تبیان، دستیار زندگی
به این معنا بخشیدن خطای دیگران و نادیده گرفتن آن از بی توجهی، بی اعتنایی یا بی خیالی ناشی نمی‌شود و آن‌هایی که فکر می‌کنند بخشش مترادف سستی و زد و بند و مطالبه گری و... است، اشتباه می‌کنند. بخشش واقعی از عشق حق ریشه گرفته است و انسان با بخشش به یکی از صفا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گذشت، قدرت و عزت می آورد


گذشت و بخشش یکی از بارزترین صفات اخلاقی است که در جامعه اسلامی به چشم می‌خورد. گذشت و چشم پوشی از خطای دیگران و یا به عبارتی نادیده گرفتن اشتباه دیگران، جایگاه انسان را ارتقا می‌دهد.


بخشش

گذشت و بخشش یکی از بارزترین صفات اخلاقی است که در جامعه اسلامی به چشم می‌خورد. گذشت و چشم پوشی از خطای دیگران و یا به عبارتی نادیده گرفتن اشتباه دیگران، جایگاه انسان را ارتقا می‌دهد.

همه ما به عنوان والد به راحتی از خطای فرزند خود می‌گذریم اما وقتی نوبت به خطای دیگران می‌رسد به سختی می‌توانیم از اشتباهات دیگران چشم پوشی کنیم و آن را نادیده بگیریم، به نظر می‌رسد راه حل بسیاری از مشکلات ریز و درشت زندگی در همین امر خلاصه می‌شود.

انسان بدون توانایی گذشت و بخشش به موجودی مادی تبدیل می‌شود که قادر نیست ورای امور را ببیند و فقط بر اساس آن چه می‌بیند و می‌شنود عمل می‌کند. در حالی که مؤمن به خدا قادر است در هر قدمی و در هر رفتاری دست خداوند را ببیند؛ از این رو می‌تواند به راحتی آن چه را به ظاهر برخلاف منافعش رخ داده است، نادیده بگیرد.

گذشت یعنی چه ؟

بخشش به معنای چشم پوشی از خطای دیگران است. گذشت در واقع به معنای نادیده گرفتن خطای دیگران با توجه به ضعف و کاستی خطاکار است.

در حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه وآله) 3 ویژگی از مکارم اخلاق آمده که یکی از آن‌ها بخشش نسبت به کسی است که به تو ظلم کرده است. یعنی حتی اگر کسی به تو بدی کرده است و از تو تقاضای بخشش می‌کند، او را ببخش، افرادی که به مکارم اخلاق مجهز هستند، می‌توانند کارهایی انجام دهند که از توان یک فرد عادی خارج است

کسانی قادرند دیگران را ببخشند که در وجودشان یک صفت الهی شکل گرفته باشد یعنی رحمت و محبتی از ناحیه خداوند دریافت کرده باشند زیرا رحمت خداوند مثل چشمه جوشانی است که همه صفات خوب از آن ناشی می‌شود و اگر در وجود انسانی قرار داده شود او سرچشمه همه خوبی‌ها و فضیلت‌ها می‌شود.

به این معنا بخشیدن خطای دیگران و نادیده گرفتن آن از بی توجهی، بی اعتنایی یا بی خیالی ناشی نمی‌شود و آن‌هایی که فکر می‌کنند بخشش مترادف سستی و زد و بند و مطالبه گری و... است، اشتباه می‌کنند. بخشش واقعی از عشق حق ریشه گرفته است و انسان با بخشش به یکی از صفات الهی مجهز می‌شود و در می‌یابد که با بخشیدن چگونه می‌تواند یک گام به انسانیت نزدیک‌تر شود.

از سوی دیگر انسان بخشنده حتی حاضر نیست ذلت و عذرخواهی خطاکار را ببیند. خداوند به رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) می‌فرماید: نسبت به مردم عفو و گذشت داشته باش و برای آن‌ها استغفار کن. یعنی حتی اگر به تو بدی کردند تو به آن‌ها خوبی کن و استغفار بطلب. هم چنین در روایات آمده است که فردی به حضرت سجاد(علیه السلام) تعرض کرد. امام (علیه السلام) با حلم و بردباری به سخنان پوچ وی گوش کرد و واکنشی نشان نداد. سپس فرمود: اگر چیزهایی که درباره من گفتی درست است، برای من دعا کن که خدا از تقصیرات من بگذرد و اگر نادرست گفتی من برای تو دعا می‌کنم که خدا تو را ببخشد.

بخشش

هم چنین در حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه وآله) 3 ویژگی از مکارم اخلاق آمده که یکی از آن‌ها بخشش نسبت به کسی است که به تو ظلم کرده است. یعنی حتی اگر کسی به تو بدی کرده است و از تو تقاضای بخشش می‌کند، او را ببخش، افرادی که به مکارم اخلاق مجهز هستند، می‌توانند کارهایی انجام دهند که از توان یک فرد عادی خارج است.

طبیعی است که انسان نسبت به کسی که به او بدی نکرده است، رفتار خوبی دارد اما دین اسلام که والاترین جایگاه را برای انسان ترسیم کرده است، می‌گوید انسان‌های مؤمن حتی نسبت به کسانی که ظلم کرده‌اند بخشش و گذشت نشان می‌دهند.

در واقع دین اسلام نه یک دین حداقلی بلکه دینی کامل است که دستورات آن از مرز فضیلت اخلاقی فراتر رفته و به مکرمت اخلاقی نزدیک شده است. در واقع اسلام به انسان کمک می‌کند تا در تمام شرایط بتواند یک گام جلوتر بردارد و پیش برود، بنابراین بخشش یکی از اصول مکارم اخلاقی است و ظرفیت انسان را افزایش می‌دهد.

اگر فردی بداند به جایی وصل است که هیچ چیز به پای آن نمی‌رسد، هرگز بخشیدن برای وی سخت نیست زیرا بخشش کاری است که از او بر می‌آید. بنابراین بخشش با محاسبات مادی و دنیایی قابل توجیه نیست

بخشش دیگران و یاد خدا

چرا در این روزگار انسان‌ها کمتر می‌توانند یکدیگر را ببخشند؟

وقتی کارهای انسان نشات گرفته از معنویت و یاد خدا باشد، او می‌تواند به فضایل اخلاقی و انسانی دست پیدا کند. واقعیت این است که بسیاری از ما روابط ، رفتارها و اعمال خود را با یاد خدا و نام او همراه نمی‌کنیم و طبیعی است که وقتی انسان بخواهد در فضای مادی کار غیر مادی انجام دهد، موفق نمی‌شود. ما نمی‌توانیم با محاسبات مادی فضیلت‌های اخلاقی را بسنجیم. به همین دلیل است که اولین گام برای دست یافتن به فضایل اخلاقی و معنویت یاد خداست. ارتباط با خدا و یاد او شاه کلید رسیدن به کمالات اخلاقی و ماوراء امور است.

یاد خدا و در نظر گرفتن همیشگی او قدرتی به انسان می‌بخشد که درونی است و چنان او را تقویت می‌کند که هیچ چیز توانایی غلبه بر او را ندارد. به طور مثال بزرگ‌سالی را تصور کنید که چند ضربه کوچک از یک کودک می‌خورد. فرد بزرگ سال نه فقط او را نادیده می‌گیرد بلکه چند لحظه بعد آن را فراموش می‌کند و حتی یادآوری آن برایش عجیب است. علت این است که بزرگسال نسبت به کودک احساس قدرت و عظمتی دارد که او را نسبت به ضربه کودک بی توجه می‌کند. اگر انسان از درون احساس عظمت کند، راحت می‌بخشد.

طلب بخشش

اگر فردی بداند به جایی وصل است که هیچ چیز به پای آن نمی‌رسد، هرگز بخشیدن برای وی سخت نیست زیرا بخشش کاری است که از او بر می‌آید. بنابراین بخشش با محاسبات مادی و دنیایی قابل توجیه نیست.

در نظر انسان‌های خداپسند، بخشش باعث رشد شخصیت است. مثل پدر و مادری که اشتباهات فرزندانشان را می‌بخشند زیرا اگر قرار باشد والدین اشتباهات فرزندان را مدام متذکر شوند، کینه به دل بگیرند و از آن‌ها انتقام بگیرند ، قدرت والدی خود را زیر سؤال برده‌اند، بنابراین متصل شدن به صفات رب تنها راه پیوستن به فضایل اخلاقی است.

بخشش باعث می‌شود کینه و انتقام جویی در دل انسان وجود نداشته باشد و فقط با بخشش است که ضمیر انسان پاک و خدایی می‌شود.

قلب مؤمن عرش رحمان است و او فقط می‌تواند با بخشش همه چیز را کنار بزند تا قلبش محل حضور خداوند شود. قلب انسان باید خالی از عقده‌ها، شکایت‌ها، کمبودها و بدی‌های دیگران باشد و مؤمن باید همه را کنار بگذارد تا به فضیلت اخلاقی برسد.

مؤمن باید به یاد خدا باشد تا بتواند قلبش را از بدی‌ها دور کند. به همین دلیل است که می‌گویند اگر ارتباط با خدا را درست کنید، ارتباط با خلق خدا هم درست می‌شود.

بخشش یعنی گذاشتن این بارها روی زمین و سبک شدن از زیر بار رنج‌ها و دشواری‌ها، برای همین است که بخشیدن سبک بالی می‌آورد و انسان بخشنده پای رفتن و بال پریدن دارد و می‌تواند از محاسبات مادی فراتر برود، کینه‌ها و دردهایی را که از دیگران دارد کنار بگذارد و به کمالات اخلاقی برسد

بخشش فطری است؟

این صفت الهی که در فطرت انسان قرار داده شده و نفحه الهی که در انسان دمیده شده است باعث می‌شود انسان به طور فطری به بخشنده بودن تمایل داشته باشد. محبت، احسان، گذشت به صورت فطری در وجود انسان قرار داده شده است. این امر در کودکان به خوبی قابل مشاهده است؛ کودکان در پاکی، معصومیت و بخشندگی نمونه ای مثال زدنی هستند زیرا صفا، صداقت، صمیمیت در وجود آن‌ها دست نخورده است و هنوز آلوده نشده‌اند. او هنوز به کینه، انتقام و شکایت و... آلوده نشده است.انسان مؤمن وقتی می‌بخشد خود را به خدا نزدیک‌تر می‌کند. بخشش انسان را به قرب خداوند می‌رساند زیرا در واقع او تلاش می‌کند هر چیز را فراموش کند و بخشندگی خود را به حساب خدا می‌گذارد. نکته این جاست که بخشش باید با گذشت واقعی همراه باشد نه گذر موقت. بسیاری از بخشش حرف می‌زنند اما خطای دیگران را در خواب و بیداری و در تمام لحظه‌ها با خود دارند مثل کسی که بار اضافی با خودش حمل می‌کند. طبیعی است که در این حالت او خسته می‌شود. بخشش یعنی گذاشتن این بارها روی زمین و سبک شدن از زیر بار رنج‌ها و دشواری‌ها، برای همین است که بخشیدن سبک بالی می‌آورد و انسان بخشنده پای رفتن و بال پریدن دارد و می‌تواند از محاسبات مادی فراتر برود، کینه‌ها و دردهایی را که از دیگران دارد کنار بگذارد و به کمالات اخلاقی برسد.

خوب است همه ما این فرموده امام رضا(علیه السلام) را به خاطر بسپاریم که فرمودند: وقتی به تو بدی کردند فراموش کن وقتی خوبی کردند فراموش نکن.

وقتی به دیگران خوبی کردی فراموش کن و وقتی بدی کردی تا وقتی جبران نکردی فراموش نکن.این دستورالعمل بخشش است که می‌تواند رهنمود زندگی همه ما باشد تا بتوانیم با تکیه بر این فرمول به کمالات اخلاقی دیگر برسیم.

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع‌ :

روزنامه خراسان  ، مقاله مهاجر

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.