تبیان، دستیار زندگی
شوق تحصیل
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شوق تحصیل

آیت الله گلپایگانی

پس از خواندن درس مقدماتی و سطح و طنین افکنده شدن آواز حوزه علمیه سلطان آباد اراک که مؤسس آن آیت الله العظمی حائری بود ایشان با یک دنیا شور و شوق در اوایل سال 1326 هجری قمری و زمانی که نوزده سال از بهار عمرش گذشته بود به سوی اراک حرکت کرد و در مدرسه آقا ضیاءالدین به فراگیری دروس و دانش اسلامی پرداخت.

در محضر آیت الله عبدالكریم حائری

 پس از گذراندن دروس سطح عالیه در مدرسه آقا ضیاء در سال 1337 هجری قمری به درس مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری مشرف شده و تا سال 1340 در محضر آن مرد بزرگ و دانشمند رفیع شاگردی نمود و از درس فقه و اصولش بهره برد.

سفر به قم

در سال 1340 هجری قمری آیت الله العظمی حائری به شهر مقدس قم هجرت نمود و در کنار بارگاه ملکوتی حضرت فاطمه معصومه(س) به تدریس پرداخت. با انتقال آیت الله حائری به قم ایشان از شاگردان مخصوصش آیت الله گلپایگانی دعوت کرد تا به قم مشرف شود که ایشان در سن 24 سالگی به قم مشرف شده و در مدرسه مبارکه فیضیه ساکن گردید.

پس از مدتی اقامت آیت الله العظمی گلپایگانی در شهر مقدس قم، اراکی ها آمدند و از مرحوم آیت الله حائری درخواست کردند که آیت الله العظمی گلپایگانی را برای اداره امور دینی و تأسیس حوزه علمیه اراک به آنجا اعزام نماید که آقا در جوابشان فرموده بودند:

«من می خواهم او را آقای دنیا بکنم، شما می خواهید او را آقای اراکش بکنید!؟ و به هیچ وجه راضی به رفتن ایشان به اراک نشد».

آیت الله العظمی گلپایگانی در قم به مدت پانزده سال از سال 1340 تا سال 1355 هجری قمری از محضر آن بزرگ مرد تاریخ حوزه علمیه قم استفاده کرد و در این دوره بود که ذوق سرشار فقهی اش شکوفا گشت و به قله های رفیع و نایاب علم فقاهت و دیانت دست یافت.

مرحوم آیت الله گلپایگانی با اینکه بیش از بیست سال سن نداشته در درس مرحوم حاج شیخ یکی از شاگردان فوق العاده باهوش و ذکاوت و قوی ایشان بود و همواره اشکالات ایشان در درس مورد توجه استاد قرار می گرفته است.

جناب آقای عندلیب شیرازی می فرمودند:

روزی مرحوم آیت الله العظمی اراکی در درس خارج فقه خویش اشکال مطرح فرمودند و پاسخش را دادند سپس فرمود این اشکال را هم مرحوم آقای گلپایگانی در درس مرحوم آقای حائری مطرح کردند و این پاسخ را هم مرحوم حاج شیخ دادند و ما از همان زمان جواب را نپسندیدیم.

علاقه مرحوم آیت الله العظمی حایری به شاگرد خود

آیت الله گلپایگانی می فرمود:

ایامی که در حجره بودم کسالتی پیدا کردم و سخت مریض شدم. مرحوم آقای حاج شیخ از منزل خودشان جوشیده درست کرده بودند و برای من به  حجره آوردند.

و نیز می فرمودند:

عصرها مرحوم آقای حاج شییخ عبدالکریم به مدرسه فیضیه می آمدند و در حجره ما وارد می شدند و می نشستند و این برنامه ایشان بود و به بركت حضور ایشان علما و بزرگان هم در همان ساعت به حجره ما می آمدند و در آنجا جمع می شدند.

و باز می فرمودند:

که آقای حاج شیخ به من بیش از دیگران شهریه می دادند. وقتی می خواستم مشهد مشرف شوم. مرحوم آقا از من سؤال کردند (که پول داری؟) گفتم: آری فلان مقدار دار. با این حال ایشان حواله ای نوشتند که در تهران بگیرم.

آیت الله آقای حاج شیخ مرتضی اردکانی ـ صاحب غنیة الطالب فی شرح المکاسب ـ نقل کردند که:

مرحوم آقای حاج شیخ با پدرم آشنایی کامل داشت و  به خاطر این به من هم لطف داشتند، و لذا گاهی محضرشان مشرف می شدم.

روزی در حضورشان بودم که دو سید جوان وارد شدند و آقا نسبت به آن دو بسیار احترام نمود.

وقتی آن دو رفتند از ایشان پرسیدم: اینها چه کسانی بودند که شما اینقدر به آنها احترام می نمودید؟ فرمودند: اینها دو نفر مجتهد عادل می باشند.

یکی: آقا سید احمد خوانساری و دیگری: آقا سید محمدرضا گلپایگانی.

کوشش در امر تحصیل و شدت علاقه استاد بدو باعث شده بود که وی را جزو اصحاب استفتاء خود قرار داده و تصحیح کتاب صلوة خود را بدو و آیت الله العظمی اراکی محول نموده بود.

آیت الله اراکی به حجة الاسلام و المسلمین آقای کریمی جهرمی فرموده بودند: که کتاب صلوة را من با آقای گلپایگانی تصحیح و مقابله می کردیم.

شخص آقا می فرمودند: در بعضی موارد عبارت خود من است که به کار رفته و در یک مورد هم عبارتی از مادر حاشیه نوشته شده است.

معظم له در سوم ربیع الثانی 1411 ق فرمودند: مرحوم آیت الله آقای ـ حاج میرزا محمود ـ آشتیانی که تقریرات ـ بحث صلوة ـ مرحوم آقای حایری را نوشته (و به چاپ رسیده است) گاهی که در درس ایشان مطلبی درست برایشان روشن نمی شد و ـ ابهام و ـ اشکالی داشتند از مرحوم آقای خوانساری و یا از من سؤال می کردند و خلاصه با ما در میان می گذاشتند.

همچنین مرحوم حاج شیخ از ایشان درخواست نموده بود تا برای فرزندش ـ مرحوم آیت الله حاج آقا مرتضی حایری ـ رسایل را تدریس نماید.

اینها همه نشانگر علاقه و محبت استاد به شاگرد برجسته اش و اعتماد وی به فضل و دانشش می باشد.

همچنین آیت الله العظمی گلپایگانی در سفری كه به دیار عتبات داشتند و این سفر حدود هشت ماه طول كشید بنا به سفارش اکید مرحوم آیت الله العظمی حایری در درس حضرات آیات میرزای نائینی و سید ابوالحسن اصفهانی حاضر شده و مدتها از خرمن فیض آنان بهره ها برده است.

نیز آقا به نویسنده در جواب این پرسش که: آیا از محضر مرحوم آیت الله حاج شیخ ابوالقاسم کبیر استفاده برده اید؟ فرمودند:

«مرحوم آقای کبیر درس مرتبی نداشتند، اما من به مجلس ایشان بسیار رفت و آمد می کردم و از انفاس و اخلاق ایشان بهره ها بردم».

مرجع بزرگوار در زمانی که مرحوم آیت الله العظمی میرزای نائینی در قم به تدریس پرداخت، به درس ایشان حاضر شده و طبق فرموده خود «قاعده ید» را در محضر آن فقیه بزرگ فراگرفت.

خود آقا می فرمود:

آقای نائینی گوششان بسیار سنگین شده بود و کم می شنیدند. از طرفی کسانی هم چون مرحوم میر سید علی یثربی کاشانی به آن مرحوم اشکال می کردند و درس شلوغ می شد.

آقا می فرمودند  که من نمی شنوم، شلوغ نکنید بگذارید تا مطلب را بگوییم.(و  به آنان که از نظر هیکل از من قوی تر و رشیدتر بودند)

فرمودند: شاید شما نیاز نداشته باشید، اما برای ایشان مطلب روشن شود (و اشاره به من می کردند که اندامم کوچکتر از دیگران بود).آقا هنگام ذکر این نکته در حالیکه می خندید، می فرمود: آقای نائینی خیال می کردند که چون هیکل من ریزتر است، مطلب را هم دیرتر متوجه می شدم.


منابع:

كتاب فروغ فقاهت

كتاب گلشن ابرار جلد 2

تهیه و فرآوری : علی فریادرس ، گروه حوزه علمیه تبیان