تبیان، دستیار زندگی
ایران از ابتدای سال 2011 میلادی و براساس فهرست الفبایی رسما رئیس اوپک شده و طبیعی است که کرسی ریاست باید در اختیار وزیر نفت ایران قرار می گرفت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ریاست اوپک؛ فرصتی که سوخت


ایران از ابتدای سال 2011 میلادی و براساس فهرست الفبایی رسما رئیس اوپک شده و طبیعی است که کرسی ریاست باید در اختیار وزیر نفت ایران قرار می گرفت.....


ریاست اوپک؛ فرصتی که سوخت

تغییرات مکرر در راس ثروتمندترین وزارتخانه  کشورمان  سبب شد که دوران 10- 11 ماهه ریاست ایران تاکنون با اعلام نام چندین نفر به عنوان رئیس مورد تأیید دولت، همراه شود. ریاست ایران بر اوپک در یک صد و پنجاه و هفتمین نشست اوپک در وین (اواخر مهر 89) مسجل شد اما در طول ماه های گذشته، نوسانات مدیریتی ایران از یک سو و تلاش های عربستان برای بر هم زدن آرامش کرسی رئیس دوره ای از سوی دیگر، سبب شد تا این فرصت تاریخی و طلایی چنان که باید مورد استفاده قرار نگیرد در حقیقت، نیم نگاهی به وضعیت ریاست ایران در سال 2011 به خوبی گویاست که فرصت های بسیاری برای کسب منافع ملی در این حوزه از دست رفته و اکنون نیز فرصت باقی مانده تا ابتدای سال 2012 که ریاست دوره ای ایران بر این نهاد تأثیرگذار به پایان می رسد، مجال اندکی است. ایران درمدت باقی مانده به پایان ریاست خود بر اوپک سرانجام وزیر مستقر خود را شناخت اما آن چه انکار کردنی نیست، این است که «ریاست به دست آمده، به اندازه ای که انتظار می رفت برای ایران دستاورد نداشت».

- فرصت ها و چالش های وزارت نفت ایران

ایران در مدت باقی مانده هنوز هم به عنوان رئیس دوره ای اجلاس می تواند برای برگزاری یک نشست از وزیران عضو دعوت کند که به ایران سفر کنند؛ صد البته که این مهم- به صلاحدید دولت- هنوز رخ نداده است. در این خصوص شاید این موضوع مطرح شود که ایران وضعیت دلخواه خود در این بازار را مشاهده کرده و نیازی به تحرک خاصی احساس نکرده اما  اگر با نگاهی دقیق به ماجرا نظاره داشته باشیم در می یابیم که پیش بینی بازار انرژی و وضعیت سقف تولید اوپک چندان هم مطلوب ایران نبوده و در ماه های گذشته عربستان به عنوان یکی از مهم ترین کشورهای اوپک همواره سعی در تقابل با سیاست های ایران به عنوان رئیس اوپک داشته و نه تنها سقف تولید خود را حفظ نکرده است بلکه به نفع کشورهای مصرف کننده بازار را به سمت نزول قیمت سوق داده است. این موضوع همان نکته ای است که باید دلیل آن را در چالش های داخلی وزارت نفت دنبال و جست وجو کرد که تغییر چهار چهره در رای ورازت نفت چه عایدی برای کشور و منافع ملی داشته است؛ زیرا در این ایام حوزه نفتی ایران با تغییرات و نوسان های فراوان فرصت تمرکز بر موضوعات اصلی را از دست داده و درگیر تودبع و معارفه یار دو پذیرش چهره های تازه خود بوده است.

جایگاه وزارت نفت ایران و ریاست دوره ای بر اوپک این روزها بسیار مهم تر جلوه می کند اگر به فرصت سوزی ماه های گذشته نظری بیفکنیم و بدانیم که باید کاری کنیم بایسته و جمعی.

- رئیس جمهور و ریاست بر اوپک

هر چند از 50 سال پیش که تشکیلات سازمانی بین المللی «اوپک» ایجاد شد، ایران رتبه دوم تولید در این سازمان را دارا بوده و نقش تاثیرگذاری از خود نشان داده است اما این کشور در حالی اوایل 2011 به ریاست این سازمان انتخاب شد که از سه دهه قبل، لایی های سیاسی برخی از قدرت ها مانع ریاست و دبیر کلی ایران بر اوپک شده بود. در چنین شرایطی اما بر کناری وزیر نفت و خداحافظی مسعود میرکاظمی از ورازت نفت در اردیبهشت 90 آغازی شد بر بلاتکلیفی برنامه های پیشنهادی ایران به عنوان رئیس دوره ای اوپک.

هر چند که کسب ریاست ایران بر اوپک، دستاورد مهمی برای نفت ایران نبود و انتخاب براساس فهرست الفبایی ریاست آسان را برای ایران رقم زد اما بر کناری ناگهانی میرکاظمی نشان داد که دولت هم از آسیب احتمالی به جایگاه با ارزش و مهم ایران در سازمان بین المللی او پک (به دلیل مسئولیت ریاست) هراسی به خود راه نداده است.

مصداق این مدعا نیز بلاتکلیفی تعیین سرپرست برای وزارت نفت پس از بر کناری وزیر سابق نفت بود که حتی بحث حضور وزیر نیرو و اقتصاد به عنوان رئیس اوپک را باز کرد و در نهایت هم با اعلام سرپرستی رئیس جمهور در وزارت نفت پایان یافت.

هر چند سرپرستی رئیس جمهور در وزارت نفت و ریاست شخص محمود احمدی نژاد بر اوپک دیری نپایید و با مخالفت نهادهای نظارتی بر دولت و البته یکسری قوانین منع کننده بین المللی اتمام یافت اما این رفتار ماجراجویانه دولت دهم نشان داد که پیش بینی لازم برای حفاظت از چهره بین المللی ایران در اوپک نشده بود.

از نظر نباید دور کرد که اگر وزیر نفت ایران با سرپرست آن مشخص نمی شد و شخص محمود احمدی نژاد در نشست شرکت می کرد، وزیر جایگزین ایران، یعنی وزیر نفت عراق (به عنوان رئیس دوره ای 2012 اوپک) باید جلسه را اداره می کرد و ایران عملا کنترل جلسه و نشست خبری را از دست می داد.

این موضوع در کنار مخالفت های داخلی برای حضور رئیس جمهور بر کرسی سرپرستی نفت باعث شد تا اداره وزارت نفت ایران به سرپرستی سپرده شود که مدیری با سوابق ورزشی و مدیریتی در حوزه هایی چون شیلات شناخته می شد و این همه در حالی رخ داد که نزدیکی به یک صد و پنجاه و نهمین نشست عادی و سالانه 13 کشور عضو اوپک در خرداد ماه، سبب شد که اوپک رئیس ایرانی خود را تنها یک روز پیش از نشست بشناسد.

ریاست اوپک؛ فرصتی که سوخت

- مدیر ورزشی رئیس اجلاس 13 کشور صادر کننده نفت

حضور علی آبادی در نفت و ریاست بر اوپک در حالی ادامه یافت که وقایع مهمی در حوزه نفت و گاز دنیا در حال رخ دادن بود. محمد علی آبادی در این کسوت تازه نیز همچون دوره مدیریتش در ورزش که با حاشیه های فراوانی جهت ارائه سوابق ورزش وی همراه شده بود مواجه شد و اولین تجربه حضور وی در اجلاسی نفتی را با حضور در راس اجلاس 13 کشور تولید کننده بزرگ نفت جهان (اوپک) یکی کرد. فارغ از نوع سخنرانی و بیان وی در چنین اجلاس مهمی، تحلیل های وی از بازار نفت با روند حقیقی بازار همخوان نشد و نشان داد سرپرست غیر مرتبط نفت حتی مشاوره های لازم را نداشته است. نگاهی ملی به داشته های بخش نفت ایران و منفعت ملی ایران زمین، فعالیت های محمد علی آبادی بر مسند اوپک را با نمره خوبی مواجه نمی کند چرا که علی آبادی نه سخنران قهاری بود و نه انگلیسی می دانست؛ گذشته از این نیز به گواه رسانه های داخلی و خارجی رئیس آسبق سازمان ورزش حتی اطلاع درستی از میزان تولید نفت ایران نداشت و با نگاهی به نتیجه کسب شده می توان گفت که انگار اهمیت عربستان از سوی علی آبادی باعث شد تا عربستان با جلب موافقت برخی اعضای اوپک (برای افزایش سقف تولید این سازمان) کویت را با سیاست کارتل ضد ایران خود همراه سازد. سرپرست وزارت نفت که تنها چند روز پس از حضورش بر چنین مسندی مهم نشسته بود، در یکی از حساس ترین مقاطع بازار نفت در موقعیتی قرار گرفت که حرف اول ر ا تخصص و تجربه لازم می زد و مدیریت بحران مورد نیاز بود.

حضور بدون مقدمه وی در اوپک (به گفته خود ایشان تا شب قبل از سفر هم معلوم نبود) در مجموع و در ظاهر موفق بوده اما در باطن و دراز مدت به نفع ایران نبود و حکایتی از بحران سازی دولت برای خود بود. زیرا بنابر شایعات، ابتدا قرار بود سید شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد و دارایی در کسوت ریاست اوپک مسافر وین باشد اما در آخرین ساعات و به دستور رئیس جمهور علی آبادی راهی یک سفر شد تا وی همان روز جلسه ای با کارشناسان و صاحب نظران وزارت نفت برگزار کرده و نقشه راه حضور در اجلاس اوپک را یک روزه تنظیم کند. همین موضوعات باعث شد تا ایران در چنین میدانی مهم، بدون برنامه جامع و رایزنی های لازم پیش از برگزاری جلسه پای در اجلاس گذارد و مقابل اهداف کاهشی قیمت نفت غرب قرار گیرد که توسط چند کشور عربی پیگیری می شد.

- تشدید بحران اقتصادی اروپا فرصت ایران در کنترل اوپک

هر چند مخالفان موضع ایران از کمبود عرضه نفت خام اوپک یاد کردند و خواهان نشست مشترک و مجدد برای رشد تولید بودند اما در نهایت غفلت آن ها پس از این جلسه (که حکایتی از عدم تفاهم جلسه وین بود) به دلیل بحران های اقتصادی اروپا ایجاد شد. این فرصت که شرایط کنونی اقتصاد جهانی ایجاد کرد، عنان قیمت را به دلیل کاهش تقاضا از دست کشورهای تولید کننده خارج کرد اما چیزی از مشکلات ما در مدیریت و تاثیرگذاری در آن شرایط نکاست. به هر رو این آزمون و خطا نیز پایان یافت و با معرفی رستم قاسمی به عنوان وزیر نفت به مجلس، صورت مسئله پاک شد و دومین فرد غیرنفتی دولت دهم بر راس وزارت نفت ایران به خاطره پیوست اما هنوز فرصت های از دست رفته در ذهن دلسوزان منافع ملی باقی است.

اگر وزیر نفت ایران با سرپرست آن مشخص نمی شد و شخص محمود احمدی نژاد در نشست شرکت می کرد، وزیر جایگزین ایران، یعنی وزیر نفت عراق (به عنوان رئیس دوره ای 2012 اوپک) باید جلسه را اداره می کرد

- رئیس کنونی اوپک و تبدیل تهدیدها به فرصت

اکنون با حضور سردار رستم قاسمی به عنوان وزیر نفت رسانه های غربی هم به هراس افتاده اند و به دلیل همین نقش مهم ایران در اوپک این گونه تحلیل داشته اند که حضور قاسمی در وزارت نفت بدان معناست که کسی در اوپک بر کرسی ریاست نشسته است که تمام زندگی اش را وقف مبارزه با غرب کرده است. هر چند قرار گرفتن نام رستم قاسمی در لیست تحریم امریکا، سوژه مانور خبری در بین رسانه های داخلی و خارجی شد اما آن چیزی که کمتر بدان پرداخته شد آن بود که اهمیت جایگاه دوره ای ایران در اوپک بود که حضور قاسمی را برای کشورهای مصرف کننده نفت غیر سود ده نشان داده بود. به هر حال در فرصت اندک باقی مانده ریاست ایران بر اوپک باید درس ماه های گذشته را به خوبی به کار بست و در این روزها از کارشناسان و تحلیل گران خواست که با حضور پر رنگ تر خود به هدایت سیاست گذاری ها در این بخش کمکی ویژه دهند و وزارت نفت را در این دوران تنها نگذارند؛ زیرا هشدار های لازم مانع از تحلیل های اشتباه و نظراتی غیرفنی و دیپلماتیک در عرصه انرژی می شود و می تواند منافع ملی را تامین کند. جایگاه وزارت نفت ایران و ریاست دوره ای بر اوپک این روزها بسیار مهم تر جلوه می کند اگر به فرصت سوزی ماه های گذشته نظری بیفکنیم و بدانیم که باید کاری کنیم بایسته و جمعی.

( در آخرین نشست اوپک با ریاست ایران وزرای نفت کشورهای عضو اوپک به افزایش سقف تولید تا سقف 30 هزار بشکه به توافق رسیده اند.)

بخش اقتصاد تبیان


منبع:همشهری اقتصاد