تبیان، دستیار زندگی
تبلیغ و تألیف كار هركس نیست
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تبلیغ و تألیف كار هركس نیست

کتاب

ارشاد، تبلیغ و تألیف كار هركس نیست

یکی از فضلای، که با چاپ و نشرآشنایی کامل دارد، در مقاله ای زیبا با قلمی شیوا، مطالب سودمندی نوشته است که قسمتهایی از آن در این جا نقل می شود:

«... یکی از اعضای کمیته انتخاب کتاب برای کتابخانه های عمومی کشور می گفت: از جمله مشکلات این کمیته انتخاب کتابهای خوب و ارزنده اسلامی برای کتابخانه هاست.

بسیاری از کتابهای اسلامی که امروزه به طبع می رسد سخنرانیها و نوشته های کم محتوا و کم مایه ای است که به هیچ وجه معرّف و مبیّن غنای فرهنگ اسلامی ما نیست.

بدیهی است که نشر این قبیل کتب لطمه بزرگی به فرهنگ اسلامی جامعه ما وارد خواهد کرد و آثار سوء آن یقینا در آینده ظاهر خواهد شد.

هیچ دینی در جهان مانند اسلام این همه کتابهای عمیق و ارزنده در همه رشته های دانش بشری به فرهنگ جهانی عرضه نکرده است.

متأسفانه از آنجا که پاره ای از مسؤولان مؤسسات انتشاراتی از لحاظ علمی کم مایه اند آنها نیز در این فاجعه گاهی سهیم می شوند.

البته سخنرانی های شخصیت های بزرگ سیاسی و مذهی ما که از لحاظ تاریخی ارزنده است مستثنی است و باید آنها را به صورت آبرومند چاپ کرد.

ولی چاپ سخنرانی های کم مایه و مطالب سست و استدلالهای ضعیف سخنرانان و نویسندگان کم اطلاع و ناوارد چه بسا ذهن خوانندگان مسلمان و جوانان ما را آشفته کرده در اعتقادات آنان به اصول عقائد اسلامی خللی وارد نماید و حتی، خدای ناکرده آنان را از اسلام دور کند.

 مرحوم مطهّری رحمة الله علیه در كتاب علل گرایش به مادیگری صفحه  187 به این نکته اشاره كرده و می نویسد:

« ضعف منطق هایی که غالبا دیده می شود که افراد ناوارد در مسائل مربوط به حکمت الهی، عدل الهی، قضا و قدر الهی و مشیّت الهی، قدرت کامله الهی، جبر و اختیار، حدوث و قدم عالم، قبر و برزخ و معاد و بهشت و جهنم و صراط و میزان و غیره از خود نشان می دهند.

و غالباً مستمعان آنها می پندارند که آنچه این جاهلان و بی خبران می گویند متن تعلیمات دینی است و اینها به اعماق آن تعلیمات رسیده اند، یکی از موجبات بزرگ لامذهبی و گرایشهای مادّی است. »

استاد مطهری در ادامه سخنان خود درباره هرج و مرجی که بر تبلیغات دینی زمان خود حکمفرما بوده است با دلی پر درد می گوید:

« چقدر مصیبت است برای اهل معرفت که افرادی که نه با مکتب الهیّون آشنا هستند و نه با مکتب مادّیون، از هرج و مرج و بی نظمی که در سیستم تبلیغات دینی ـ خصوصا در جامعه تشیّع ـ وجود دارد استفاده کرده و در ردّ مادیون کتاب می نویسند.

لاطائلاتی به هم می بافند که اسباب تمسخر و استهزاء است. بدیهی است که چنین تبلیغاتی به سود مادیگری است. از کتبی که در زمان خود ما در این زمینه نوشته شده است فراوان می توان مثال آورد.»

این کلمات را مرحوم مطهری قبل از انقلاب اسلامی نوشته است، ولی متأسفانه به هشدارهای این دانشمند و متفکر بزرگ کمتر توجه شده و حتی در سالهای اخیر شدت این هرج و مرج و بی نظمی بیشتر شده...

و نشر کتابهای بی محتوا چه غیراسلامی و چه به اسم اسلام، هنوز رواج دارد و خروارها کاغذ و وسائل دیگر چاپ برای طبع آنها مصرف می شود...

آری، همان گونه که اشاره شد چاپ و نشر کتاب های بی مایه، علی الخصوص آن دسته از کتاب هایی که به اسم اسلام ولی بدون محتوای غنی منتشر می شود، صرف نظر از اسرافی که در مصالح و وسایل چاپ می شود از لحاظ فرهنگ اسلامی نیز بسیار زیان آور است...

آیت الله مطهری در خاتمه کتاب «علل گرایش به مادّیگری» صفحه 225خطاب به متفکران مسلمان می گوید: «باید با هرج و مرج تبلیغی و اظهار نظرهای نامتخصص مبارزه شود.».

ضرورت این مبارزه هم اکنون بیش از زمان آن مرحوم احساس می شود و اگر مقامات مسؤول چاره ای برای سامان بخشیدن به این بی نظمی از طریق نظارت دقیق علمی در چاپ و نشر کتابهای ضعیف و بی محتوا نیندیشند دیری نخواهد پایید که حاصل فرهنگ جامعه ما و معرف اسلام و معارف ارزنده و عمیق آن یک مشت کتابهای سطحی و بی ارزش خواهد شد و کتابخانه های عمومی و شخصی ما پر از این نوع کتابهای بی محتوا خواهد گردید.

کمترین کاری که دولت جمهوری اسلامی می تواند بکند این است که مؤسسات دولتی را از نشر کتابهای کم محتوا برحذر دارد....و [باید دانست] که فرق است میان ابتذال و سادگی و این دو را نباید با هم اشتباه کرد.

باری، علاوه بر نظارتی که دولت و بخصوص وزارت ارشاد، باید در کار مؤسسات انتشاراتی دولتی بکند، از فعالیت ناشران خصوصی نیز نباید غفلت کند. البته مراد از این نظارت در این جا هدایت و ارشاد است.

دولت باید ناشران آثار ارزنده و خوب را تشویق کند، و اگر به هر دلیل صلاح نداند که جلو نشر کتابهای غیرعلمی و غیر تحقیقی و گاه مبتذل را بگیرد، دست کم باید کاری کند که این بی بند و باری را تشویق نکند و اجازه ندهد فرصت طلبان و سودجویان فرهنگ جامعه اسلامی را به ابتذال کشند.» (نشر دانش سال چهارم، شماره اوّل، آذر و دی 1362).

سرنوشتی بسیاری از کتابهای مانند وضعی است که برخی از سخنرانیها و منابر و... دارند. علامه امینی(ره) می گوید:

«در یکی از مجالس عمده تهران، در ایام عزاداری شرکت کرده بودم. در وسط منبر ـ با این که کاری زننده بود. برخاستم و بیرون آمدم، چون نشستن و گوش دادن به آن حرفها را حرام دانستم!» (حماسه غدیر، ص299).

آری، ارشاد و تبلیغ و تألیف کار همه کس نیست، و به قول حافظ :

نه هر که چهره برافروخت دلبری داند                         نه هر که آینه سازد سکندری داند

نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست                         کلاه داری و آیین سروری داند

هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست                                نه هر که سر نتراشد قلندری داند

ای کاش! افراد از امام خمینی رحمت الله و استاد شهید مطهّری، روش سخن گفتن و کتاب نوشتن را می آموختند و طبق روش این دو بزرگوار مشی می کردند.


منابع:

كتاب سیمای فرزانگان