تبیان، دستیار زندگی
از دل گروه‌ها و حلقه‌های شعری خوزستان در دهه‌های چهل و پنجاه خورشیدی، شاعران قابلی سر برآورد. هوشنگ چالنگی، سیدمحمود سجادی، حمید عرفان، علی مقیمی، کاظم کریمیان، محمدتقی کریمیان، مجید فروتن، بتول عزیزپور، عدنان غریفی، فریدون فریاد، عظیم خلیلی، حمزه موسوی‌پ
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کانون تپنده جریان‌های نوگرا

نگاهی به نقش شاعران خوزستانی در شعر معاصر


از دل گروه‌ها و حلقه‌های شعری خوزستان در دهه‌های چهل و پنجاه خورشیدی، شاعران قابلی سر برآورد. هوشنگ چالنگی، سیدمحمود سجادی، حمید عرفان، علی مقیمی، کاظم کریمیان، محمدتقی کریمیان، مجید فروتن، بتول عزیزپور، عدنان غریفی، فریدون فریاد، عظیم خلیلی، حمزه موسوی‌پور و... نام‌های برجسته‌ای بودند که از این اقلیم به شعر معاصر معرفی شدند.


کانون تپنده جریان‌های نوگرا

علی یاری*: با کشف نفت و ادامه حفاری‌ها از سوی شرکت نفت انگلیس و ایران، خطوط انتقال نفت به سمت دریا کشیده شد. انگلیسی‌ها، پس از ساخت و سازهای امروزین در مسجد سلیمان، در جزیره آبادان، بنای یک شهر مدرن را پی‌ریزی کردند و همزمان، به ساخت نخستین پالایشگاه نفت خاورمیانه در آنجا اقدام کردند. ادامه اکتشافات در مسجدسلیمان، نفت سفید، هفتگل و... به حضور چند ده هزار کارشناس و کارگر متخصص خارجی با ملیت‌های گوناگون در خوزستان انجامید. گسترش صنایع نفتی بر روند مدرنیزاسیون در این منطقه بیش از سایر مناطق ایران شتاب بخشید و در کنار آن، ساخت مدارس به شیوه جدید، سینما، باشگاه‌های تفریحی، کتابخانه‌ها و... به تربیت نسلی از جوانان علاقه‌مند به فرهنگ و هنر انجامید که از دهه سی خورشیدی سر برآوردند و نقش انکارناپذیری در داستان، شعر، سینما، تئاتر و ترجمه بر عهده گرفتند. اینان جوانانی بودند که کتاب‌های چاپ انگلیس یا فیلم‌‌های سینمایی را همزمان با لندن یا با کمی تأخیر در دسترس خود می‌دیدند. از این رهگذر، گروه‌های کوچک فرهنگی در چند شهر نفتی و بندری پا گرفت. شاعران و نویسندگان جوان در این حلقه‌ها، با پیش چشم داشتن دگرگونی‌های پیش آمده در شعر معاصر از سوی نیما و توجه به هنرهای نوپدیدی همچون رمان و داستان کوتاه، همچنین ترجمه دستاوردهای ادبی غرب، به خلق آثار تازه و درخور پرداختند و از سوی محافل ادبی و نشریات و مجلات پایتخت مورد توجه قرار گرفتند.

همان‌طور که می‌دانیم، شعر نو، برآیند تلاش کوشندگان بسیار و زمان‌آگاهی نیما یوشیج در دگرگونی صورت و سیرت شعر فارسی است. هرچند راه نویی که نیما پیش پای شعر فارسی معاصر گذاشت، گاه با مقاومت سنت‌گرایان روبه‌رو شد، در این میان، خوزستان که یکی از مهم‌ترین دروازه‌های ورود فرایند مدرنیزاسیون به شمار می‌رود، به دلایل پیش‌گفته، بیش از سایر نقاط آمادگی پیوستن به جریان شعر نو فارسی را دارا بود. این امر با فاصله اندکی از طرح شعر نیمایی و در نخستین سال‌های دهه سی خورشیدی روی داد و آرام آرام، بر دامنه علاقه‌مندان گونه شعر تازه افزوده شد. به گونه‌ای که تا به امروز، این منطقه همواره از کانون‌های تپنده شعر معاصر بوده است و ردپای شاعران این دیار در کنار شاعران نقاط دیگری همچون شمال، در مهم‌ترین دگرگونی‌های شعر امروز دیده می‌شود.

از دل گروه‌ها و حلقه‌های شعری خوزستان در دهه‌های چهل و پنجاه خورشیدی، شاعران قابلی سر برآورد. هوشنگ چالنگی، سیدمحمود سجادی، حمید عرفان، علی مقیمی، کاظم کریمیان، محمدتقی کریمیان، مجید فروتن، بتول عزیزپور، عدنان غریفی، فریدون فریاد، عظیم خلیلی، حمزه موسوی‌پور و... نام‌های برجسته‌ای بودند که از این اقلیم به شعر معاصر معرفی شدند. به روشنی نمی‌دانیم که چه کسی نخستین شعر نو را در خوزستان سروده است. اگر بر مبنای چاپ کتاب داوری کنیم، به نظر می‌رسد که باید آثار فریدون کار را پایه گرایش شاعران خوزستانی به سرودن شعر نو قرار دهیم. به احتمال فراوان، فریدون کار نخستین خوزستانی”‰ای بود که مجموعه شعری با حال و هوای نو سرود و در سال 1330 خورشیدی منتشر کرد. این مجموعه تلخ نام داشت. از فریدون کار در سال‌های 1333 و 1334 دو مجموعه شعر دیگر به نام‌های آرزوی جنوب و اشک و بوسه چاپ شد. کار، در این مجموعه‌ها، شاعری رمانتیک است و در قالب‌های چهارپاره و مثنوی طبع‌آزمایی کرده است. در فاصله سال‌های 1332 تا انقلاب اسلامی، شاعران خوزستانی زیادی با پذیرش دگرگونی‌های شعر معاصر، به سرودن اشعار نو پرداختند و اندک اندک، از آغاز دهه چهل، چهره‌های برجسته‌ای از شهرهای متعدد استان به کاروان شعر معاصر پیوستند تا جنوب و بویژه خوزستان، نقشی تأثیرگذار در روند دگرگونی‌های شعر ایران بازی کند.

در فاصله سال‌های 1332 تا انقلاب اسلامی، شاعران خوزستانی زیادی با پذیرش دگرگونی‌های شعر معاصر، به سرودن اشعار نو پرداختند و اندک اندک، از آغاز دهه چهل، چهره‌های برجسته‌ای از شهرهای متعدد استان به کاروان شعر معاصر پیوستند تا جنوب و بویژه خوزستان، نقشی تأثیرگذار در روند دگرگونی‌های شعر ایران بازی کند.

هوشنگ چالنگی، شاعر مدرنیست خوزستانی، ازجمله شاعران نوگرای دهه چهل بود که سیرش در آفاق مدرن شعر، او را به گروهی پیوند زد که در زمستـان 1348 خورشیدی بیانیه شعر حجم را صادر کردند. او همراه کسانی همچون یدالله رؤیایی، بهرام اردبیلی، پرویز اسلامپور، بیـژن الهی و... همواره یکی از شاعران پیشرو و تأثیرگذار دهه‌های چهل و پنجاه شمسی شمرده می‌شود. شاعری که بنا به گفته‌ها و نوشته‌های بسیاری از منتقدان، شاعران موج ناب برخی از ویژگی‌ها را از شعر او وام گرفتـه بودند.

در دهه پنجاه خورشیدی، شاعران خوزستانی، بویژه شاعرانِ مقیمِ مسجدسلیمان، به دلیل هم‌نفسی و درک تجربیات یکدیگر، به زبان و گاه نگاه بسیار همگونی به زندگی و پدیده‌‌های پیرامون و تفسیر هستی دست پیدا کردند. ابتکار زنده‌یاد منوچهر آتشی - که خود ریشه در اقلیم سربلند جنوب داشت - در نامگذاری سروده‌های شاعران جوانی همچون: آریا آریاپور، هرمز علی‌پور، سیدعلی صالحی، سیروس رادمنش، یارمحمد اسدپور، با عنوان «موج ناب»، باعث شد این نحله شعری به ادبیات معاصر ایران معرفی شود و همسرایانی برای آنان در گوشه و کنار ایران به عرصه بیاید. از اینان، یکی دو نام - هرمز علی‌پور و سیدعلی صالحی - راه خود را پیگیرتر ادامه دادند و در دفتر پربار شعر معاصر نامی پر رنگ‌تر برای خود دست و پا کردند.

در همان روزگار، شاعران خوزستانی نیز به دلیل هم‌نفسی و زیست مشترک، به تجربیاتی تازه دست یافته بودند و با انگیزه‌های قوی، به انتشار نشریات ادبی از جمله: جنگ هنر و ادبیات جنوب، صدا و خزه و... دست یازیدند. نشریاتی که دیری نپاییدند، اما با پذیرش شاعران و ادب‌دوستان در سراسر ایران روبه‌رو شدند. افرون بر این، شاعران و نویسندگان خوزستان در مهمترین جُنگ‌های کشوری نیز حضوری مستمر داشتند. نشریات خوشه، نگین، فردوسی، رودکی، بنیاد، رستاخیز جوانان، تماشا و... و جنگ‌هایی مانند: جزوه شعر، شعر دیگر، بازار رشت، کتاب سال و... همواره شعرهایی از شاعران نوگرای خوزستانی چاپ می‌کردند.

همزمان با رخدادهای اجتماعی و سیاسی در دهه‌های چهل و پنجاه خورشیدی و اوج‌گیری جریان‌های شعر سمبلیسم اجتماعی و شعر مقاومت، نمود گرایش به چنین جریان‌هایی در سروده‌های برخی از شاعران فعال خوزستانی به چشم می‌آید. عظیم خلیلی، علی مقیمی و بتول عزیزپور در پی سرودن شعرهایی اجتماعی، محتواگرا و متعهد بودند. محمدتقی کریمیان، نسیم خاکسار و فریدون فریاد نیز پیرامون همین فضا به سرودن روی آوردند. همچنین می‌توان سیدمحمود سجادی، عدنان غریفی، رحمان کریمی و حمزه موسوی‌پور را نیز در این دسته جای داد.

برخی دیگر از شاعران خوزستانی که بیشتر در جبهه شاعران مدرن و آوانگارد ایران جای می‌گرفتند، ملهم از اندیشه‌های حاکم بر جریان شعر موج نو بودند. هوشنگ چالنگی، حمید عرفان و مجید فروتن، شاعرانی بودند که در سروده‌هایشان کمتر به مسائل اجتماعی توجه داشتند. هرچند رگه‌هایی از لحنی معترض در شعر هوشنگ چالنگی قابل تشخیص است؛ اما نکته قابل یادآوری در این‌باره، این است که نوع اعتراضی که در شعر او دیده می‌شود، فاقد ارجاعات بیرونی و برجسته شدن رخدادهای اجتماعی ویژه‌ای است. بدین‌ترتیب، سیمای شعر خوزستان در فاصله سال‌هایی که بررسی می‌شود، میان شعری سمبولیک، اجتماعی، معناگرا، معترض و شعاری؛ و شعری که روی به چشم‌اندازهای مدرن داشت در نوسان بود. شعر خوزستان در دوره یاد شده، از نظر زبانی و ادبی، تجربه شعر نیمایی، تأثیرپذیری از شعر سپید شاملو، شعر بی‌وزن موج نو و شعر سنتی را از سر گذراند.

پی‌نوشت:

* شاعر خوزستانی

بخش ادبیات تبیان


منبع: روزنامه ایران