتی باشد اگر باز در این آمد و رفت

 
 

تا همین امشب و فرداست بیا تا برویم

جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم

 
 

کربلا منتظر ماست بیا تا برویم

 شاعر چه زیبا مسیر راه را به تصویر کشیده ، فلسفه حرکت و مسیر الی الله در این قالب شعر به زیبایی ترسیم شده ،جاده بیانگر از مسیر و اسب  بیان وسیله برای پیمودن این مسیر طولانی  است ، اما این کافی نیست ، می بایست آمادگی کامل و  باور قلبی به صراط مستیقم  داشت،چون در این  مسیرفراز وفرود هایی دارد که هر آن  خطر لغزش دارد ، و بایست پشت سر اهل بیت (ع) گام برداشت ،  شاعرمحترم  می گوید بیا تا برویم ونوعی بسیج عمومی اعلام می کند، که آماده رفتن شویم،  و در مصرع بعدی می گوید، کربلا منتظر ماست ،بیا تا برویم و این واقعیت را بیان می کند، که حادثه کربلا مربوط به یک زمان نیست سیر دائمی دارد که بایست رفت ،و این صراط و راه راست است و  حرکت ما بسوی کمال مطلوب است ، راستی چرا حرم امامان معصوم (ع) گنبد شکل است. شاید فلسفه آن این است که این گنبد سمبل از خیمه گاه  مقدس  آنان است و چرا طلایی شاید چون آدمی بایست مقصد ومقصود او آرمانش طلایی باشد، چه بهتر که هدفش بسوی خدای تعالی باشد ،و چه خیمه گاهی زبیاتر وباشکوه تر از حرم  امن امامان معصوم(ع) که انسان  و لو ُحر بن ریاحی باشد، سر انجام چون اعتقاد و باور قلبی  به این خاندن مطهراهل بیت(ع)  داشت ،عاقبت بخیرو رستگار شد .   

ایستاده است به تفسیر قیامت زینب

آن سوی واقعه پیداست بیا تا برویم

 

این بیت بیانگر آن است که امام همام  نیز  اگر به شهادت برسد، باز فرد شایسته  و  وارسته از خاندان اهل بیت  هستند ،که این مسیر را به عنوان راهبر و جلودار این قافله  هدایت نماید، حضرت  زینب(س) سمبل و نماد  مقاومت وصبوری شیعیان در اوج مصایب روزگار غدار می باشد، در مصرع دوم بیت اشاره به این که هر رخداد اگر به ظاهر سخت و دشوار باشد راه نجات و رستگاری نیز در تداوم همان راه است که بایست ادامه داد و الحق آن سوی واقعه که فوز و فلاح است مشاهده می شود .

خاک در خون خدا می شکفد می بالد

آسمان غرق تماشاست بیا تا برویم

این بیت اشاره  به مقام  و جایگاه شهید  دارد که  خاک در قطرات خون  مقدس شهید  شکفته می شود واشاره به اینکه خون شهید هدر نمی رود،  بلکه خود می جوشد و تجلی و مظهریت  قداست و پاکی می شود   ، در مصرع دوم اشاره به کروبیان وملائکه وفرشتگان دارد که آنان شاهد این فداکارهای و ایثار وشهادت اهل الله هستند ،وفرهنگ ایستادگی  و مقاومت را به نمایش می دهند.  

تیغ در معرکه می افتد و برمی خیزد

رقص شمشیر چه زیباست بیا تا برویم

این بیت بالا اشاره به لحظه نبرد وجنگ و  کارزار می نماید ،که سلاح  و شمشیر و هر  وسیله دفاع چه بسا که با شهادت اهل خدا بر زمین می افتند، اما این شمیشر وسلاح اهل خدا بی صاحب رها نمی شود، بلکه فرد دیگری پرچم و سلاح اهل  دین را بر می دارد، در مصرع دوم اشاره به این می نماید،  که شهادت در راه خدا شهامت وشجاعت ولیاقت می خواهد ، و در کارزار مرگ  هنر مردانه خداست که  بیانگر اصالت و هدف غایی آنان باشد .یعنی از مرگ  ترسی به  دل نداشت و با شادی وشوق شعف به استقبال  لقاء الله رفت  .   

از سراشیبی تردید اگر برگردیم

عرش زیر قدم ماست بیا تا برویم

این بیت بالا در اصل شاه بیت این شعر است، که  نه تنها در  جنگ و کارزار دچار شک و تردید و دو دلی نشویم، چون  اهل خدا بایست بداند که  خداوند اهل خویش را تنها و بی یاور  رها نمی کند، و حتی  اگرخیل کثیری  ازسپاه  دشمن با بالاترین تجهیزات نظامی وجنگی بر شما یورش بردند، تردید در افکار واندیشه نکنیم، وبا قاطعیت و جدیت به وظیفه خود عمل نماییم ،و مصرع دوم اشاره به این امر دارد که سپاه وارتش خدا پشت  دروازه بهشت هستند، و در دو قدمی فلاح ورستگاری می باشند،  و اشاره نیز به یاران حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) در شب تاسوعا دارد که شب آخر عملا شب آغاز و جاودانه شدن برای آنان بود .

زره از موج بپوشیم ردا از توفان

راه ما از دل دریاست بیا تا برویم

 در این بیت بالا اشاره کرده که زره از موج به تن کنیم ،موج نشانه آن است که حرکت  رونده وشکفنده  بسوی جلو دارد ، و اگر هم عقب بکشد، بلافاصله  موج شتابنده تر به حرکت در می آید ، و بایست زره  از جنس موج شکفتنده  پوشید و  ردا و لباس از جنس طوفان به تن کرد ، کار طوفان این  نوعی حمله برق آسا تلقی می شود ، اما چرا ردا چون  ردا از لباس مقدس تر خواهد بود ،  و در مصرع بعدی  به نوعی  تلمیح  به آیه قرآن  و  قوم موسی تداعی می شود  ،که اقتدا به پیامبر خود نمودند و شبانه  دل به دریا زدند وبی محابا به جلو حرکت نمودند و تردید در راه نمی بایست کرد چون تردید غرق شدن در ارایکه دنیاست و فرو رفتن در مادیات است .
شاعر چه زبیا مسیر راه ، را به تصویر کشیده ، فلسفه حرکت ومسیر الی الله در این قالب شعر به زیبایی ترسیم شده ،جاده بیانگر از مسیر و اسب بیان وسیله برای پیمودن این مسیر طولانی است ، اما این کافی نیست ، می بایست آمادگی کامل و باور قلبی به صراط مستیقم داشت، چون در این مسیرفراز وفرود هایی دارد که هر آن خطر لغزش دارد ، و بایست پشت سر اهل بیت (ع) گام برداشت ، شاعرمحترم می گوید بیا تا برویم و نوعی بسیج عمومی اعلام می کند، که آماده رفتن شویم.

کاش ای کاش که دنیای عطش می فهمید

آب مهریه زهراست بیا تا برویم

در این بیت بالا  اشاره به این موضوع می کند ، که ای کاش  که دنیای تشنگان جویندگان ،  درک این حقیقت را داشت که پاکی و طهارت و تهذیب و تزکیه نفس وعلم  لدنی  وعلم  الهی  ودیعه است که خداوند در  در سرشت اولاد  حضرت زهرا(س) واهل بیت ایشان(ع) نهاده ، آب نیز سمبل و نماد و مظهریت ، پاکی، صافی ، صداقت ، زلالی و شفافیت  را تداعی می کند ،چون عنصر  آب می تواند  دنیای عطش جهانیان  را  سیراب کند، و  آب نیز به  نوعی تلمیح  به  آیه شریفه  قرآن  باشد، که  آب می تواند علم در این شعر تلقی شود ،  اگر علم بدون تهدیب نفس باشد ،نه تنها مفید نیست، خطر ساز هست  و ،  ای کاش اهل  دنیا وتشنگان و طالبان آنان بدانند که علم  و عمل و طهارت پاکی تنها  در این خاندان اهل بیت (ع) است بیا به آنان اقتدا کنیم .

چیزی از راه نمانده است چرا برگردیم

آخر راه همین جاست بیا تا برویم

این بیت  بالا اشاره به این موضوع می کند ،که عمری مجاهده وجهاد  شده، مواظب باشیم  ومراقبه نمایم که تردید نکنیم، به انتهای مقصود ومقصد نزدیک شدیم ،غفلت نکنیم و بیدار باشیم و اساسا چرا از راه حق برگردیم !، در مصوع دوم آخرراه همین جاست اشاره به این است که اهل خدا  در صراط مستقیم  الله گام برداشتند ، واصحاب حضرت اباعبدالله (ع) در دقایق آخر روز واقعه قرار گرفتند و آنان به پایان کار نزدیک شدند .  

فرصتی باشد اگر باز در این آمد و رفت

تا همین امشب و فرداست بیا تا برویم

در این بیت اشاره و نگاه کلی به اصحاب حضرت سید الشهدا(ع) منظور نظر است که  در واپسین دقایق عمر نظاره گر هستند و عملا اشاره به عمر همه انسانها می نماید، که همین امشب  و فردا باقی مانده یعنی هر لحظه می تواند تکرار و تداومی نداشته باشد ، و فرصت ها تمام شده باشد ، قدر  و قیمت  ، دقایق عمر را بدانیم،  و به غفلت و بیهوده هدر نکنیم ، که بایست  رفت  و بایست رفت، اما قدر وغنیمت عمر را دانست،  و به نوعی اشاره به آرایه تلمیح  حدیث نبوی (ص)که می فرمایند : «که چنان برای دنیات تلاش کن  که جاودانه هستی و چنان برای اخرت تلاش کن که  روز اخر است واخرت بس نزدیک .......».

به راستی شعر عاشورایی   در شعر شاعران پارسی گو  جایگاه بس ارزشمند و ارزنده دارد و سلام وصلوات خدا بر همه شاعران اهل بیت نبوی(ص)  باد.


شهرام ابهری

بخش ادبیات تبیان