تبیان، دستیار زندگی
نمی‌شود هم انسان عاقلی بود و هم تردیدی در منفعت طلبی انسان داشت . آدمی خواه نا خواه به دنبال منفعت خویش است حتی در حساس‌ترین لحظات که گمان می‌رود فرد به زیان خویش دست به عمل زده ، اگر کمی دقت کنیم باز خواهیم یافت که از نظر خود فرد آنچه انجام داده به نفع ا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

منفعت طلبی خیلی هم خوب است


آدمی از غریزه‌ای برخوردار است به نام غریزه صیانت ذات یا حب ذات . این غریزه را می‌توان یکی از مصادیق منفعت جویی در انسان بر شمرد و آن عبارت است از تلاش برای به دست آوردن هر چیزی که مفید برای ادامه حیات است . آیات قرآنی این تلاش انسان برای حفظ وجود خویش را نه تنها محکوم نکرده بلکه برای به دست آوردن آن نیز تشویق کرده است .
سود
نمی‌شود هم انسان عاقلی بود و هم تردیدی در منفعت طلبی انسان داشت . آدمی خواه نا خواه به دنبال منفعت خویش است حتی در حساس‌ترین لحظات که گمان می‌رود فرد به زیان خویش دست به عمل زده ، اگر کمی دقت کنیم باز خواهیم یافت که از نظر خود فرد آنچه انجام داده به نفع او بوده ، و این به دنبال نفع خویش بودن را منفعت طلبی گویند اما آیا از نظر دستورات اخلاقی اسلامی این گونه منفعت طلبی مورد پسند است ؟ حد و مرز این منفعت طلبی تا کجاست ؟

آیات قرآنی و منفعت طلبی

منفعت در قرآن مجید با صراحت کامل مورد تذکر قرار گرفته است از آن جمله :

1.قطعاً در آفرینش آسمان‌ها و زمین و تعاقب شب و روز ، کشتی که در دریا به نفع مردم حرکت می‌کند و در آن آب که خداوند از آسمان فرستاده و زمین را بعد از مرگش حیات می‌بخشد و در این که از هر نوع جنبنده در روی زمین منتشر ساخته و در وزش بادها و ابر مسخر میان آسمان و زمین آیاتی است برای مردمی که تعقل می‌نمایند . ( سوره بقره / 164 )

2.اما آنچه که برای مردم نفع می‌رساند در روی زمین می‌ماند . ( رعد / 17 )

3.چهارپایان را آفرید در آن چهارپایان برای شما وسیله گرمی و منافعی است و از آنها می‌خورید . ( نحل / 5 )

4.اعلان کن در مردم وجوب حج را ، در حال پیاده و سواره بر شترهای لاغر به سوی تو خواهند آمد از هر راه دور می‌آیند تا منافعی را که برای آنان است مشاهده کنند و نام خداوندی را ذکر کنند . (حج / 27 )

مفید بودن گاه مربوط به ماهیت خود اشیاست مانند خوراک و پوشاک و مسکن و غیره و ذلک . گاهی مفید بودن مربوط به متعلق شئ است مثلاً ارزش پول به آن اعتباری است که برای آن تعیین شده و خود پول از جهت ماهیت خویش ارزشی ندارد

مقصود و مراد از منفعت چیست

هر چیزی را برای انسان مفید باشد آن را نافع و سود بخش می‌نامند خواه در برابر آن کار و کالا یا قیمتی پرداخته باشد یا نه مانند نور و حرارت و هوای قابل استنشاق در روی زمین . البته این مفید بودن گاه مربوط به ماهیت خود اشیاست مانند خوراک و پوشاک و مسکن و غیره و ذلک . گاهی مفید بودن مربوط به متعلق شئ است مثلاً ارزش پول به آن اعتباری است که برای آن تعیین شده و خود پول از جهت ماهیت خویش ارزشی ندارد . منفعت در معنای دیگر به معنای نفع تبادلی است که ناشی از داد و ستد است و نفع به این معنی عبارت است از سودی که بیش از آن است که واگذار کرده و از دست داده است .

سود
منفعت طلبی جزو ذات انسان است

آدمی از غریزه‌ای برخوردار است به نام غریزه صیانت ذات یا حب ذات . این غریزه را می‌توان یکی از مصادیق منفعت جویی در انسان بر شمرد و آن عبارت است از تلاش برای به دست آوردن هر چیزی که مفید برای ادامه حیات است . آیات قرآنی این تلاش انسان برای حفظ وجود خویش را نه تنها محکوم نکرده بلکه برای به دست آوردن آن نیز تشویق کرده است . به یقین اگر کسی خود را دوست نداشته باشد برای تکامل خود قدمی بر نخواهد داشت و حتی برای حفظ جان خودش هیچ تلاشی نخواهد کرد . این غریزه عاملی است که خداوند سبحان قرار داده تا هر موجود زنده‌ای برای تکامل در حیات مادی و معنوی خویش تلاش کند .

رعایت اصل تعادل و میزان ارضای غرایز

این غریزه انسانی جدا از دیگر غرایز نیست و مانند آن‌ها باید حد و مرزی برای آن قائل بود . آنچه در ارضای این میل نقش اساسی می‌تواند داشته باشد معرفت است . گفتیم یکی از کارکردهای این غریزه رساندن انسان به کمال است اما در این مسیر باید بداند که کمال چیست ، بنابراین باید برای یافتن مصداق کمال به معرفت و شناخت دست پیدا کند و برای جهت گیری صحیح این غریزه انسان باید افسار تمایلات نفسانی را به دست گیرد و با شناخت عقلی راه کمال را بپیماید در این صورت است که ارضای غریزه حب ذات به درستی انجام گرفته و در مسیر صحیح خویش قرار می‌گیرد .

منفعت طلبی و مضرّات حاصل از بی اعتدالی

یکی از نتایج سوئی که منفعت طلبی در صورت قرار گرفتن در مسیر نادرست با خود به همراه خواهد داشت لجاجت‌ها و ستیزه جویی‌های بی مورد است . از آنجاییکه انسان خود را در محور تمامی امور تصور می‌کند و برای خود شخصیت و هویتی را قائل شده و بر آن عشق می‌ورزد در صورت مواجه شدن با امری در مقابل طرز تفکر و اندیشه خود از پذیرش و باور به آن سر باز زده و حاضر به قبول آن نخواهد بود . چنانچه حضرت امیر می‌فرمایند : بپرهیز از آن که مرکب ستیزه جویی و لجاجت چون اسب چموش تو را بردارد . ( نهج البلاغه / نامه 31)

بنابراین منفع طلبی را نمی‌توان فی نفسه از جمله صفات مذموم شمرد منفعت طلبی اگر در راستای کسب فضایل انسانی باشد نه تنها مذموم نبوده بلکه مورد سفارش و تاکید نیز هست اما باید توجه داشت که در این مورد نیز باید حدو حدودها را رعایت

اثر سوء دیگری که این منفعت طلبی بی جا به همراه خواهد داشت "تیلیتارنیسم" است یعنی اصالت منفعت و ادعای این گروه این است که انسان منفعت گراست و این جزو طبیعت آدمی است . اکثر اینان افرادی سودجو هستند که در برابر این سودجویی خویش هوش و عقل خود را از دست می‌دهند و با این منفعت افراطی نه تنها زندگی خود را دچار اختلال می‌سازد بلکه این اقدام آنها به ضرر دیگران هم تمام خواهد شد .

ده تن از تو زرد روی و بینوا خسبد همی       تا به گلگون می تو روی خویش را گلگون کنی

بنابراین باید در جستجوی آن حقیقتی بود که ذات در اصل خویش به دنبال آن است و آن چیزی نیست جز خداوند متعال که رسیدن و لقاء به او کمال حقیقی انسان است . این راه جز با گام‌های معرفت حاصل نخواهد شد . آدمی خود را دوست دارد چرا که او نسبتی با معشوق حقیقی دارد و این ارتباط با اوست که این دوست داشتن را معنا می‌کند . بنابراین منفع طلبی را نمی‌توان فی نفسه از جمله صفات مذموم شمرد منفعت طلبی اگر در راستای کسب فضایل انسانی باشد نه تنها مذموم نبوده بلکه مورد سفارش و تاکید نیز هست اما باید توجه داشت که در این مورد نیز باید حدو حدودها را رعایت کرد .

فرآوری:‌ پناهنده

بخش نهج البلاغه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.