تبیان، دستیار زندگی
در این قسمت با استفاده از آیات و احادیث اثبات می کنیم که در همه عبادت ها، به خصوص نماز که ستون دین است و در رأس همه عبادت ها قرار گرفته، حضور قلب لازم است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
نماز و حضور قلب

نماز و حضور قلب

حضور قلب در نماز

در این قسمت با استفاده از آیات و احادیث اثبات می کنیم که در همه عبادت ها، به خصوص نماز که ستون دین است و در رأس همه عبادت ها قرار گرفته، حضور قلب لازم است.

خدای تبارک و تعالی درباره مؤمنان می فرماید: «الَّذینَ هُمْ فی‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» ( آنان کسانی هستند که در نمازهایشان خشوع کنندگانند؛ سوره مؤمنون: 2).

و نیز می فرماید: «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ * الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ» (وای بر نمازگزاران، آنان که از نماز خود غافلند؛ سوره ماعون: 4 - 5)

خدای متعال در این آیه نمازگزارانی را که در نمازهای خود حضور قلب ندارند و دچار غفلت می شوند، نکوهش می کند، نه کسانی را که به کلّی نماز را ترک می کنند.

آنگاه خدای تبارک و تعالی در ستایش مؤمنان می فرماید: «وَ الَّذینَ یُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَة» ( آنان که (صدقه ) می دهند آنچه را که می دهند، در حالی که دل هایشان ترسان است؛ سوره مؤمنون: 60)

خداوند متعال ستایشگر کسانی است که در حین انجام عبادت دارای خوف و خشیّت هستند و آن مستلزم حضور قلب در حد اعلی است.

رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: "الصَّلَاةُ مِیزَانٌ مَنْ وَفَى اسْتَوْفَى" (نماز میزان و الگو است، هر کس شرایط و آداب آن را به طور شایسته رعایت کند، پاداش کامل دریافت می کند؛ بحار الأنوار، ج ‏73 : 348).

و نیز در همین رابطه می فرماید: "اعْبُدِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ فَإِنْ لَمْ تَكُنْ تَرَاهُ فَإِنَّهُ یَرَاك‏" (خدای را پرستش کن آن سان که گویی او را می بینی، اگر تو او را نمی بینی، بی تردید او تو را می بیند؛ بحار الأنوار،  ج ‏25 : 204 ).

و درباره فضیلت تمام و کمال نماز می فرماید: "إنَّ الرَّجُلَینِ مِن اُمَّتی یَقومانِ فی الصَّلاة و رُكُوعُهُما وَ سُجُودُهُما واحِدٌ وَ إِنَّ ما بَینَ صَلاتِهِما [مثل] ما بَینَ السَّماءِ وَ الأَرضِ" (دو تن از امّت من به نماز بر می خیزند و رکوع و سجود را یکنواخت انجام می دهند، ولی میان این دو نماز از آسمان با زمین فاصله است؛ درر الأخبار،  584 .

و در همین رابطه می فرماید: "اَما یَخافُ الَّذی یَحَوِّلُ وَجهَهُ فِی الصَّلاة اَن یُحَوِّلَ اللهُ وَجهَهُ وَجهَ حِمارٍ" ( کسی که در نماز صورتش را به این طرف و آن طرف می چرخاند، آیا نمی ترسد که خداوند صورتش را به شکل الاغ بگرداند؛ بحارالانوار، ج 84 : 259).

و نیز می فرماید: "مَن صَلّی رَکعَتَینِ لَم یُحَدِّث فیهِما نَفسَهُ بِشَی ءٍ مِنَ الدَّنیا غَفَرَ اللهُ لَهُ ذُنُوبَهُ" (هر کس دو رکعت نماز بگزارد که در آن چیزی از امور دنیا را از قلب خود خطور ندهد، خداوند او را می آمرزد؛ عوالی اللّئالی، ج 1 : 322).

"مَنْ حَبَسَ نَفْسَهُ عَلَى صَلَاةٍ فَرِیضَةٍ یَنْتَظِرُ وَقْتَهَا فَصَلَّاهَا فِی أَوَّلِ وَقْتِهَا فَأَتَمَّ رُكُوعَهَا وَ سُجُودَهَا وَ خُشُوعَهَا ثُمَّ مَجَّدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَظَّمَهُ وَ حَمَّدَهُ حَتَّى یَدْخُلَ وَقْتُ [فریضة]صَلَاةٍ أُخْرَى لَمْ یَلْغُ بَیْنَهُمَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ كَأَجْرِ الْحَاجِّ وَ الْمُعْتَمِرِ وَ كَانَ مِنْ أَهْلِ عِلِّیِّین" (کسی که در یک نماز واجب، قلب خود را از افکار پراکنده باز دارد و رکوع و سجود و خشوع آن را به طور کامل انجام دهد، آنگاه خدای تبارک و تعالی را تقدیس و تمجید و ستایش کند و تا هنگام فرا رسیدن نماز دیگر کار بیهوده انجام ندهد، خداوند برای او پاداش حج و عمره می نویسد و او را از اهل علیّین قرار می دهد؛ من لا یحضره الفقیه، ج ‏1 : 211).

"اِنَّ مِنَ الصَّلاةِ لَما یُقبَلُ نِصفُها وَ ثُلثُها وَ رُبعُها وَ خُمسُها إلی العُشرِ، وَ اِنَّ مِنها لَما یُلَفُّ کَما یُلَفُّ الثُّوبُ الخَلِقُ فَیُضرَبُ بِها وَجهَ صاحِبِها، وَ اِنَّما لَکَ مِن صَلاتِکَ ما اَقبَلتَ عَلَیهِ بِقَلبِکَ"

(نمازی هست که نصف آن پذیرفته می شود و یا یک سوم آن و یا یک چهارم آن و یا یک پنجم آن پذیرفته می گردد، و بالآخره نمازی هست که یک دهم آن پذیرفته می شود، و برخی از اقسام نماز چون جامه کهنه در هم پیچیده شده به صورت نمازگزار زده می شود.

به درستی که از نماز سودی به تو نمی رسد جز به مقداری که توجه قلبی و اقبال درونی داشته باشی، مستدرک الوسائل، ج 3 : 59).

امام باقر (علیه السلام) از رسول گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می کند که می فرمود: "إِذَا قَامَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ فِی صَلَاتِهِ نَظَرَ اللَّهُ إِلَیْهِ أَوْ قَالَ أَقْبَلَ اللَّهُ عَلَیْهِ حَتَّى یَنْصَرِفَ وَ أَظَلَّتْهُ الرَّحْمَةُ مِنْ فَوْقِ رَأْسِهِ إِلَى أُفُقِ السَّمَاءِ

وَ الْمَلَائِكَةُ تَحُفُّهُ مِنْ حَوْلِهِ إِلَى أُفُقِ السَّمَاءِ وَ وَكَّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَكاً قَائِماً عَلَى رَأْسِهِ یَقُولُ لَهُ أَیُّهَا الْمُصَلِّی لَوْ تَعْلَمُ مَنْ یَنْظُرُ إِلَیْكَ وَ مَنْ تُنَاجِی مَا الْتَفَتَّ وَ لَا زِلْتَ مِنْ مَوْضِعِكَ أَبَدا"

(چون بنده مؤمنی به نماز بر خیزد، خداوند متعال تا پایان نمازش با نظر رحمت به سوی او نگاه می کند و رحمت الهی بر او سایه می افکند از بالای سرش تا افق آسمان، و فرشتگان در اطراف او تا افق آسمان گرد می آیند.

خداوند فرشته ای را برای او موکل می سازد که بالای سرش ایستاده به او بگوید: ای نمازگزار! اگر بدانی که چه کسی به تو می نگرد و با چه کسی سخن می گویی، هرگز از جایت تکان نمی خوری و از این حالت برنمی گردی؛ الكافی، ج‏ 3  265).

امام صادق ( علیه السلام ) می فرماید: "لا تجتمع الرّغبة و الرّهبة فی قلب أحد إلّا وجبت له الجنّة، فاذا صلّیت فأقبل بقلبك على اللّه عزّ و جل فانّه لیس من عبد مؤمن یقبل بقلبه على اللّه عز و جل فی صلاته و دعآئه إلّا أقبل اللّه علیه بقلوب المؤمنین إلیه و أیّده مع مودّتهم إیّاه بالجنّة"

( ترس و امید در دل کسی جمع نمی شود جز این که بهشت بر او واجب می گردد، چون مشغول نماز شدی با تمام قلب متوجه خدای متعال باش، هیچ بنده ی مؤمنی نیست که در نماز و دعایش به خدای تبارک و تعالی روی کند

جز این که خداوند دل های مؤمنان را به سوی او باز می گرداند و او را با محبت آن ها تأیید می کند تا وارد بهشت گرداند؛ طرائف الحكم یا اندرزهاى ممتاز، 298).

ابوحمزه ثمالی می گوید: امام زین العابدین (علیه السلام) را دیدم که مشغول نماز است، عبا از دوش مبارکشان افتاد، آن را درست نکرد تا از نماز فارغ شد. علت را از آن حضرت پرسیدم، فرمود:

وای بر تو، آیا می دانی حضور چه کسی ایستاده بودم؟! نماز بنده ای پذیرفته نمی شود جز به مقدار اقبال و توجه قلبی او، گفتم: جانم به فدای تو، در این صورت ما هلاک شدیم. فرمود: خیر، خداوند نماز را به وسیله نافله ها تکمیل می گرداند.

فضیل بن یسار از امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) نقل می کند که فرمودند: "إِنَّمَا لَكَ مِنْ صَلَاتِكَ مَا أَقْبَلْتَ عَلَیْهِ مِنْهَا فَإِنْ أَوْهَمَهَا كُلَّهَا أَوْ غَفَلَ عَنْ أَدَائِهَا لُفَّتْ فَضُرِبَ بِهَا وَجْهُ صَاحِبِهَا"

(بهره تو از نماز فقط به مقداری است که در آن اقبال و توجه داشته باشی، اگر نمازگزار همه نماز را با خیالات بگذراند یا از آداب آن غفلت ورزد، چنین نمازی در هم پیچیده شده، به صورت صاحبش زده می شود؛ الكافی، ج ‏3 : 363).

زراه از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: "إِذَا قُمْتَ فِی الصَّلَاةِ فَعَلَیْكَ بِالْإِقْبَالِ عَلَى صَلَاتِكَ فَإِنَّمَا یُحْسَبُ لَكَ مِنْهَا مَا أَقْبَلْتَ عَلَیْهِ وَ لَا تَعْبَثْ فِیهَا بِیَدِكَ وَ لَا بِرَأْسِكَ وَ لَا بِلِحْیَتِكَ وَ لَا تُحَدِّثْ نَفْسَكَ وَ لَا تَتَثَاءَبْ وَ لَا تَتَمَطَّ ..."

(هنگامی که برای نماز برخاستی، بر تو باد به توجه و حضور قلب، زیرا که نصیب تو از نماز فقط به مقدار اقبال قلبی توست. هرگز در نماز با دستت و سر و صورتت بازی نکن، در دل خود حرف مزن و خمیازه مکش؛ الكافی، ج ‏3 : 299).

حلبی از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که فرمود: "إذا كنت فی صلوتك، فعلیك بالخشوع و الإقبال على صلوتك، فإنّ اللّه تعالى یقول: «الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ»؛ "

(چون به نماز پرداختی بر تو باد به خشوع و حضور قلب، که خدای تعالی می فرماید: آنان که در نمازهایشان خشوع کنندگانند؛ طرائف الحكم یا اندرزهاى ممتاز، 251).

و نیز از آن حضرت روایت است که فرمود: "كَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) إِذَا قَامَ إِلَى الصَّلَاةِ  تَغَیَّرَ لَوْنُهُ - فَإِذَا سَجَدَ لَمْ یَرْفَعْ رَأْسَهُ حَتَّى یَرْفَضَّ عَرَقا" (امام زین العابدین (علیه السلام) هنگامی که برای نماز برمی خاست، رنگ شریفش دگرگون می شد، چون به سجده می رفت، سرش را بلند نمی کرد مگر این که عرق می ریخت؛ بحار الأنوار،  ج‏ 46 : 64).

و نیز فرمود: "كَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) إِذَا قَامَ إِلَى الصَّلَاةِ كَأَنَّهُ سَاقُ شَجَرَةٍ- لَا یَتَحَرَّكُ مِنْهُ شَیْ‏ءٌ إِلَّا مَا حَرَّكَتِ الرِّیحُ مِنْه" (هنگامی که آن حضرت به نماز می ایستاد همانند ساقه درختی بود که هیچ حرکتی نداشت جز به مقداری که باد حرکت دهد؛ بحار الأنوار،  ج ‏46 : 64).

امام باقر (علیه السلام) می فرماید: "إِنَّ أَوَّلَ مَا یُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا إِنَّ الصَّلَاةَ إِذَا ارْتَفَعَتْ فِی أَوَّلِ وَقْتِهَا رَجَعَتْ إِلَى صَاحِبِهَا وَ هِیَ بَیْضَاءُ مُشْرِقَةٌ تَقُولُ حَفِظْتَنِی حَفِظَكَ اللَّهُ وَ إِذَا ارْتَفَعَتْ فِی غَیْرِ وَقْتِهَا بِغَیْرِ حُدُودِهَا رَجَعَتْ إِلَى صَاحِبِهَا وَ هِیَ سَوْدَاءُ مُظْلِمَةٌ تَقُولُ ضَیَّعْتَنِی ضَیَّعَكَ اللَّه‏" ( نخستین چیزی که (در قیامت) از بنده محاسبه می شود نماز است، اگر نماز پذیرفته شود دیگر عبادت ها نیز پذیرفته می شود. اگر نماز در وقت خود به آسمان ها بالا رود، به سوی صاحبش بر می گردد، در حالی که سفید و نورانی است و می گوید:

تو (آداب) مرا رعایت کردی، خداوند تو را مراعات کند؛ و اگر در غیر وقت خود و بدون آداب و شرایط بالا رود، به سوی صاحبش بر می گردد، در حالی که تیره و تار است و می گوید: تو مرا تباه ساختی، خداوند تو را تباه سازد؛ الكافی،  ج‏ 3 : 268).

عیص بن قاسم از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که فرمود: "وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَیَأْتِی عَلَى الرَّجُلِ خَمْسُونَ سَنَةً وَ مَا قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ صَلَاةً وَاحِدَةً فَأَیُّ شَیْ‏ءٍ أَشَدُّ مِنْ هَذَا وَ اللَّهِ إِنَّكُمْ لَتَعْرِفُونَ مِنْ جِیرَانِكُمْ وَ أَصْحَابِكُمْ مَنْ لَوْ كَانَ یُصَلِّی لِبَعْضِكُمْ مَا قَبِلَهَا مِنْهُ لِاسْتِخْفَافِهِ بِهَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا یَقْبَلُ إِلَّا الْحَسَنَ فَكَیْفَ یَقْبَلُ مَا یُسْتَخَفُّ بِه‏"

(به خدا سوگند، بر فردی پنجاه سال می گذرد که خداوند یک نماز از او قبول نمی کند، آیا چه مصیبتی بالاتر از این؟ به خدا سوگند، شما در میان همسایگان و آشنایان خود افرادی را می شناسید که اگر برای شما نماز بخوانند از آن ها نمی پذیرید، زیرا آن ها نماز را سبک می شمارند. خدای تبارک و تعالی جز عمل نیکو را نمی پذیرد، پس چگونه ممکن است چیز بی ارزش را بپذیرد؟؛ الكافی، ج ‏3 : 269).

از امام رضا (علیه السلام) روایت شده که امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود: "طُوبَى لِمَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ الْعِبَادَةَ وَ الدُّعَاءَ وَ لَمْ یَشْغَلْ قَلْبَهُ بِمَا تَرَى عَیْنَاهُ وَ لَمْ یَنْسَ ذِكْرَ اللَّهِ بِمَا تَسْمَعُ أُذُنَاهُ وَ لَمْ یَحْزُنْ صَدْرَهُ بِمَا أُعْطِیَ غَیْرَه"

(خوشا به حال کسی که پرستش و نیایش خود را برای خدا خالص گرداند و قلبش را به وسیله آنچه دیدگانش می بیند مشغول نکند و یاد خدا را به وسیله آنچه گوش هایش می شنود از یاد نبرد و دلش به خاطر آنچه به دیگران عطا شده اندهگین نشود؛ بحار الأنوار،  ج‏ 67 : 229).

سفیان بن عیینه از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که حضرت در تفسیر آیه شریفه «لِیَبْلُوَكُمْ أَیُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلا» (تا شما را بیازماید که عمل کدام یک نیکوتر است؛  هود: 7 و ملک: 2) فرمود:

" لَیْسَ یَعْنِی أَكْثَرَ عَمَلًا وَ لَكِنْ أَصْوَبَكُمْ عَمَلًا وَ إِنَّمَا الْإِصَابَةُ خَشْیَةُ اللَّهِ وَ النِّیَّةُ الصَّادِقَةُ وَ الْحَسَنَةُ " (منظور از عمل نیکو بسیاری حجم عمل نیست، بلکه عمل درست تر منظور است و درستی آن با خوف و خشیت از خدا و نیت درست و اعمال نیکو است؛ الكافی، ج ‏2 : 16).

سپس فرمود: "الْإِبْقَاءُ عَلَى الْعَمَلِ حَتَّى یَخْلُصَ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ وَ الْعَمَلُ الْخَالِصُ الَّذِی لَا تُرِیدُ أَنْ یَحْمَدَكَ عَلَیْهِ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ النِّیَّةُ أَفْضَلُ مِنَ الْعَمَلِ أَلَا وَ إِنَّ النِّیَّةَ هِیَ الْعَمَلُ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ عَزَّ وَ جَلَّ- قُلْ كُلٌّ یَعْمَلُ عَلى‏ شاكِلَتِهِ یَعْنِی عَلَى نِیَّتِه"

(استمرار و به پایان رسانیدن یک عمل که با خلوص انجام شود، از خود آن سخت تر است. زیرا عمل خالص عملی است که از غیر خدای تبارک و تعالی انتظار سپاس و ستایش نداشته باشی و نیت از خود عمل برتر است و نیت جزیی از عمل است؛ الكافی، ج ‏2 : 16).

آنگاه حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «قُلْ كُلٌّ یَعْمَلُ عَلى‏ شاكِلَتِه‏» (بگو: هر کسی طبق شیوه خود عمل می کند؛ اسراء: 84 ) و سپس فرمود: منظور از «شاکله» همان "نیت" است.

ابان بن تغلب می گوید: در مزدلفه (شب عید قربان در مشعر الحرام) پشت سر امام صادق (علیه السلام) نماز می خواندم، چون از نماز بپرداخت به من فرمود:

" یَا أَبَانُ الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ الْمَفْرُوضَاتُ مَنْ أَقَامَ حُدُودَهُنَّ وَ حَافَظَ عَلَى مَوَاقِیتِهِنَّ لَقِیَ اللَّهَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَهُ عِنْدَهُ عَهْدٌ یُدْخِلُهُ بِهِ الْجَنَّةَ وَ مَنْ لَمْ یُقِمْ حُدُودَهُنَّ وَ لَمْ یُحَافِظْ عَلَى مَوَاقِیتِهِنَّ لَقِیَ اللَّهَ وَ لَا عَهْدَ لَهُ إِنْ شَاءَ عَذَّبَهُ وَ إِنْ شَاءَ غَفَرَ لَهُ‏"

(ای ابان! کسی که نمازهای واجب پنجگانه را با حدود و آدابش به پا دارد و بر اوقاتش محافظت نماید، خدا را در روز قیامت ملاقات می کند در حالی که پیمانی نزد خدا دارد که او را وارد بهشت سازد. ولی اگر حدود شرایط آن را رعایت نکند و بر اوقات آن مواظبت ننماید، خدا را ملاقات می کند در حالی که پیمانی پیش او ندارد، اگر بخواهد او را وارد دوزخ می سازد و اگر بخواهد او را می آمرزد؛ الكافی، ج ‏3 : 267).

از احادیث که نقل کردیم استفاده می شود که قبولی نماز مشروط به توجه قلبی به سوی خداوند و روی گرداندن از غیر اوست و نیز قبولی نماز موجب قبولی دیگر اعمال است. از این رو اهمیت حضور قلب و توجه درونی در نماز به خوبی روشن می شود و نیز واضح می گردد که بی توجهی و غفلت از آن، موجب خساراتی بزرگ و زیانی جبران ناپذیر است.

این چه غفلت مرگباری است که موجب می شود انسان شب و روز خود را با عبادت و اطاعت به زحمت بیندازد، شب ها بی خوابی بکشد، روزها به مشقت بیفتد، ولی سرانجام هیچ سودی نبرد و هیچ نفعی نصیب وی نشود و مصداق این آیه شریفه واقع شود که می فرماید:

«الَّذینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً » (بگو: آیا به شما خبر دهم از زیانکارترین مردمان؟ آنان که تلاششان در حیات دنیا تباه شد و آنها خیال می کننند که کار نیکو انجام می دهند؛  کهف: 104).

اگر به اهمیت نماز، این نکته را نیز اضافه کنیم که طبق آنچه روایت شده است؛ قبولی نماز موجب قبولی دیگر عبادات و ردّ آن موجب ردّ دیگر اعمال است، اهمیت آن صد چندان می شود.


منبع: سایت دارالارشاد

تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه