تبیان، دستیار زندگی
در اواخر حكومت فتحعلی شاه سی و سه تعزیه نامه‌ی اصلی وجود داشت كه در دفتری موسوم به «جنگ شهادت» گردآوری شده بود. تا زمان حكومت ناصرالدین شاه و البته صدارت امیركبیر تمامی تعزیه‌ها از همان مرجع اجراء و قرائت می‌شد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : زهره سمیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیین ارادت به زبان تعزیه


در اواخر حكومت فتحعلی شاه سی و سه تعزیه نامه‌ی اصلی وجود داشت كه در دفتری موسوم به «جنگ شهادت» گردآوری شده بود. تا زمان حكومت ناصرالدین شاه و البته صدارت امیركبیر تمامی تعزیه‌ها از همان مرجع اجراء و قرائت می‌شد.


تعزیه

ایرانیان در تمام طول تاریخ یگانه پرست بوده‌اند. حتی پیش از اسلام، وقتی در یونان باستان دست مایه و قهرمان و ضد قهرمان‌های نمایش‌ها، خدایان بوده‌اند. در ایران تنها اهورا مزدا، خدای یگانه بوده است. پس آنچه به عنوان هنرهای نمایشی در ایران باستان رواج یافت، ظهور خدایان نبوده است به تبع آن بعد از حضور اسلام در ایران و گرویدن مردم موحد ایران به اسلام ریشه‌های هنر بومی ایرانیان در قالب اهداف مكتب جدید تجلی یافت.

اگر این شرط را بپذیریم كه فردوسی بیش از آن كه خالق شاهنامه باشد، داستان‌ها یا افسانه‌های ایرانی را گردآوری و بعد به نظم درآورده باشد، بنابراین آیینی چون نقالی پیش از فردوسی هم میان ایرانیان رواج داشته. «سوگ سیاوش» به عنوان بارزترین نمونه‌ی نمایشی از میان داستان‌های ایرانی قابلیت ارائه در نقالی یا شبیه‌خوانی را دارد.

پس از اسلام و تسلط حكومت‌های اموی و بعد عباسی بر سرزمین بزرگ ایران و هم البته قرابت معنوی ایرانیان با فرزندان دختر رسول خدا، ایرانیان را به تقابل و مبارزه در هر شیوه‌ای با حكام واداشت. هر چند كه بعد از حضور امام هشتم شیعیان و دیگر فرزندان امام موسی كاظم (علیهم السلام) این نزدیكی و ارادت بیشتر شد.

اما آغاز این پیمان عاطفی بر می‌گردد به شهر بانو دختر یزد گرد سوم – آخرین پادشاه ساسانی – و همسر امام حسین (ع) كه براساس آن امام چهارم حضرت سجاد (ع) و همین طور بقیه امامان (ع) كه از فرزندان ایشانند همه نژادی ایرانی می یافتند.

ایرانی‌ها به پاس رشادت‌ها و ایثار خاندان نبی، آیین‌های ملی خود را با گرایش به علقه‌های مذهبی شان تطبیق كردند.

تقریبا تمامی حكومت‌های مستقل ایرانی كه حدودا دو قرن پس از ورود اعراب به ایران، شكل گرفتند، خوی ضد اموی و ضد عباسی داشتند. سنگ بنای آیین‌های محرم كه به شیوه‌ای امروزی رایج، بسیار نزدیك است در زمان حكومت آل بویه گذاشته شده است.

در تاریخ ابن كثیر آمده است كه معزالدوله احمد بن بویه در بغداد در دهه‌ی اول محرم فرمان داد كه بازارها را ببندند، همه جا را سیاهه بزنند و عزاپوش كنند واضح است كه پیش از آن این رسم، شمایلی به خود یافته بود و این فرمان از آیینی كه میان مردمان ایجاد شده، صدور حكومتی به خود گرفته.

این سند در احسن القصص احمدبن ابوالفتح آمده است و این یعنی به صورت رسمی عزاداری سیدالشهداء و تعزیه از اواسط قرن چهارم هجری، فراگیر شده است. اما مشخص نیست اشعاری كه امروز در تعزیه خوانده می‌شود مربوط به چه دوره‌ای است.

شاید از نظر زبانی و سیاق‌های شعری بتوان گمانه زنی‌هایی كرد.

آنچه در «ابن كثیر» و «احسن القصص» آمده است تشریح عزاداری به گونه‌ای نیست كه از آن اجرای نمایش تعزیه (شبیه‌خوانی)،‌دستگیر شود. شاید انتخاب لغت تعزیه به مفهوم عام عزاداری اطلاق شده و به مرور زمان اجرای نمایش تعزیه یا شبیه خوانی دایره‌ی واژه گزینی خود را از عنوان عمومی‌تر عزاداری جدا كرده باشد.

مثلا تاریخ نگارانی كه در دوره ی صفوی در مراسم محرم اردبیل حضور داشته‌اند مطلبی در مورد شبیه خوانی ننوشته‌اند. آیین‌هایی نظیر سوگواری، نوحه‌خوانی و مرثیه‌سرایی ذكر شده اما از شبیه خوانی حرفی به میان نیامده است.

حكایتی موجود است كه امیركبیر شاهد یكی از این تعزیه‌ها بوده است و پس از اجرای تعزیه و شنیدن اشعار وقتی می‌بیند كه نوع روایت با آن چه شأن خاندان رسول است و البته با مقاتل معتبر مغایرت دارد دستور تصحیح اشعار تعزیه‌ها را می‌دهد. اشعار تعزیه‌های امروزی انطباق بیشتری با مقاتل معتبر مكتوب دارد.

دو برداشت متفاوت می‌توان داشت یكی این كه در آن زمان چنین چیزی به عنوان تعزیه شكل نگرفته بود یا این كه در آغاز حكومت صفویان محدودیت‌هایی در اجرای نمایشی تعزیه وجود داشته است و كم كم با فتوای علمای دین، لوازم اجرای نمایشی تعزیه فراهم شده است.

این پندار بعد از مطالعه‌ی دست نوشته‌های میانه یا اواخر دوره‌ی صفوی قوت می‌گیرد در زمان شاه صفی دوم در اصفهان مراسمی اجرا می‌شده كه حدودا 5 ساعت پیش از صلاة ظهر آغاز می‌شده و در آن طفل‌هایی شبیه اطفال كربلا را نمایش می‌دادند.

در زمان نادرشاه و به دستور مستقیم وی تعزیه و حتی عزاداری سیدالشهداء محدود و بعضاً قدغن می‌شود و مجدداً در دوره‌ی زندیه احیاء می‌ گردد .

اشعار متداول در تعزیه‌ها بیشتر از این زمان قوام پیدا می‌كند.

پس از دوره‌ی كوتاه زندیه با آغاز حكومت قاجار، به تعزیه بیشتر پرداخته شد. تقریباً اشعاری كه امروز به جا مانده و در تعزیه‌ها استفاده می‌شود در دوره‌ی قاجار مدون شده است.

تعزیه

در اواخر حكومت فتحعلی شاه سی و سه تعزیه نامه‌ی اصلی وجود داشت كه در دفتری موسوم به «جنگ شهادت» گردآوری شده بود. تا زمان حكومت ناصرالدین شاه و البته صدارت امیركبیر تمامی تعزیه‌ها از همان مرجع اجراء و قرائت می‌شد. حكایتی موجود است كه امیركبیر شاهد یكی از این تعزیه‌ها بوده است و پس از اجرای تعزیه و شنیدن اشعار وقتی می‌بیند كه نوع روایت با آن چه شأن خاندان رسول است و البته با مقاتل معتبر مغایرت دارد دستور تصحیح اشعار تعزیه‌ها را می‌دهد. اشعار تعزیه‌های امروزی انطباق بیشتری با مقاتل معتبر مكتوب دارد.

تعزیه از نظر فرم نمایشی، منحصر به فرد است. نمایشی كه صدها سال اجرا می‌شود تقریباً اكثر حاضران و تماشاچیان پایان آن را می‌دانند و بارها آن را دیده‌اند با این حال همیشه مشتاق و مخاطب دیدن دوباره ی آنند .

تعزیه تنها یك نمایش آیینی نیست. برای خیلی‌ها در حكم وسیله‌ای برای تقرب بیشتر است. «تكیه» كه امروز كاربرد حسینه‌ها را دارد در آغاز پیدایش محل اجرای تعزیه و شبیه‌خوانی بوده است. تكیه‌های امروز كم كم برچیده شده‌اند تكیه‌هایی كه به كاربرد اجرای تعزیه باشند.

تكیه‌ها برای عزاداری‌ها و اجتماعات سوگواران مورد استفاده است و بیشتر تعزیه‌ها در فضای باز اجرا می‌شوند. هرچند نمایش‌هایی كه دستمایه‌ی روایی آن‌ها حادثه‌ی كربلا و عاشوراست اما به فرم تئاتر كلاسیك غربی اجرا می‌شود، امروز رونق گرفته است.

تعزیه‌ها، هنوز به لطف اعتقاد دسته‌جات و گروه‌هایی اجرا می‌شود كه یا این وسیله‌ی تقرب از نسل قبلی به میراث مانده یابه كشش و جذبه‌ای درونی و البته روحانی آن را اجرا می‌كنند.

افتخار عباس خوانی یا علی اكبر خوانی برای جوانی كه شبیه ایشان را می‌خواند و اجرا می‌كند تا سال‌ها بعد می‌ماند وقتی پیر میانداری می‌شود این مباهات با او هست و این را در زمزمه‌های دیگران می‌توان شنید كه فلان، در جوانی علی‌اكبر خوان تعزیه بوده است.

تنها نمایشی كه برای تماشاچیانش نمایش نیست قسمتی از عبادت هر ساله است. نذر است. نذری كه با خواندن شبیهی یا گریستن ادا می‌شود. شبیه خوان و آن كه روضه‌اش را می‌شنود و می‌بیند هر سال تشنه‌ی ادای نذرشان‌اند.

فقط در تعزیه است كه شبیه شمر وقتی صلاة ظهر عاشورا آنجا که دل در دل هیچ کس نیست. ناگزیر باید سر از شبیه حسین جدا كند، بیشتر از هركسی اشك می‌ریزد.

مجتبی شاعری

بخش ادبیات تبیان