خنده و شادی در باغ بهشت
سری جدید مجموعه طنز «خنده بازار» در لوكیشن باغ بهشت در حال تصویربرداری است
باغبهشت محل برگزاری جشن عروس و دامادهایی است كه میخواهند زندگیشان را با یك مراسم خاطرهانگیز آغاز كنند، اما در حال حاضر این باغ به محلی برای ضبط یك مجموعه طنز تلویزیونی تبدیل شده است. الان به جای مهمانان عروسی بازیگرانی را میبینیم كه میخواهند با نقشآفرینیشان خنده و نشاط را مهمان خانههای مردم كنند.
برنامه «خنده بازار» حالا به درجهای از شهرت و محبوبیت رسیده كه مردم بازیگرانش را با این نام میشناسند. زمانی كه اولین قسمت خنده بازار در نوروز 90 روی آنتن رفت، خبری از طنزهای آیتمی نبود، اما این گروه با نوآوری كه در تقلید چهره و رفتار تیپهای معروف و محبوب داشتند، توانستند تعداد زیادی از بینندگان تلویزیون را با خود همراه كنند. زمانی كه من سرصحنه میرسم، اعضای گروه قسمتهایی از مجموعه خنده بازار 3 را جلوی دوربین میبرند. البته خودشان میگویند كه اسم این مجموعه را نمیشود خنده بازار 3 گذاشت. چون این سری قسمتهای تكمیلی سری قبل محسوب میشود.
به گفته هاشمزاده، مدیر تولید و مجری طرح خنده بازار قرارداد بین تلویزون و گروه خنده بازار برای ساخت 50 قسمت است كه تاكنون 35 قسمتش ساخته شده و 15 قسمتش باقی مانده است. پخش این مجموعه همزمان با عید قربان آغاز میشود و به صورت هفتگی ادامه پیدا میكند.
در میان بچههای گروه خنده بازار ، شتاب و عجله مرسوم كارهای مناسبتی دیده نمیشود. هاشمزاده درباره شرایط كار خنده بازار 3 میگوید: در دوره قبل، فشار كار خیلی زیاد بود. ما باید حدود 30 قسمت را برای آنتن ماه رمضان تحویل تلویزیون میدادیم. در خنده بازار 2 ، دو ماه شبانهروزی كار كردیم، اما الان چون مشغول ضبط 15 قسمت از این مجموعه هستیم، فشار زیادی روی ما نیست. باغبهشت برای تولید یك كار نمایشی محل دنج و آرامی است. در محوطه رو باز این باغ بخش پلیس بزرگراه ضبط میشود. پلیس سختگیر این بخش در كنار همین باغ اعمال قانون میكند. در حالی كه در تلویزیون به نظر میرسد این بخش در كناره جاده تصویربرداری شده است.
در خنده بازار روزی حدود10 نفر زن و مرد برای بخشهای مختلف گریم میشوند. یعنی 10 نفر بازیگر در صحنه حاضر میشوند و برای بخشهای مختلف به شكلهای مختلف درمیآیند
تصویربرداری در یك تالار عروسی
هوا كه تاریك میشود عوامل گروه روانه داخل ساختمان باغبهشت میشوند. این ساختمان جایی است كه قبلا تالار مجالس عروسی بوده و از مهمانان در این قسمت پذیرایی میشده است. حالا در هر كدام از اتاقهای این باشگاه بخشی از مراحل تولید خنده بازار انجام میشود. كوچكترین اتاق متعلق به گروه گریم است. در یك اتاق گروه كارگردان تلویزیونی و تدوین مشغول به كارند. در محوطه اصلی ساختمان هم دكورهای بخشهای مختلف چیده شدهاند. وارد محوطه كه میشوم اول از همه دكور برنامه نود درصد را میبینم. تجهیزات دكور «هشت» مثل نیمدایره بزرگ پشت سر آقای جیرانی در گوشهای از تالار افتاده است. ظاهرا در سری جدید خبری از بخش هشت نیست. گیت فرودگاه دقیقا در مقابل دكور برنامه 90 قرار گرفته است.
دكور برنامه خیمهشببازی بیشترین فضا را اشغال كرده است. در انتهای تالار هم دكور آیتم جدید مكتبخانه به چشم میخورد. بالای تالار میلههایی به موازات سقف نصب شده است. میلههایی كه نور افكنها بر رویش قرار گرفتهاند و تالار عروسی را شبیه به یك استودیوی كامل كردهاند. یك اتاق را هم شبیه به استودیوهای رادیو درست كردهاند كه ظاهرا قرار است در اینجا با برنامههای رادیویی شوخی شود.
مبارك یك انسان است نه عروسك!
خیمهشببازی خنده بازار همه عناصر یك خیمهشببازی واقعی را دارد. هم اوستا دارد و هم پهلوان و مبارك و پردههای قرمزرنگ كه با كنار رفتنشان برنامه شروع میشود. با این تفاوت بزرگ كه اینجا آدمها نقش عروسكهای واقعی را بازی میكنند. سر و صورت یكی از بازیگران را سیاه كردهاند تا نقش مبارك را بازی كند. مبارك با لباس یكپارچه سرخرنگش مثل عروسكها بالا و پایین میرود. دست و پایش را یك جوری نگه میدارد كه انگار از بالا به او نخ آویزان كردهاند. گروه نوازندگان این خیمهشببازی دایرهزنگی و تنبك و ویلون در دست دارند. آنها پیش از كنار آمدن پرده به رهبری شهاب عباسی شروع به نواختن میكنند. ماجرای این قسمت خیمهشببازی درباره مبارك است كه رفته مدرك دكترا خریده است. او میخواهد ازدواج كند و تشكیل خانواده بدهد. مبارك به دنبال شغل مناسب میگردد. یك نفر شغل انرژیدرمانی را پیشنهاد داده است. در ادامه میبینیم كه مبارك برای گرفتن وام ازدواج به این در و آن در میزند و آخرش هم به جایی نمیرسد.
بازیگر نقش اوستا شعر بلند و بالایی را روی مقوا نوشته و به دیوار چسبانده. شهاب عباسی از او میخواهد كه خیلی به مقوا نگاه نكند. چون ریتم شعر خواندن را از دست میدهد. در اطراف اوستا 3 تا دوربین قرار گرفته است. این دوربینها گاه نمای دو نفره اوستا و مبارك را ضبط میكنند و گاه نمایی از خود اوستا را قاب میگیرند. برداشت چند بار به خاطر تپقهای بازیگران تكرار میشود. شهاب عباسی به عوامل گروه میگوید: ببینم امشب میتونین ما رو زود بفرستین خونه. دیشب كه تا 4 صبح موندیم. یكی از بازیگران میگوید: شهاب این دیالوگت تكراری شده، عوضش كن. ضبط این صحنه 5 دقیقهای حدود 45 دقیقه طول میكشد. مبارك بس كه بالا و پایین پریده صورتش پر عرق شده است. قطرههای عرق سیاهی صورتش را خراب میكنند. به همین خاطر هر چند دقیقه یك بار گروه چهرهپرداز عرقهایش را خشك می كنند و رنگ سیاه را به صورتش برمیگردانند.
در صحنهای كه مبارك قرار است بازی كند، كفپوش سیاه نصب كردهاند. یك نفر مراقب است كه كسی از روی این كفپوش رد نشود. هر چند دقیقه یك بار، كف صحنه را با آب و جارو تمیز میكنند تا رد پای افراد رد شده مشخص نشود.
نقش پهلوونپنبه را محمدرضا خسروی (بدل فریدون جیرانی) بازی میكند. شكل و شمایل پهلوون به خودی خود بامزه است. تصور كنید كه او با قد كوتاه و جثه لاغرش میخواهد مثل پهلوانها كباده بالای سرش ببرد و دور بزند! خیمهشببازی اولین بخش موزیكال خنده بازار است. در پایان این قسمت، شهاب عباسی و یزدان فتوحی دسته جمعی آواز میخوانند و با این آواز پرده قرمزرنگ خیمهشببازی بسته میشود.
تعطیلی هشت، تصمیم خودمان بود
مردم، محمدرضا خسروی را با نقش آقای جیرانی میشناسند. او این دفعه با این نقش خداحافظی كرده و سراغ نقشهای دیگری چون آمیرزای مكتبخانه و پهلوون خیمهشببازی رفته است. خودش میگوید نقش آمیرزا را بیشتر از آقای جبرانی دوست دارد. او در این رابطه توضیح میدهد: بعضیها شایعه درست كرده اند كه جیرانی از این آیتم ناراحت شده است. من خودم با او صحبت كردم. هیچ گلایهای نداشت. تعطیلی هشت تصمیم خودمان بود. ما نباید اشتباه دیگران را تكرار كنیم. بد نیست مردم یك استراحت كوچكی داشته باشند. این یكجور شگرد است. آن دفعه با جیرانی شوخی كردیم. نباید خودمان زیاد تكرارش كنیم. البته در آینده شاید دوباره آیتم جیرانی برگردد. او درباره بخش مكتبخانه توضیح میدهد و میگوید: در مكتبخانه شاگردان اوستا انشا میخوانند. در این انشاها بحثهای اجتماعی و سیاسی روز مطرح میشود. مثلا بچهها درباره اختلاس انشا میخوانند. با آمدن خنده بازار یك گروه طنز به گروههای صدا و سیما اضافه شد. مردم با دیدن این بازیگرها به یاد خنده بازار میافتند. رمز موفقیت ما همدلی و صمیمیت بین بچههاست. مطمئن باشید كه این گروه در آینده كارهای بهتری انجام خواهد داد. خودم به كارهای داستان علاقه دارم و فكر میكنم یك روزی به اینجا برسیم. اگر قرار باشد همه در تلویزیون قطعههای طنز بسازند ، مردم خسته میشوند.
از ما خواسته شده تا سال 92 برنامه بسازیم. به نظر من خندهبازار یك جایی تمام میشود. البته گروه ما تا زمانی كه مردم دوستمان داشته باشند، كار میكند. ما مثل مهمانهایی هستیم كه نباید زیاد بمانیم، اگر زیاد بمانیم میزبان خسته میشود.
12 ساعت كار برای 28 دقیقه محصول نهایی
علی شبخیز، كارگردان تلویزیونی خنده بازار است. از او درباره مسوولیتهایش در كار جدید میپرسم كه پاسخ میدهد: كارهای فنی مثل تدوین، تصویربرداری، نورپردازی و صداگذاری توسط بچههای گروه كارگردانی تلویزیونی انجام میشود. عوامل ما روزی 12 ساعت كار میكنند و از این 12 ساعت به طور میانگین 28 دقیقه محصول نهایی آماده میشود. دكوپاژ را من انجام میدهم، اما در همه كارها با شهاب عباسی مشورت میكنم. در گروه ما بچهها خیلی همدل هستند و به صورت گروهی كار میكنند. بچهها متن را میخوانند و پیشنهاد میدهند كه چه چیزهایی اضافه شود. به نظر من همین همدلی باعث بهترشدن كیفیت كار میشود. من مطمئنم كه 80 درصد مردم مجموعه خنده بازار را دیدهاند. بازخوردهایی كه از این مجموعه داشتیم خیلی خوب بود. این مجموعه مردم را با كارهای طنز آشتی داد. این مجموعه از خیلی از سریالها پربینندهتر بود. به گفته شبخیز ، بیشتر بخشها با 3 دوربین گرفته میشوند و برخی قسمتها مثل پلیس بزرگراه و جلسه سران با دوربین روی دست ضبط میشوند.
روزانه 10 بازیگر گریم میشوند
سجاد آذرینیا، مجری گریم از زمان خنده بازار یك كنار این گروه بوده است. او زیر نظر شهرام خلج كار چهرهپردازی خندهبازار را انجام میدهد. آذری نیا در پاسخ به این سوال كه روی هر بازیگر چند بار گریم انجام شده است، میگوید: ما حدود 10بازیگر محوری داریم. روی محمدرضا خسروی حدود 35 گریم اجرا كردهایم. ابراهیم شفیعی و سیاوش مفیدی هم در تیپهای متفاوتی ظاهر شدهاند. اینها چهرههای خوش گریمی دارند. مثلا ابراهیم شفیعی تا به حال در نقش ایرج قادری، كفاشیان، تاج، جكی جان، مجری مسابقه كمونه و... بازی كرده است. آذرینیا درباره زمان لازم برای اجرای هر بار گریم توضیح میدهد: زمان گریم بستگی به این دارد كه فرد را میخواهیم به شكل چه شخصیتی دربیاوریم. در این رابطه ابتدا با شهاب عباسی، كارگردان مشورت میكنیم كه چه بازیگری برای این كار انتخاب شود. این انتخاب بر مبنای قابلیت بازیگرها صورت میگیرد. به عنوان مثال روی چهره محمدرضا خسروی خیلی كار كردیم تا شبیه آقای جیرانی شود، اما به چهره جواد خیابانی خیلی زود نزدیك شد. معمولا شبیهسازیها خیلی بیشتر زمان میبرد. وقتی قرار باشد به چهره یك آدم مشخص برسیم كار سخت و زمانبر میشود، اما شخصیتهای عادی راحت به دست میآیند. او به عكسهایی كه در اتاق گریم نصب شده نگاه میكند تا یادش بیاید گریم چه كسی بیشتر طول كشیده است. آذرینیا میگوید: برای رسیدن به شخصیتهای علی دایی، شریفینیا، پدرخوانده، بهروز افخمی و باب راس، زمان و انرژی بیشتری گذاشتیم. وقتی میبینیم فلان بازیگرمان شبیه فلان شخصیت شده و خروجیاش خوب بوده خستگیمان درمیرود. به گفته آذرینیا در خنده بازار روزی حدود 10 نفر زن و مرد برای بخشهای مختلف گریم میشوند. یعنی 10 نفر بازیگر در صحنه حاضر میشوند و گروه چهرهپردازی هر كدامشان را برای موضوعهای مختلف به شكلهای مختلف درمیآورند. در طول روز، گریم یك نفر را چند بار پاك میكنند و دوباره گریمش میكنند.
خنده بازار عقبنشینی نمیكند
یزدان فتوحی، نویسنده و بازیگر خنده بازار نیز با بیان این كه خنده بازار در سری جدیدش عقبنشینی نكرده است، میگوید: ما سعی میكنیم هر بار خودمان را به روز كنیم. در این سری برنامهمان ما به ازاهای تلویزیونی كمتر دارد. یعنی بخشهایی دارد كه خودشان بهتنهایی حرفی برای گفتن دارند و وابسته به یك برنامه تلویزیونی نیستند. اگر در این سری، هشت را نداریم به جایش یك چیز دیگر را جایگزین كردهایم. در همه جای دنیا برنامهسازی موفق به این صورت است كه عوامل به بازخوردها توجه میكنند و به روز میشوند، یعنی خودشان را اصلاح میكنند. این بازیگر ادامه میدهد: الان همه چیز دستمان آمده است. بعضی از متنها روی كاغذ خندهدار است، اما وقتی اجرا میشود این طور نیست. نوشتن قطعههای طنز كار سختی است. شما باید در 4 دقیقه داستانی بگویی كه اول و وسط و آخر و نتیجهگیری داشته باشد. آیتم نمیتواند پایان باز داشته باشد.
بچههای گروه خنده بازار پس از چند سری كار كردن همدیگر را شناخته و پیدا كردهاند. الان اگر یك گروه جدید بخواهد كار كند در نقطه اولیه ما قرار میگیرد.
منبع:جام جم / احسان رحیمزاده