تبیان، دستیار زندگی
اگر ظلم مردم مستوجب مؤاخده الهی است تنها به خاطر ظلم بودن آن است، نه به خاطر صدورش از مردم. بنابراین هر جنبنده ظالمی چه انسان و چه حیوان باید مؤاخذه شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سرنوشت حیوانات پس از مرگ

قیامت

از آیات قرآن فهمیده می شود که نه تنها انسان و حیوانات محشور می شوند. (انعام/ 38 – تکویر/5) بلکه آسمان ها و زمین و آفتاب و ماه و ستارگان و بت ها و حتی طلا و نقره ای که اندوخته شده و در راه خدا مصرف نشده است، همه محشور خواهند شد و با آن طلا و نقره پیشانی و پهلوی صاحبانشان داغ می شود. آیات و روایات در این باره بسیار و از حد شمار بیرون است. اما اینکه آیا حشر حیوانات شبیه حشر انسان است و آنها نیز اعمالشان حاضر می شود و برطبق آن پاداش و یا کیفر می بینند؟


علامه طباطبائی در پاسخ می گوید: بله و اساساً مضای حشر همین است. (1) اما علت و ملاک حشر را چنین توضیح می دهد:

"حشر جنبدگان نتیجه ی این است که آن ها نیز امت هایی مثل بشر هستند که خلقشان هدفی داشته که همان بازگشت و معاد است و در تأئید سخن خویش به کلام خداوند اشاره می کند: ما فرطنا فی الکتاب من شیء (انعام/38) چیزی را در کتاب فرو گذار نکردیم. مقتضای حق بودن کتاب خدا این است که اختلافات موجود بین جنبندگان و پرندگان و ... لغو و باطل نبوده بلکه در نهایت مؤثر باشد، به طوری که قبل از رسیدن به هدف و مقصد و در میانه راه نابود نگردد. و گرنه اختلاف مزبور باطل خواهد بود.

به این ترتیب نتیجه می گیریم که حیوانات نیز همچون بشر بین خویش دارای انواعی هستند و همسان با بشر به سوی پروردگار خویش رجوع می کنند و در نزد وی حضور و اجتماع (حشر می یابند).

به این ترتیب نتیجه می گیریم که حیوانات نیز همچون بشر بین خویش دارای انواعی هستند و همسان با بشر به سوی پروردگار خویش رجوع می کنند و در نزد وی حضور و اجتماع (حشر می یابند). براساس آیه 99-93 سوره مریم هر یک از موجودات برحسب ذات خویش عبودیت و سلوک الهی خاصی دارد که بدان وسیله به پروردگار خویش تقرب می جوید. (2)

با تدبر در آیات مختلفی همانند آیات 22و25 سوره سجده و 55آل عمران روشن می شود که مهم ترین ملاک حشر مساله خصومت در بین موجودات و احقاق حق است .... مؤید این معنا آیه "ولو یؤاخذ الله الناس بظلمهم ما ترک علیها من دابة ولکن یؤخّرهم الی اجل مسمی" (نحل/61) و اگر خداوند مردم را به سزای ستمشان مؤاخذه می کرد جنبنده ای برروی زمین باقی نمی گذاشت لیکن آنان را تا وقتی معین به تأخیر انداخت.

این آیه اشاره به این مطلب دارد که اگر ظلم مردم مستوجب مؤاخده الهی است تنها به خاطر ظلم بودن آن است، نه به خاطر صدورش از مردم. بنابراین هر جنبنده ظالمی چه انسان و چه حیوان باید مؤاخذه شود. از سوی دیگر باید گفت لازمه ی انتقام از حیوانات در روز قیامت این نیست که حیوانات در شعور و اراده با انسان مساوی بوده و در عین بی زبانی همه ی آن مدارج کمال را، که انسان در نفسانیات و در عین بی زبانی همه ی آن مدارج کمال را، که انسان در نفسانیات و روحیات سیر می کند، آن ها نیز سیر می کنند، زیرا شریک بودن حیوانات با انسان در مساله ی مؤاخذه و حساب و اجر، مستلزم تساوی در همه جهات وجودی آنها نیست. زیرا خود انسانها نیز از جهت دقت و سختگیری در حساب، با هم برابر نیستند، عاقل و سفید و رشید و مستضعف، یک جور حساب پس نمی دهند.

علاوه براین خداوند به پاره ای از هوشیاری حیوانات اشاره کرده که دست کم از فهم و هوش انسانهای متوسط الحال ندارد، مانند داستانی از مورچه و سلیمان (نمل/18) یا جریان هدهد (نمل/22) ندارد. (3)

پی نوشت ها:

1- علامه طباطبائی، ترجمه تفسیر المیزان، ج7، ص 108- 107

2- علامه طباطبائی، انسان از آغاز تا انجام، ص209 – 208

3- علامه طباطبائی، ترجمه تفسیر المیزان، ج7، ص 110- 108

    بخش اعتقادات تبیان


منبع: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.