نقش عمل انسان در سرنوشت او
آیا اعمال انسان در یکدیگر اثر متقابل دارد و همدیگر را باطل میکند (تحابط و تباطل) یا کردار شایسته حکم و اثر خود را داراست و گناهان نیز حکم و اثر خود را دارد؟ البته این معنا از نظر قرآن مسلّم است که چه بسا کردار شایسته انسان اثر سیّئات او را از بین میبرد: ”إنّ الحسنات یذهبن السّیّئات“ (سوره هود، آیه 11. )
دستهای از پژوهشگران قائل به تحابط و تباطل بین اعمال شده، معتقدند اعمال صالح و طالح، یکدیگر را باطل میسازد. این دسته بر یک رأی نیستند؛ برخی گفتهاند: هر گناهی کردار نیک پیش از خود را باطل میکند و هر کار نیک، گناه پیش از خود را از بین میبرد. لازم این سخن آن است که انسان یا تنها کردار نیک برایش میماند یا تنها کردار ناشایست.
بعضی دیگر گفتهاند: میان کردار شایسته و ناشایست «موازنه» برقرار میشود؛ از کردار نیک و بد هر کدام بیشتر باشد به مقدار آن که کمتر است از آن که بیشتر است کم میشود تا بقیّه باقی بماند. لازم این دو سخن این است که برای هر انسانی از اعمال گذشتهاش جز یک قسم نمانده باشد؛ یا تنها کردارهای شایسته یا اعمال زشت یا این که هر دو قسم با هم مساوی بوده و تساقط کرده و هیچ چیز برایش باقی نمانده باشد. ولی این سخن صحیح نیست؛ زیرا:
اولاً، از ظاهر آیه ”و اخرون اعترفوا بذنوبهم خلطوا عملاً صالحاً و اخر سیّئاً عسی اللّه أن یتوب علیهم إنّ اللّه غفور رحیم“ (سوره توبه، آیه 102. ) و دستهای دیگر به گناهان خویش اعتراف کرده کرداری شایسته را با اعمالی ناشایست به هم درآمیختهاند و امید است خدا از ایشان درگذرد که خدا آمرزنده مهربان است) برمیآید که اعمال انسان چه حسنات و چه سیئات همه باقی خواهد ماند و تنها به وسیله توبه و بازگشت وی، خداوند گناهان و سیئات او را از بین میبرد. پس تحابط با هر گونه تصور، با این آیه سازش ندارد.
ثانیاً، خداوند سبحان در مسأله تأثیر اعمال همان روشی را دارد که سایر خردمندان در جامعه انسانی خود دارند و آن روش «مجازات» است، فرهیختگان کارهای نیک را جُدا پاداش میدهند و کارهای زشت را جدا کیفر میبخشند، مگر در برخی گناهان که باعث قطع ریشهای رابطه میان عبد و مولاست، که در این صورت تعبیر به حبط و احباط میکنند. در قرآن مجید آیات فراوان بر این روش دلالت دارد.
تأثیر اعمال به روایت قرآن
قرآن به طور كلی می پذیرد كه عمل برای انسان، نقش آفرین است (نجم/39)، و هر كسی در گرو اعمال خویش است (مدثر/38)، و وصول به لقای الهی و محرومیت از آن در گرو انجام اعمال صالح است (كهف/110)، و اعمال حسنه و سیئه در زندگی تأثیر حتمی دارد (نساء/85) و نیز: (بقره/286) ، (نحل/97)، (اسراء/7) و (فصلت/46).
در قرآن حدود 1086 بار از عمل و عكس العمل به صورتهای گوناگون سخن به میان آمده است كه با ادغام موارد مشابه می توان به 200عنوان جداگانه دست یافت (طرح پژوهشی «پیامد اعمال در زندگانی با الهام از قرآن») ، تقسیم بندی اولیه اعمال به صالح (مثبت و نیك) و طالح (منفی و بد) این عناوین را به صورتهای ذیل خُرد و مجزّا می كند:
الف. 78 عنوان برای اعمال صالح؛ از قبیل تقوا، صبر، وفا، شكر و…
ب. 122 مورد اعمال طالح از قبیل كفر، كتمان، تحریف، عجب و…
نیز تقسیم بندی دیگر اعمال با توجه به ابعاد فردی و اجتماعی، سازماندهی دقیق تر آنها را بدین صورت مشخص می سازد؛ الف: اعمال صالح فردی و اجتماعی، ب: اعمال طالح فردی و اجتماعی.
فرآوری : زهرااجلال
بخش قرآن تبیان
منابع :
کتاب معاد در قرآن
سایت حوزه
پرسمان قرآنی