تبیان، دستیار زندگی
شخصى به محلى رفته بود و دیده بود كه مردم مرده هاى خود را در دیوار مى گذارند! چه بسا شیعیان كه در بلاد غیر اسلامى و یا اسلامى هستند و حتى به یك روحانى دسترسى ندارند تا مسائل اولیه خود را از او بپرسند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مرده ها را در دیوار مى گذارند!

آیت الله بهجت ره

شخصى به محلى رفته بود و دیده بود كه مردم مرده هاى خود را در دیوار مى گذارند! چه بسا شیعیان كه در بلاد غیر اسلامى و یا اسلامى هستند و حتى به یك روحانى دسترسى ندارند تا مسائل اولیه خود را از او بپرسند.

بسم الله الرحمن الرحیم

طلبه ای که فقط در حد مقدمات و یا حتی کمتر، درس خوانده باشد و احکام شرعی را در حدّ رساله توضیح المسائل فرا گرفته باشد؛ اگر بخواهد با اخلاص، آن چه از اسلام فرا گرفته را تبلیغ کند، مردم خیلی از مناطق به همان دانسته های او از نان شب محتاج ترند؛ البته به شرط اینکه تقوایی داشته باشد که اولا با عمل و اخلاق خود مردم را از دین زده نکند و ثانیا هر سخنی به زبان نراند و به قول آیت الله بهجت به یقینیات اکتفا کند:

«در وقت تبلیغ باید سعى كنیم یقینیات قرآن و عترت را نقل كنیم و به مسموعات خود، بدون مراجعه به دلیل یا كتاب، اكتفا نكنیم، و حداقل به همان كتابى كه از آن نقل مى كنیم، استناد دهیم.» (1)

روحانى واجبتر از نان شب

آیت الله العظمی بهجت می فرماید:

«نزدیك است كه شهرستان ها از مشایخ علما خالى بمانند! این اهل علم هستند كه مردم را از دقایق امور دینى باخبر مى كنند و دین آن ها را حفظ مى كنند و ضروریات دین را به مردم مى رسانند.

شخصى به محلى رفته بود و دیده بود كه مردم مرده هاى خود را در دیوار مى گذارند! چه بسا شیعیان كه در بلاد غیر اسلامى و یا اسلامى هستند و حتى به یك روحانى دسترسى ندارند تا مسائل اولیه خود را از او بپرسند.

ده میلیون شیعه در تركیه به صورت پراكنده هستند، خدا مى داند آیا ده عالم به اندازه اى كه بتوانند رساله را به آن ها تعلیم كنند، دارند یا خیر؟ هم چنین ده ها میلیون دیگر در سراسر جهان. آیا نباید در فكر آن ها باشیم؟!» (2)

واقعیت این است که هر قدر وسایل ارتباطی، رسانه ها، اینترنت و ماهواره، کتاب و نشریات در سراسر دنیا فراگیر شوند؛ باز هم جای تبلیغ مستقیم را پر نمی کنند و تبلیغ چهره به چهره اعم از منبر و غیر آن، جایگاه خودش را دارد.

اگر اهل عمل نباشم چه کنم.

قدر منبر را نباید دست کم گرفت. اهمیت منبر رفتن و تبلیغ آنقدر زیاد است، که حتی اگر اهل عمل به تمام دانسته ها نباشد، می تواند به گونه ای که خودش مستقیما امر و نهی نکند، از زبان اهل بیت علیهم السلام، اوامر و نواهی ایشان را به گوش مردم برساند.

علاوه بر اینکه خود تبلیغ اسلام واجبی است که نمی توان به این بهانه که برخی امور دیگر را انجام نمی دهم، این واجب را هم ترک کند، بلکه می تواند آن را تا حد توان خالصانه انجام دهد و سعی کند شرایط مختلف آن را اعم از صداقت، اخلاص، اخلاق حسنه، مستند حرف زدن و... رعایت نماید.

از محضر آیت الله بهجت سؤال شد که:

گاهى انسان به خود اجازه منبر رفتن نمى دهد، چون مى داند به تمام آنچه مى گوید، عمل نمى كند. آیا این كار درست است؟

ایشان در پاسخ فرمود:

«یك نفر را به راه آوردن، یك سنى را شیعه كردن، یك كافر را مسلمان نمودن، از اهمّ واجبات است، چه ربطى به فاسق بودن انسان دارد؟! از این گذشته، آن چه را كه دیگران نمى توانند بگویند، مانند فضایل اهل بیت (علیهم السلام) تا گفتارش بر خلاف كردارش نباشد.» (3)

بازده بیشتر با وجود امکانات کمتر

علمای سابق نسبت به زمان خودشان بسیار موفق تر بوده اند، هم از زمان خود جلوتر بوده و هم در فراگیری علم و هم ترویج حقایق مکتب اهل بیت علیهم السلام همتی بس بالاتر داشته اند. سرّ آن در چیست؟

آیت الله العظمی بهجت می فرماید:

«وسایل زندگى علماى سابق از ما كمتر بود، ولى حركتشان براى تبلیغ و دعوت و هدایت مردم بیشتر و سریع تر و نتیجه كارشان از ما زیادتر بود. ما در این زمان با هواپیما، اتوبوس و... به تبلیغ و دعوت و منبر مى رویم ولى چه قدر در مردم اثر مى گذاریم و چه قدر اصلاح مى كنیم؟

آن ها وقت زیادتر در مسیر راه صرف مى كردند، اما مردم زمانشان چقدر رو به راه تر از زمان ما بودند! علماى سابق از مال و ثروت و لوازم خانگى به مختصر و كم قانع بودند ولى پركارتر و پر بركت تر بودند، اما مصرف زندگى ما زیاد، ولى كار و نتیجه كارمان كم است!» (4)

همچنین در بیانی تأمل انگیز می فرماید:

«منشأ این قدر تفاوت بین ما و علماى گذشته و علت عقب ماندگى ما از آن ها چیست؟ باید منشأ آن را پیدا كرد. با این كه آنها هم همین كارهایى را كه ما به آن مشغولیم - از قبیل درس و مباحثه و تدریس و تلمذ و نوشتن - انجام مى دادند.

آیا علت آن است كه آنها مستحبات را به جا مى آوردند؟ گمان مى كنم اگر تفحص كنیم، پیدا مى كنیم كه فرق ما و آن ها در چیست.

با این كه امكانات زندگى آن ها از ما كمتر بود، ولى حركتشان بیش از ما و نتیجه كارشان بیشتر بود. ما با اتوبوس و هواپیما در مدت حدود یك ساعت (یا كمتر و یا بیشتر) از تهران به اصفهان مى رویم و به منبر مى رویم.

ولى چه قدر در مردم اثر گذاشته ایم ؟ و چه قدر مردم را اصلاح كرده ایم؟ ولى آن ها همین فاصله را در طول یك ماه و یا یك هفته و یا چند روز مى رفتند.

با این حال، خدا مى داند كه مردم زمانشان چه قدر روبه راه تر بودند و چه قدر علما آثار مثبت در میان آن ها گذاشته اند.

ما در بیت المال زیاد تصرف مى كنیم و به مختصر قانع نمى شویم، ولى آن ها كم تصرف مى كردند. با این حال، نتیجه كار ما كم و نتیجه كار آن ها زیاد بود. در هر حال، باید ببینیم مابه الامتیاز ما و علماى گذشته چیست؟

بعضى از آنها در ركوع و سجود فقط سه مرتبه سبحان الله مى گفتند. ما كه بیشتر مى گوییم چرا كار ما بى نتیجه است؟ چرا؟ باید حساب كنیم و ببینیم كه مابه التفاوت ما و آن ها چیست؟ عموم آن طبقه اهل كرامت بودند و در درس نیز اهل تلاش و تحقیق فراوان بودند.

چرا ما این قدر با آن ها فرق داریم؟ بعضى از آن ها ادعا مى كردند اگر كتاب هاى موجود از بین برود، تمام اصول و دوره فقه را مى توانیم بنویسیم . اهل گزاف گویى هم نبودند.

مرحوم شیخ انصارى (رحمه الله) با آن همه درس و بحث و تألیف، هر روز زیارت عاشورا، زیارت جامعه و یك جزء قرآن مى خواند.

گویا علت عقب ماندگى ما، ترك مستحبات است كه علماى سابق بدان ملتزم بودند؛ از قبیل زیارت و دعا و تلاوت قرآن و یا نماز اول وقت و ترك مكروهات، مانند خواب بین الطلوعین .

تفاوت ما و علماى سلف این است كه آن ها در علم و عمل ترقى داشتند و ما معترفیم به تقصیر در علم و عمل.

تخلف و عقب ماندگى ما از علماى سلف و قدما خیلى زیاد است.

خیلى خطرناك است كه ندانیم قدما كدام راه را مى رفتند.

خدا كند مستبصر و مهتدى شویم به آن چه موجب عقب افتادگى ما شده است . اگر اهل عمل باشیم و تفحص كنیم ، قطعا علت را پیدا خواهیم كرد. آیا مى شود گفت آن ها روزى را از خدا مى گرفتند و ما با تلاش و این طرف و آن طرف رفتن؟!» (5)

الحمد لله رب العالمین


پی نوشت ها:

(1)   در محضر بهجت، ج2، ص130

(2)   در محضر بهجت، ج1، ص345

(3)   پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی بهجت

(4)   در محضر بهجت، ج1، ص277

(5)   پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی بهجت، با اندکی تلخیص

تهیه و فرآوری : حامد رهنما ، گروه حوزه علمیه تبیان