تبیان، دستیار زندگی
شاید ساده‌ترین و كوتاه‌ترین تعریفی كه بتوان از نهج البلاغه ارائه داد این باشد كه بگوییم: نهج البلاغه كلام امیرالمومنین، علی علیه السلام است كه از حدود هزار سال پیش به صورت كتابی در سه بخش خطبه‌ها، نامه‌ها و كلمات قصار تدوین ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اصول و شیوه‌های حكومت اسلامی در آینه

كلام امام علی علیه السلام


شاید ساده‌ترین و كوتاه‌ترین تعریفی كه بتوان از نهج البلاغه ارائه داد این باشد كه بگوییم: نهج البلاغه كلام امیرالمومنین، علی علیه السلام است كه از حدود هزار سال پیش به صورت كتابی در سه بخش خطبه‌ها، نامه‌ها و كلمات قصار تدوین شده است. اما در حقیقت این بیان قطره‌ای از دریا و ذره‌ای از دنیای این كتاب عظیم را نیز در برنمی‌گیرد. كتابی كه منبعث از وحی و زیباترین و منطقی‌ترین و كامل‌ترین ادامه دهنده مسیر قرآن است.

سنت تاریخ بشر همواره بر این اساس بوده است كه امور جدید به مرور زمان كهنه شده و جوان‌ها، پیر و كم كم از صحنه ذهن جامعه محو و به دست فراموشی سپرده می‌شوند. به عبارت دیگر فرسودگی، كهولت، محو شدن، بی رنگ شدن با گذشت زمان ولو مهم‌ترین حوادث عالم، از مهم‌ترین قوانین تاریخ بشر و بلكه خاصیت عالم ماده است. ولی در این میان مسائلی استثنائی وجود دارد كه از این سنت تبعیت نمی‌كند و گذشت زمان، اثری روی آن نمی‌گذارد بلكه برعكس به جای كمرنگ شدن، روز به روز نامی‌تر و پرجوش‌تر و پررنگ‌تر جلوه می‌كند. از جمله این موارد، قرآن كریم است كه در راس تمام امور قرار دارد. و پس از آن نهج البلاغه نیز از سنخ همین گونه امور است. چنان كه امروز ملاحظه می‌كنیم علاوه بر هشتاد و یك شرح و ترجمه‌ای كه علامه امینی -رحمه الله- در الغدیر در شرح حال مرحوم سیدرضی برای نهج البلاغه نقل می‌كند، باز هم شرح فراوانی بر این اثر عظیم نوشته شده و می‌شود و باز هم می‌بینیم كه مسائل ناگفته در نهج البلاغه فراوان است و هر سخن جدیدی نیز كه در مورد آن بیان می‌گردد، تازگی دارد.

امیرمومنان علیه السلام در پاسخ به كسانی كه او را در برابر معاویه متهم به نداشتن «سیاست» می‌كردند فرمود: به خدا قسم، معاویه از من زیرك‌تر و سیاستمدارتر نیست، ولی او حیله باز و فاجر است و اگر از حیله گری و مكاری نفرت نداشتم از زیرك‌ترین مردم بودم، لكن هر مكر و حیله‌ای همراه با فسق و فجور است و فسق و فجور هم كفر را همراه خود دارد و هر مكار و حیله‌گری روز قیامت همراه خود پرچم و نشانی دارد كه با آن شناخته می‌شود.

دلیل این امر آن است كه نهج البلاغه از همان جایی جوشیده كه قرآن از آنجا جوشیده است. نهج البلاغه فرسوده و كهنه نمی‌شود همانگونه كه قرآن فرسوده و كهنه نمی‌شود و این واقعیتی عینی و انكارناپذیر است، چنان كه خطبه‌ها و كلمات حضرت علی علیه السلام كه در جامعه اسلامی آن روز بیان فرموده بودند، امروزه نیز در صحنه اجتماع كاربردی قوی دارد كتاب نهج البلاغه در عین حالی كه مباحثی درباره معارف الهی، بحث‌های اخلاقی و تهذیب نفس و... دارد اما عمده مباحث آن را مسائل مربوط به حكومت تشكیل می‌دهد، به ویژه بخش نامه‌ها كه بیشتر مباحث آن سیاسی و مربوط به نظام حكومت اسلامی است. در این میان، عهدنامه مالك اشتر یا فرمان تاریخی امام علی علیه السلام به یار و صحابی وفادار خود مالك اشتر نخعی، یكی از درخشان‌ترین فصول نهج البلاغه است كه در آن قوانین حكومت دینی اسلامی از زبان امام خطاب به مالك اشتر بیان شده است. اما حقیقت این است كه تمام انسان‌ها در همه مكان‌ها و زمان‌ها مخاطب این فرمان و پیمان هستند. به عبارت دیگر، احكام و فرامین انسان سازی و فشرده‌ای از افكار و اندیشه‌های علی علیه السلام به صورت بسیار دقیق و عمیق در این نامه بیان شده و در آن تكلیف تمامی افراد بشر چه به عنوان یك انسان در جامعه و چه به عنوان حاكمی مسئول در جامعه اسلامی برای اجرای احكام اسلام روشن شده است . سفارش‌های آن حضرت در این نامه خطاب به مالك اشتر و بلكه خطاب به نوع انسانیت، هرگاه به درستی در جامعه اجرا شود ضامن ایجاد عدالت و امنیت و آرامش جامعه انسانی و بلكه ضامن ایجاد حكومتی دینی براساس ملاك‌های اسلام است .

امیر مومنان علیه السلام خطاب به مالك اشتر:مهربانی بر مردم را پوشش قلبت قرار ده و به آنها محبت روا دار و لطف و مهر داشته باش و برای آنان چون حیوانی درنده و ضرر رسان نباش كه خوردنشان را مغتنم شماری .در زمان حضرت امیر علیه السلام كوردلان و جاهلانی بودند كه امام را متهم به بی‌سیاستی می‌كردند و مثال معاویه را به عنوان سیاستمداری آگاه می‌ستودند، چنان كه امام علیه السلام در قسمتی از خطبه خویش، دردمندانه در این خصوص می‌فرمایند: «به خدا قسم، معاویه از من زیرك‌تر و سیاستمدارتر نیست. ولی او حیله باز و فاجر است و اگر از حیله‌گری و مكاری نفرت نداشتم از زیرك‌ترین مردم بودم. ولی هر مكری همراه با فسق و فجور است و فسق و فجور هم كفر را همراه خود دارد، و هر مكاری روز قیامت همراه خود پرچم و نشانی دارد كه با آن شناخته می‌شود. قسم به خدا كه مكارها نمی‌توانند مرا غافلگیر كنند و فریب بدهند و قدرتمندان نمی‌توانند مرا تحت فشار و در حال ضعف قرار دهند.»

البته در برخی نوشته‌های مخالفین شیعه، این اظهار نظر به چشم می‌خورد كه علی علیه السلام با همه فضائل و كمالات، آگاهی به علم سیاست و حكومت نداشت و مشكلات دوران پنج ساله حكومت ایشان نیز از عدم سیاستمداری ایشان ناشی شده بود.

اینگونه قضاوت‌ها كه معلول عدم شناخت كافی از اسلام و شخصیت آن حضرت علیه السلام است، بدین سبب است كه اینان این حقیقت را نمی‌بینند كه علی علیه السلام برای اجرای اسلام و احیای مكتب و با التزام به اصول اسلامی و انسانی حكومت می‌كرد، در حالی كه معاویه و یا دیگر حاكمان به ظاهر موفق و سیاستمدار آن دوران، به خاطر ارضای حس برتری طلبی و ریاست خواهی و تمایلات شهوانی خویش تلاش می‌كردند و عجیب است كه این افراد، اینگونه حیله‌های شیطانی معاویه و عمروعاص و طلحه و زبیر و... را به حساب سیاستمداران، و تلاش حضرت علی علیه السلام در عزل برخی والیان و قطع مستمری زورمندان را به حساب بی‌سیاستی می‌گذراند. در حالی كه قطع نظر از علم امامت و تعلیمات خاص پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله، سرعت عمل و هوش امیرالمومنین علیه السلام در متن حوادث و جریانات سیاسی و نظامی و اقتصادی كشور، سندی قطعی در سیاستمداری امام علیه السلام و احاطه ایشان بر فنون و رموز كشورداری است.

در دوران حكومت امیرالمومنین علیه السلام، هنگامی كه دو لشگر در برابر هم قرار می‌گرفتند، هر دو لشگر نماز می‌خواندند و در ماه رمضان روزه می‌گرفتند و از میان هر دو بانگ تلاوت قرآن شنیده می‌شد و به جز تعداد اندكی صحابی وفادار چون عمار یاسر و مالك اشتر، بسیاری دیگر از مسلمانان مردد بوده و اختلاف داشتند و این از مهم‌ترین خصوصیات ویژه دوران امیرالمومنین علیه السلام و رنج‌های ایشان بود.

این نكته قابل توجه است كه حتی در زمان خود حضرت امیر المومنین علیه السلام نیز كوردلان و جاهلانی بودند كه امام را متهم به بی‌سیاستی می‌كردند و مثال معاویه را به عنوان سیاستمداری آگاه می‌ستودند، چنان كه امام علیه السلام در قسمتی از خطبه خویش، دردمندانه در این خصوص می‌فرمایند:

« ... واللهِ ما معاویةُ بِاَدْهَی مِنّی وَ لكنَّهُ یَغْدِرُ وَ یَفْجُرُ، وَ لَولا كَراهِیَةُ الغَدْرِ لَكُنتُ مِن اَدْهَی الناسِ. وَ لكن كُلُّ غُدَرَةٍ فُجَرَةٌ وَ كُلُّ فُجَرَةٍ كُفَرَةٌ . وَ لِكُلِّ غَادِرٍ لِواءٌ یُعرَفُ بِهِ یَومَ القِیامَةِ، وَاللهِ مَا اُسْتَغفَلُ بِالمَكِیدَةِ وَ لا اُسْتَغمَزُ بِالشَّدِیدَةِ.» (1)

« به خدا قسم، معاویه از من زیرك‌تر و سیاستمدارتر نیست. ولی او حیله باز و فاجر است و اگر از حیله‌گری و مكاری نفرت نداشتم از زیرك‌ترین مردم بودم. ولی هر مكری همراه با فسق و فجور است و فسق و فجور هم كفر را همراه خود دارد، و هر مكاری روز قیامت همراه خود پرچم و نشانی دارد كه با آن شناخته می‌شود. قسم به خدا كه مكارها نمی‌توانند مرا غافلگیر كنند و فریب بدهند و قدرتمندان نمی‌توانند مرا تحت فشار و در حال ضعف قرار دهند.»

امام علیه السلام در این جملات، حیله‌گری و فریبكاری را فسق و آن را ملازم با كفر و مایه رسوایی در قیامت معرفی می‌كند و پایبندی به اصل دین را مانع روی آوری به حیله‌گری می‌داند.

به هر جهت، با مراجعه به بسیاری از جملات امام علیه السلام در نهج البلاغه روشن می‌شود كه علی علیه السلام نه تنها سیاستمدار است بلكه مجری سیاستی صحیح در جامعه است و با آگاهی كامل از ریزه‌كاری‌های سیاست و كشورداری و مردم‌داری، كه آنها را از متن اسلام و معارف قرآن بیرون می‌كشید، با تكیه بر اصول و مبانی اسلامی و انسانی، برخورد و دستورالعمل سیاسی خود را صادر می‌نمود.

امروز شرایطی مشابه شرایط دوران حكومت امیرالمومنین علیه السلام است. پس روزگار نهج البلاغه است. امروز می‌شود از دیدگاه دقیق و نافذ امیرالمومنین علیه السلام به واقعیت‌های جهان و جامعه نگاه كرد و بسیاری از حقایق را دید و شناخت و علاج آن را پیدا كرد. لذا امروز از همیشه به نهج البلاغه محتاج تریم. زیرا ما امروز در همان شرایط قرار داریم.در حكومت‌های استبدادی، رابطه مردم با حكومت، رابطه برده‌داری و هدف از حكومت، بهره‌برداری از امكانات به نفع سرمایه‌داری و حكومت است نه خدمت به مردم . اما در حكومت اسلامی، رابطه حكومت با مردم، رابطه پدر و فرزندی است، رابطه‌ای مبتنی بر لطف و محبت نسبت به همه آحاد ملت، چنان كه علی علیه السلام در فرمان خود به مالك اشتر در این باره فرمودند: «مهربانی بر رعیت را پوشش قلبت قرار ده و به آنها محبت كن و لطف داشته باش و برای آنها چون حیوانی درنده و ضرر رسان نباش كه خوردنشان را مغتنم شماری.»

ویژگی‌های دوران زمامداری امام علی علیه السلام و خصوصیت ویژه عصر حاضر

با نگاهی به تاریخ صدر اسلام و بررسی و مقایسه شرایط جامعه اسلامی زمان رسول اكرم صلی الله علیه و آله و دوران حكومت امیرالمومنین علی علیه السلام روشن می‌شود كه شرایط دوران حكومت این دو بزرگوار با یكدیگر كاملا متفاوت است. در دوران حكومت اسلامی رسول اكرم صلی الله علیه و آله جامعه، صد در صد اسلامی و جهت‌گیری آن نیز كاملا اسلامی بود. شعارهای اسلامی، مشخص و واضح و جناح بندی‌ها و صف بندی‌هایی كه در جانب پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و مخالف ایشان قرار داشت، آشكار بود. دوست و دشمن از یكدیگر تشخیص داده می‌شد، و حتی حركت نفاق نیز مشخص بود و لذا نمی‌توانست جامعه را آن چنان تحت تاثیر خود قرار دهد زیرا آیات منافقین نازل می‌شد و منافقین تهدید و افشا می‌شدند و حتی بسیاری از آنان به وسیله خود رسول اكرم صلی الله علیه و آله شناخته و شناسانده می‌شدند. اما دوران حكومت امیرالمومنین علی علیه السلام چنین وضعیتی نداشت و این یكی از بزرگ‌ترین دشواری‌های حكومت كوتاه و كمتر از پنج سال علی علیه السلام است. در دوران حكومت امیرالمومنین علیه السلام، هنگامی كه دو لشگر در برابر هم قرار می‌گرفتند، هر دو لشگر نماز می‌خواندند و در ماه رمضان روزه می‌گرفتند و از میان هر دو بانگ تلاوت قرآن شنیده می‌شد و به جز تعداد اندكی صحابی وفادار چون عمار یاسر و مالك اشتر، بسیاری دیگر از مسلمانان مردد بوده و اختلاف داشتند و این از مهم‌ترین خصوصیات ویژه دوران امیرالمومنین علیه السلام و رنج‌های ایشان بود. اما این نكته حائز اهمیت است كه به فرمایش مقام معظم رهبری حضرت آیة الله خامنه‌ای -مدظله العالی- "ما امروز نیز در دنیای عظیم و با شعارهای زیبایی كه در بسیاری از نقاط آن سر داده می‌شود كم و بیش همان وضعیت را داریم . حتی امروز در دنیای اسلام كه درك و دریافت و بینش اسلامی در آن گاهی به فاصله‌هایی به اندازه فاصله ایمان و كفر از هم دور هستند با یك چنین واقعیتی مواجهیم .

حضرت علی علیه السلام در توصیه به مالک اشتر می‌فرماید: « باید كه محبوب‌ترین كارها در نزد تو آن اموری قرار گیرد كه معتدل‌ترین و میانه‌ترین در حق، همگانی‌ترین در عدل و جامع‌ترین و هماهنگ‌ترین در راه رضایت مردم باشد، چرا كه بی‌تردید، خشم توده مردم، رضایت و خشنودی خواص و برگزیدگان جامعه را بی اثر می‌سازد، در حالی كه خشم خواص، با رضایت توده مردم بخشوده و جبران خواهد شد.»

امروز آشكارترین و روشن‌ترین حقایق اسلامی به وسیله بخشی از مدعیان اسلام در كشورهای اسلامی نادیده گرفته می‌شود. امروز همان روز است كه شعارهای یكسان است، اما جهت گیری‌ها به شدت مغایر یكدیگر است. امروز شرایطی مشابه شرایط دوران حكومت امیرالمومنین علیه السلام است. پس روزگار نهج البلاغه است. امروز می‌شود از دیدگاه دقیق و نافذ امیرالمومنین علیه السلام به واقعیت‌های جهان و جامعه نگاه كرد و بسیاری از حقایق را دید و شناخت و علاج آن را پیدا كرد. لذا امروز از همیشه به نهج البلاغه محتاج تریم. زیرا ما امروز در همان شرایط قرار داریم". (2)

سیاست و وظایف كارگزاران نظام اسلامی در نهج البلاغه

1ـ حكمیت و حركت بر اساس قرآن و سنت

در جامعه اسلامی، قرآن و سنت جایگاهی رفیع و مقامی ارجمند دارند. این رفعت مقام تا آنجاست كه این دو تنها جنبه شعاری و تقدس ظاهری ندارند بلكه منبع تمام مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... محسوب می‌شوند و حركت حاكم اسلامی نیز باید بر اساس آن دو باشد. امام حسین علیه السلام هنگامی كه مسلم بن عقیل را به عنوان نماینده خود به سوی مردم كوفه فرستاد، در پاسخ نامه‌های مردم كوفه، اولین ویژگی امام مسلمین را حكومت بر اساس كتاب خدا بیان داشت. امیرالمومنین علی علیه السلام نیز در نامه خود به مالك اشتر، ضمن این كه كتاب خدا و سنت را ملاك حركت و حاكمیت حاكم اسلامی قرار می‌دهد، كارگزار نظام اسلامی را به عبرت‌گیری از حوادث گذشته تاریخ فراخوانده و می‌فرماید: «وظیفه داری كه حكومت‌های عدالت گستر و یا سنت‌های فضیلت‌مند و یا فریضه‌هایی كه در قرآن مجید آمده و یا روش‌هایی كه از پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله در كتاب‌ها نوشته شده را به یاد داشته باشی و آنچه كه ما عمل كرده‌ایم و تو آنها را دیده‌ای، پیروی كنی.» (3)

امیرالمومنین علی علیه السلام در نامه خود به مالك توصیه می‌كند كه شناخت خود از افراد را ملاك انتخاب آنان برای مناصب حكومتی قرار ندهد و این نكته را در نظر داشته باشد كسانی كه در مصدر امور قرار می‌گیرند غالبا دوستان زیادی دارند كه این دوستان گاهی به لباس زهد در می‌آیند و خود را برخوردار از اخلاق حسنه جلوه می‌دهند و به همین دلیل نیز امام علیه السلام به مالك توصیه می‌كند كه بر اساس خوش‌بینی و اطمینان خود، معاونان خویش را انتخاب نكند.

2- اجرای عدالت و تكیه بر رضایت و خشنودی توده مردم

در حكومت‌های استبدادی، رابطه مردم با حكومت، رابطه برده‌داری و هدف از حكومت، بهره‌برداری از امكانات به نفع سرمایه‌داری و حكومت است نه خدمت به مردم . اما در حكومت اسلامی، رابطه حكومت با مردم، رابطه پدر و فرزندی است، رابطه‌ای مبتنی بر لطف و محبت نسبت به همه آحاد ملت، چنان كه علی علیه السلام در فرمان خود به مالك اشتر در این باره فرمودند: «مهربانی بر رعیت را پوشش قلبت قرار ده و به آنها محبت كن و لطف داشته باش و برای آنها چون حیوانی درنده و ضرر رسان نباش كه خوردنشان را مغتنم شماری.» (4)

در اسلام تصمیم‌گیری حاكم باید بر اساس ضوابط و معیارهای اسلامی باشد. بر این اساس، معیار حاكم در تصمیم گیری‌های حكومتی، برقراری حق و عدالت و رعایت رفاه و آسایش و رضایت عامه مردم خواهد بود. امام علیه السلام همواره روی توده و اكثریت مردم تكیه زیادی دارند، زیرا اكثریت عظیم جامعه را مردم عادی و به اصطلاح همان توده مردم تشكیل می‌دهند كه نوعا از امكانات رفاهی كمتری برخوردارند در مقابل اقلیت جامعه كه غالبا خود را برگزیدگان و خواص جامعه می‌پندارند و از امكانات مادی فراوانی برخوردارند. هیچ حاكمی نمی‌تواند در زمامداری خویش به طور صد در صد رضایت اقلیت (طبقه مرفه) و اكثریت (طبقه مردم عادی) جامعه را فراهم كند زیرا اگر در جهت منافع هر كدام قدم بردارد، طرف مقابل ناخشنود خواهد شد.

اما پر واضح است كه تلاش در جهت كسب رضایت اكثریت عظیم مردم و تقویت پایگاه مردمی به نفع حاكم خواهد بود. چنان كه امام علیه السلام نیز جلب رضایت و اعتماد آنان را ضروری، مفید، مشكل گشا و مقتضای حق دانسته و در دستور العمل خود به حاكم مصر می‌نویسد:

«و باید كه محبوب‌ترین كارها در نزد تو آن اموری قرار گیرد كه معتدل‌ترین و میانه‌ترین در حق، همگانی‌ترین در عدل و جامع‌ترین و هماهنگ‌ترین در راه رضایت مردم باشد، چرا كه بی‌تردید، خشم توده مردم، رضایت و خشنودی خواص و برگزیدگان جامعه را بی اثر می‌سازد، در حالی كه خشم خواص، با رضایت توده مردم بخشوده و جبران خواهد شد.» (5)

از ویژگی‌ها و جلوه‌های دیگر حكومت امیرالمومنین علیه السلام، سادگی و پرهیز از تشریفات است. ایشان همواره در ضمن سخنان خویش، رجال حكومت را به سادگی توصیه می‌فرمودند كه از جمله این موارد؛ نامه امام به عثمان بن حنیف است.

این نكته نیز حائز اهمیت است كه مردم به مقتضای طبع بشری و آمال و آرزوهایشان، هرگاه به آنچه كه می‌خواهند نائل نشوند، معمولا مجریان حكومت را مسئول محرومیت‌ها و ناكامی‌های خود می‌پندارند و آنان را مقصر می‌شناسند و گمان می‌كنند وظیفه حكومت است كه همه خواست‌های آنان را جامه عمل بپوشاند و برآورده سازد و هنگامی كه با برآورده نشدن تمام خواسته‌هایشان مواجه می‌شوند، نسبت به حكومت و مجریان آن عداوت و كینه و دشمنی پیدا می‌كنند و بدین وسیله پایه‌های حكومت تضعیف می‌شود. و در اینجا وظیفه حاكم است كه اگر چه نمی‌تواند به همه خواست‌های مردم جامه عمل بپوشاند اما با گره‌گشایی و پیروی از اخلاق اسلامی، مردم را با كمبودها آشنا سازد و در صدد جلب رضایت مردم برآید. و با همین حكمت و فلسفه، امام علیه السلام از مالك می‌خواهد كه با مردم رابطه برقرار كند و از آنها فاصله نگیرد، و احتجاب حاكم از مردم را باعث گمراهی و بی‌اطلاعی او از حقایق جامعه و ایجاد شك و تردید و بی‌اعتمادی در جامعه می‌داند و می‌فرماید: «مبادا مدت طولانی از مردم فاصله بگیری، زیرا احتجاب حكام از مردم خود نوعی تنگنا و باعث بی‌اطلاعی از حقایق است و باعث بی‌اطلاعی مردم از واقعیت جریان كارها می‌شود، و این حالت عدم آگاهی موجب تلبیس حق و باطل و درشت و كوچك جلوه یافتن امور بزرگ، و بزرگ جلوه‌گر شدن مطالب ناچیز و كوچك می‌گردد.» (6)

3ـ تقسیم پُست‌ها بر اساس لیاقت و صداقت و پیشگامی در عمل

یكی از اهداف اساسی اسلام، برقرار كردن عدل و قسط در جامعه اسلامی است. در حكومت اسلامی، پُست‌ها باید بر اساس شایستگی تقسیم شود و كارگزاران حكومت اسلامی از میان شایسته‌ترین و خدمتگزارترین افراد انتخاب شوند، كسانی كه دارای فضائل و كمالات انسانی بوده و تخلق به "اخلاق الله" را آویزه گوش خود قرار دهند، افرادی كه دانا، اندیشمند، امین، كاردان، توانا، با دقت و ابتكار و متواضع باشند، نیكان را دوست بدارند و از ستمگران بیزار باشند. امیرالمومنین علی علیه السلام در نامه خود به مالك توصیه می‌كند كه شناخت خود از افراد را ملاك انتخاب آنان برای مناصب حكومتی قرار ندهد و این نكته را در نظر داشته باشد كسانی كه در مصدر امور قرار می‌گیرند غالبا دوستان زیادی دارند كه این دوستان گاهی به لباس زهد در می‌آیند و خود را برخوردار از اخلاق حسنه جلوه می‌دهند و به همین دلیل نیز امام علیه السلام به مالك توصیه می‌كند كه بر اساس خوش‌بینی و اطمینان خود، معاونان خویش را انتخاب نكند. (7)

توجه به این نكته لازم است، بزرگترین عاملی كه شیرازه جامعه را از هم می‌گسلد و مردم را نسبت به دولتمردان بدبین می‌كند، تبعیض و عدم اجرای عدالت و به اصطلاح روز، پارتی بازی و باندبازی، پیروی از تمایلات شخصی و روابط را بر ضوابط حاكم كردن است. در جوامع غیر اسلامی، باندبازی‌ها و روابط خصوصی، عامل مهمی در تقسیم پست‌ها و مقام‌ها در میان عده‌ای به خصوص به شمار می‌رود. اما در جوامع اسلامی كه فرهنگ اسلامی حاكم است، رعایت عدالت اسلامی ایجاب می‌كند كه ضابطه و قانون جای رابطه و تمایلات شخصی را بگیرد و در تقسیم پست‌ها و منصب‌ها، تنها به فضائل و اصالت‌های انسانی و امتیازات اسلامی توجه شود و هر یك از كارگزاران حكومتی بر اساس لیاقت و كاردانی و شایستگی انتخاب شوند و به منصب دست یابند زیرا در جامعه‌ای كه همه مردم از مزایا و حقوق حكومت اسلامی به طور یكسان و دور از تبعیض بهره‌مند شوند بدون شك نسبت به مسئولین دولت، خوش‌بین و از آنها راضی بوده و با آنان همكاری لازم را خواهند داشت.

4- مبارزه با مظاهر فساد و آلودگی در جامعه

امیرالمومنین علی علیه السلام، در جمله «فَاِنَّما عَلیكَ تَطهِیرُ مَا ظَهَرَ لَكَ» (8) ؛ مالك را به مبارزه با مظاهر فساد و آلودگی و جلوگیری از فحشا و منكرات در جامعه فرامی‌خواند، چه آن كه رواج فساد و فحشا در جوامع از بارزترین ترفندهای امپریالیسم و استعمار است كه موجب سقوط و انحطاط جامعه می‌شود. دشمن همواره می‌خواهد با از بین بردن عفت و پاكدامنی و اشاعه فساد در جوامع اعم از اسلامی و حتی غیراسلامی، ملت‌های مستضعف را از روح پاكی و معنویت جدا ساخته و آنان را چنان آلوده كند و به "از خود بیگانگی" و فساد بكشاند تا سرانجام در عمق منجلاب دست‌های آلوده استعمار فرو روند.

5 ـ سادگی و پرهیز از تشریفات

از ویژگی‌ها و جلوه‌های دیگر حكومت امیرالمومنین علیه السلام، سادگی و پرهیز از تشریفات است. ایشان همواره در ضمن سخنان خویش، رجال حكومت را به سادگی توصیه می‌فرمودند كه از جمله این موارد؛ نامه امام به عثمان بن حنیف است. (9)

لازم به ذكر است كه وظایف كارگزاران نظام اسلامی، تنها محدود به موارد مذكور نمی‌شود بلكه با دقت در مضامین فرمایشات علی علیه السلام به ویژه، نامه ایشان به مالك اشتر، فرامین مهم دیگری در این خصوص به چشم می‌خورد كه ما جهت اختصار فهرست‌وار به برخی از آنها اشاره می‌نماییم و بحث و تعمق در آنها را به كتاب شریف نهج البلاغه ارجاع می‌دهیم: استكبار زدائی، اعتماد متقابل به مردم، تصمیم گیری بجا و مناسب، جلوگیری از هرج و مرج، جمع بیت المال و نظارت بر آن، روبرو شدن و مقابله با دشمن، ایجاد امنیت در راه‌ها، ستاندن حق ضعیف و حمایت از مظلوم در برابر شخص فاجر و... .

اما امروز، روز استفاده هر چه بیشتر از نهج البلاغه است زیرا موقعیت خاص سیاسی اجتماعی موجود در زمان امیرالمومنین علیه السلام و افكار و خطوط و گروه‌هایی كه در دوران حكومت آن حضرت فعالیت می‌كردند و نیز كار شكنی‌هایی كه از سوی برخی جناح‌های منتسب به اسلام در جامعه آن روز اعمال می‌شد، بسیار شبیه وضعیت كشور ما پس از تشكیل نظام جمهوری اسلامی است و لذا رهنمودها و سخنان هدایتگرانه آن حضرت، بهترین راهگشا برای ما خواهد بود. امید است علما و اندیشمندان مسلمان و نیز رسانه‌های گروهی جامعه اسلامی، در این شرایط حساس زمانی كه بیش از هر زمان، عطش پذیرش معارف اسلامی، در همه كشورها مشهود است، به تلاش بیشتری پرداخته و نهج البلاغه را با توجه به مسائل و مشكلات و نیازهای جامعه امروز مطالعه و بررسی كرده، راه عمل و درمان دردها را از این كتاب شفابخش بیابند و ابعاد معارف آن را برای جوانان مطرح نمایند تا نسل آینده بیش از پیش به جامعه مطلوب حضرت امیر علیه السلام نزدیك شوند.

پی‌نوشت‌ها:

1ـ خطبه 200 نهج البلاغه از ترجمه دكتر شهیدی.

2ـ قسمتی از بیانات مقام معظم رهبری، مباحث و مقالات كنگره بین المللی نهج البلاغه، بنیاد نهج البلاغه، 1368، صص 23 ـ 25.

3 تا 8 ـ نامه 53 نهج البلاغه .

9 ـ نامه 45 نهج البلاغه .

"الهه هادیان"

منبع:

روزنامه جمهوری اسلامی، 27/07/1382 .

لینک مقالات مرتبط :

- راز تنهایی علی علیه السلام

- وصف دنیا در نهج البلاغه

- روابط اجتماعی امیرالمومنین علیه السلام

- شیوه های تبلیغی امیرالمومنین علیه السلام

- راز محبوبیت علی علیه السلام

- نگاهی به سیاست امام علی علیه السلام در مقابل خلفاء

- ویژگى ‏هاى رفتارى امیرمؤمنان علیه السلام

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.