آیا وال استریت جنبش بیکاران است؟
در نظر داریم سلسله بحثهایی را درباره جنبش وال استریت مطرح کنیم. این بحث ها در میزگردی با حضور دکتر احمد حنیف و دکتر علی پورمحمدی مطرح شده است.
پیشتر، نه کسی دومنیوی سقوط دیکتاتورهای عرب را باور میکرد و نه ظهور جنبشهای شبانهروزی در سرزمین انگلاساکسونها را. آنچه دماسنج تعجب را بالاتر برد، اعتراض فزاینده انسان غربی به سیاستهای اقتصادی ابرقدرت دنیا در قلب اقتصاد جهان بود. آمریکاییها اینبار به جای اشغال افغانستان و ویتنام و عراق، درصدد اشغال وال استریت برآمدند تا بر زخمهای سالیان خود، مرهم بنهند. گویی آنان بهدرستی، رمز فاجعه را خواندهاند.
آنچه در پی میآید، متن کامل میزگردی است که چندی پیش با حضور دکتر احمد حنیف، اندیشمند کانادایی و دکتر علی پورمحمدی، استاد حوزه و دانشگاه در شهر قم برگزار شد. دکتر علی پورمحمدی دارای تحصیلات فلسفه غرب از تهران و اطریش در مقطع دکتری است و هماکنون در حوزه علمیه قم به تدریس و پژوهش دینی مشغول است. دکتر احمد حنیف نیز، که پس از انقلاب در اثر آشنایی با اندیشه امام خمینی به اسلام و مذهب اهل بیت گرایید، علاوه بر علوم اسلامی، در دانشگاههای کانادا تحصیل کرده است. سخن گفتن درباره جنبشی که هنوز بهطور فزاینده ادامه دارد، سخت است، چون درصد روزهایی که جنبش پشت سر میگذارد، بسیار کمتر از روزهایی است که پیشرو دارد. جنبش هنوز تمام نشده است و جوانان آمریکایی، هنوز و هر روز بر گرانترین خیابانهای جهان سرازیر می شوند تا شاید راهی تازه به رهایی بیابند.
به نظرم مناسب است، در ابتدا بطور خلاصه، جناب دکتر پورمحمدی، تاریخچهای از جنبش وال استریت را ارائه کنند و سپس به مسائل دیگر وارد شویم. بطور کلی اگر بخواهیم یک کورنوگرافی(بررسی زمانی) برای این جنبش ترسیم کنیم، باید بدانیم، جنبش چگونه و از کجا آغاز شد؟ چگونه گسترش یافت؟ و چه مراحلی را تا امروز طی کرده است؟
علی پورمحمدی: جنبش وال استریت با دعوت مجله معروف کانادایی بنام ادبوستر در 17سپتامبر سال 2011 میلادی در نیویورک شروع شد. مجله در نخستین اقدام، از مخاطبان و مشترکان اینترنتی خود برای اعتراض علیه سیستم بانکی و رابطه تنگاتنگ سیاست و اقتصاد دعوت کرد این رابطه نزدیک اصحاب سیاست و اقتصاد بطور نمادین در روابط دوجانبه کاخ سفید و وال استریت خلاصه میشود _ کاخ سفید نماینده سیاست و وال استریت نماینده سرمایه _ این رابطه تنگاتنگ زندگی مردم را دچار مشکلات عدیدهای کرده است.
نکته مهم این است که شرکت کنندگان این جنبش در انتخابات قبلی امریکا عمدتا از اوباما حمایت کرده بودند
مجله ادبوستر در چه حوزههایی فعالیت میکند و اگر کانادایی است چه ارتباطی با وال استریت دارد؟
احمد حنیف: این مجله در زمینههای محیط زیست و اقتصاد و مبارزه با فساد فعالیت میکند. جهانیشدن همین است. این مجله با ابزار اینترنت، دعوتنامه ای برای آمریکاییها میفرستد. این یعنی اینکه شما هر کاری بخواهید میتوانید در اینترنت انجام بدهید و در هر کشور دیگری روی مسائل مختلف، تاثیر بگذارید.
آیا جنبش، علاوه بر اهداف معیشتی، اعتراضاتی به نظام اخلاقی نیز دارد؟
احمد حنیف: نه چنین چیزی مطرح نشده است. بیشتر اعتراض به نظام اقتصادی است.
شعار اصلی جنبش چیست؟
علی پورمحمدی: مهمترین شعار این جنبش، همان شعار معروف است: «ما 99درصد هستیم»
آیا شعار 99 درصد، بر اساس واقعیات طرح شده است؟ این آمار یک به نود و نه، چقدر واقعی است؟
علی پورمحمدی: این نود و نه درصد به یک معنا درست است. یعنی درآمد 1درصد از امریکایی ها بیش از درآمد 99درصد انهاست. اگر آن یک درصد درست باشد این 99درصد هم درست است. یک درصد آمریکاییها، چهل درصد کنترل اقتصادی را دارند. ده درصد هفتاد درصد کنترل اقتصادی امریکا را دارند یعنی بقیه مردم سی درصد از رفتار اقتصادی جامعه امریکا را کنترل میکنند. به این ترتیب این یک درصد تا حد زیادی درست است .
این نسبت در دیگر کشورها چگونه است؟
علی پورمحمدی: این نسبت تا حدودی در دیگر کشورها هم درست است اما مثلا در اروپا یک درصد، کمیبیشتر است. یعنی آنجا دامنه طبقه متوسط، زیاد هست.
درباره آمار جمعیتی جنبش و نظرسنجیهای صورت گرفته صحبت کنید. مردم آمریکا چقدر با این جنبش به لحاظ فکری همراه و موافق هستند؟
علی پورمحمدی: در 13 اکتبر نظرسنجی مجله تایم نشان میدهد 54درصد مردم آمریکا موافق و 23درصد مخالف جنبش وال استریت هستند. نظرسنجی کویین پیاک یونیورسیتی 67 درصد موافق و 23درصد مخالف را نشان میدهد. مجله تکنولوژی ملی در اکتبر نظرسنجی کرده و 59 موافق و 31 درصد مخالف نشان میدهد. طبق آمار این مجله، نیوریورکیها 87در صد موافق وال استریت هستند با اینکه تمرکز جنبش در شهر آنها است و ممکن است برایشان مشکلاتی به وجود بیارود.
ترکیب سنی شرکت کنندگان چگونه است؟ ایا عمدتا جوان هستند یا سنین بالا هم حضور دارند؟
علی پورمحمدی: جنبش در ابتدا با جوانانی شروع میشود که در شبکههای اجتماعی فعالیت میکردند. مجله ادبوستر به کسانی که اشتراک دارند ایمیل میزند و آنها را به این کار دعوت میکند. اما بعد از اینکه مدتی میگذرد افراد مختلفی میآیند بصورتی که در 31 سپتامبر یک سوم جنبش میانسال هستند و دیگر فقط جوانها حضور ندارند.
ترکیب سیاسی چگونه است؟ چند درصد دموکرات هستند و چند درصد مستقل و چند درصد جمهوری خواه؟
علی پورمحمدی: همانطور که دکتر احمد حنیف گفتند، همه طیفها حضور دارند. دامنه مشارکت کسانی که در جنبش وال استریت شرکت کرده اند از طیفهای مختلف لیبرالها و مستقلها و دموکراتها تشکیل می شود و از دیگر سو، آنارشیستها، فعالان اجتماعی و محیط زیستیها هم حضور دارند. اقشار مختلف دینی از جمله یهودیان و مسلمانان هم هستند. خلاصه تنها یک گروه خاص نیست. بصورت کلی در 31 سپتامبر، یک سوم جنبش میانسال هستند و دیگر فقط جوانها نیستند. اول فکر میکردند این جنبش یک جنبش چپ است چون علیه لیبرالیسم فعالیت میکند بعد دموکراتها آمدند و لیبرالها هم آمدند البته کمتر بودند. نکته مهم این است که شرکت کنندگان این جنبش در انتخابات قبلی امریکا عمدتا از اوباما حمایت کرده بودند. 70 درصد مستقل هستند 27 درصد دموکرات و 4/2 درصد جمهوریخواه.
کسانی هستند که میگویند ما 53 درصد هستیم در برابر کسانی که میگویند ما 99درصد هستیم. این 53درصد همان طبقه متوسط هستند که میگویند یک زندگی متوسط و آرامی دارند و با جنبش 99 درصدی مخالف هستند
به نظر میآید تنها کسانی در این جنبش حضور دارند که مشکل مالی دارند یا بیکار هستند؟
علی پورمحمدی: نه، اتفاقا این طور نیست. یک دوم افرادی که در این جنبش شرکت کرده اند، کار دارند یعنی بیکار نیستند یعنی این جنبش، جنبش بیکاران نیست. جنبش کسانی است که کار دارند. تنها 13 درصد آنها بیکار هستند. درمقابل، سیزده درصد آنها کسانی هستند که درآمدشان بالای75000دلار است یعنی متوسط به بالا هستند.
آیا در درون آمریکا مردم عادی که خارج از قدرت سیاسی و اقتصادی هستند، با این جنبش مخالفت کردهاند؟
علی پورمحمدی: جنبش در خود آمریکا منتقدان جدی دارد. کسانی هستند که میگویند ما 53 درصد هستیم در برابر کسانی که میگویند ما 99درصد هستیم. این 53درصد همان طبقه متوسط هستند که میگویند یک زندگی متوسط و آرامی دارند و با جنبش 99 درصدی مخالف هستند. فکر میکنند اگر این جنبش ادامه پیدا کند باعث تغییر همین وضع موجود و از بین رفتن رفاه نسبی میشود. اگر این سیستم به هم بریزد معلوم نیست چه اتفاقی میافتد. این نکته مهمی است و میتواند به این مساله پاسخ دهد که چرا حالا که دو ماه از این جنبش گذشته در یک کشور ظاهرا دموکراتی مثل آمریکا، هنوز عمومی نشده است. برای اینکه همه اعتراض سیاسی دارند اما آلترناتیوی ندارند. یعنی نظام کاپیتال آلترناتیو ندارد. اما با این حال به نظر می رسد صدای جنبش دارد فراگیر می شود و این 53در صد هم در موضع محافظه کارانه شان مردد می شوند.
ادامه دارد...
منبع :سایت جماران