اگر قصد سیر و سلوک دارید بخوانید!
هدف آرمانی مؤمنان قرب الهی است ولی چگونه میتوان دوری و نزدیکی به قرب الی الله را ارزشیابی کرد. بنابر این، پس از تعیین قرب الهی به عنوان هدف آرمانی بایسته است که هدفهای کلی عینی را تعیین کرد و سپس هدفهای جزیی را در همان راستا تعریف نمود.
هدف های کوتاه مسیر موفقیت های بزرگ
برای پرهیز از شکست باید در گزینش هدف دقّت کرد. هدفهای آرمانی جهت حرکت را مشخص میکنند ولی تنها هدف آرمانی کافی نیست؛ زیرا دوری و نزدیکی به هدف آرمانی قابل ارزشیابی نیست.
نقطه گذاری هدف ها
برای رسیدن به هدفهای بزرگ شایسته است كه هدفهای كوتاه را هم به عنوان هدف در نظر گرفت و پس از رسیدن به هر كدام از آنها، آن را موفّقیت دانسته و برای هدف بعدی قدم برداشت.
تنها هدف آرمانی کافی نیست
برای نمونه كسی كه ساك سنگینی را برای بردن به داخل قطار بلند میكند، باید چندین نقطه را به عنوان هدف برگزیند و پس از رسیدن به آن نقطه ساك را زمین گذارد و دوباره با دیدن نقطه بعدی ساك را بردارد و سرانجام به قطار برساند. او در این كار هم به هدف نهاییاش رسیده است و هم چندین موفّقیت را تجربه كرده است. امّا اگر از ابتدا ساك را به قصد رساندن به قطار از زمین بردارد. به ناچار چندینبار ساك را بر زمین میگذارد و خود را هم ناتوان و ضعیف مییابد. برای پرهیز از شکست باید در گزینش هدف دقّت کرد. هدفهای آرمانی جهت حرکت را مشخص میکنند ولی تنها هدف آرمانی کافی نیست؛ زیرا دوری و نزدیکی به هدف آرمانی قابل ارزشیابی نیست.
نمونه دیگر، رسیدن به مدارج علمی امری ستوده است امّا پشت سر نهادن هر مرحله، خود موفقیتی ستودنی است و كسی كه كارشناسی خود را با موفقیت به دست آورده است، باید از نتیجه كارش خشنود باشد و برای آزمون كارشناسی ارشد تلاش كند و اگر در این مرحله موفّق نشد، هرگز نباید موفقیت پیشین خود را هم نادیده بگیرد. به هر حال، او برای به دست آوردن مدارك كارشناسی چندین مرحلهی موفّق را پشت سر نهاده و شكست در مرحله كارشناسی ارشد تنها یك ضربه است و به موفقیتهای سابق زیانی وارد نمیكند.
تقسیم هدف های کلّی به جزئی
در سیر و سلوک مؤمنان نیز این قاعده کاربرد دارد. برای نمونه هدف آرمانی مؤمنان قرب الهی است ولی چگونه میتوان دوری و نزدیکی به قرب الی الله را ارزشیابی کرد. بنابر این، پس از تعیین قرب الهی به عنوان هدف آرمانی بایسته است که هدفهای کلی عینی را تعیین کرد و سپس هدفهای جزیی را در همان راستا تعریف نمود. در همین مثال انجام واجبات و ترک محرمات و به جای آوردن مستحبات هدفهای عینی هستند که قابل دستیابی و ارزشیابی هستند. اکنون همین هدفهای کلّی را به هدفهای جزیی تقسیم میکنیم. خواندن نماز، روزه ماه رمضان و خواندن قرآن میتواند پارهای از هدفهای جزیی ما باشد. اکنون کسی که نماز خود را در وقت خودش به جای آورده است ولی موفق به خواندن قرآن نشده است، خود را شکست خورده کامل نمیداند بلکه به قسمتی از هدفش دست یافته است و برای رسیدن به هدفهای برتر تلاش میکند.
صعودی زیبا و بی شکست
كسی كه بدون در نظر گرفتن تواناییاش تنها به آرمان خود میاندیشد. تلاشهای خود را نادیده میگیرد و همواره ضعفهای خود را بیش از تواناییهایش میبیند.( اراده، ص44، آقاتهرانی)
آرمانگرایی وسواسگونه
آرمانگرایی و تعیینهدفِ والا كاری پسندیده و ستودنی است. امّا باید میان تواناییهای شخص و هدف، رابطهای منطقی تنظیم كرد. تناسب میان هدف و توانایی راه درست رسیدن به هدف است. صعود به قلّه دماوند لذَتبخش است امّا برای كسی كه حدّاقل چندبار به دربند و دركه صعود كرده باشد، امّا برای كسی كه هرگز كوهپیمایی نكرده باشد بیتردید شكست را درپی میآورد. امیرمؤمنان (علیه السّلام) در سخن زیبایی فرموند:
«مَنْ سَأَلَ فَوْقَ قَدرِهِ اِستحقَّ الحِرمان» ؛ هركه بیش از تواناییاش را بخواهد سزاوار محرومیت است.(نزهة الناظر، ص 110 )
كسی كه بدون در نظر گرفتن تواناییاش تنها به آرمان خود میاندیشد. تلاشهای خود را نادیده میگیرد و همواره ضعفهای خود را بیش از تواناییهایش میبیند و پس از مدتی اراده خود را برای به انجام رسانیدن اهدافش از دست میدهد.
چنین شخصی در رابطه با اعمال معنوی خود نیز چنین رفتار می کند با خود قول و قرار می گذارد که بشود مثل فلان عارف مشهور و زهد سختی را پیشه می کند و شتابان و دوان دوان می خواهد راه پر خار و سخت کمال و قرب الهی را یک شبه بپیماید و اصلا متوجه نیست که این هدف مقدس برنامه ریزی می خواهد صبر و تحمل می خواهد پیوستگی و تداوم می خواهد . این شخص به محض اینکه اولین خطا از وی سر زد یأس بر وجودش مستولی می شود و به طور کل خود را شکست خورده و نابود می داند و چه بسا که به یک مسیر انحرافی کشیده شود کما اینکه کم نیستند افرادی که در این وادی وارد شده و بر اثر بلند پروازی ها به بیراهه رفته اند .
ما که عاشقانه می خواهیم در مسیر کمال گام برداریم باید نکاتی را خوب در ذهن خود حک کنیم : اینکه بدانیم ما انسانیم و انسان مجموعه ای است از خواست های ضد و نقیض از طرفی گرایش به کمال دارد و از طرفی خواهش های نفسانی قوی وجود وی را در بر دارد ما باید تمام گرایش ها نقاط ضعف و قوت خود را بشناسیم و متناسب با آن ها هدف گذاری کنیم .
آخر منی که وجودم پر از رذایل اخلاقی است که نمی توانم انتظار داشته باشم در اثر تکرار یک ذکر که یک عارف خداشناس انجام می دهد و به کشف و شهود می رسد ،من هم برسم ،باید اول این رذایل را از ریشه خشکاند و کم کم با توکل بر خدا در مسیر سلوک گام برداشت و پیش رفت .
اگر ما خطرات مسیر را هم خوب شناخته باشیم و این را هم بدانیم که در کدام زمینه لغزش ما بیشتر است در این صورت تلاش خود را مصروف می داریم که ضعفمان را از بین ببریم اگر هم در میانه راه شیطان فریبمان داد و لغزیدیم به ناگاه در شب ظلمانی یأس فرو نخواهیم رفت بلکه در چشمه توبه شستشویی می دهیم و چراغ امید بر می افروزیم و با عصای توکل پیچ و خم راه را از سر خواهیم گذراند . إن شاء الله
فرآوری : محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع : پایگاه اطلاع رسانی آیت الله آقا تهرانی