مسئولیت در قبال جهان اسلام
اقدامات اثر گذار
احساس مسئولیتی که نسبت به طایفه و نسبت به اسلام و مسلمانان مخصوصاً شیعیان در این بزرگوار وجود داشت در بسیاری از علما که از نظر علمی تحقیقات عمیقی دارند، از نظر معنوی هم در مراتب عالی از کمال سیر و سلوک و عرفان و تقوا و زهدند وجود دارد، ولی این خصلت یعنی حس مسئولیت داشتن نسبت به اموری که در جهان اسلام می گذرد و خود را در قبال آن مسئول دانستن، در آنها کمتر دیده می شود.
با تأمل در تاریخ زندگی امام باقر (ع) و امام صادق (ع) که بیشتر عمرشان در نشر علم گذشت، می بینیم تنها کارشان نشر علم نبوده، نقش های مهم جهادی و اجتماعی داشتند، با روشی مناسب با آن مقطع تاریخی، بنیانگذار کارهای بسیار مهمی از جمله تربیت افراد و تأسیس مؤسسات ویژه ای برای ارتباط دادن مردم با تشکیلات مکتب اهل بیت بودند. خیلی فرق است بین روش و منشی که در ائمه اطهار می بینیم با روش فلاسفه و علمای علوم مختلف، در اینان این حس - مسئولیت در قبال جامعه - را کمتر می بینیم.
فکر شهید اول، در هر بخشی که وارد می شد، فکر تأسیس تشکیلات بود که در اینجا به دو بخش از اقدامات تأثیرگذار او به صورت خلاصه اشاره می شود:
تأسیس و سازماندهی نهاد مرجعیت
شهید اول به وجهی بنیانگذار نهاد مرجعیت بود، این نکته ای است در تاریخ فقه که کمتر کسی به آن توجه کرده و باید روی آن کار شود. تا قبل از شهید اول، فقهای ما تشکیلات مرجعیتی سازمان یافته نداشته اند که مرجع در حوزه ای مستقر باشد و وکلایی را در مناطق اطراف نصب کند که مردم را به مرجع ربط بدهند. اولین فقیهی که مرجع را به عنوان «نایب امام» مطرح کرد که باید تمام امور حسبیه و وجوهات شرعی به او به عنوان نایب امام سپرده شود، شهید اول بود. در کتب فقهی قبل از مرحوم شهید آمده است که وجوهات را یا دفن می کردند، یا نگه می داشتند تا به امام زمان تحویل دهند، یا می گفتند هر کسی وجوهات خود را هر گونه که می خواهد - در راه خیر - صرف کند. اولین کسی که نهاد مرجعیت را تشکیل داد و تصدی این امور را در این نهاد سامان داد، مرحوم شهید اول بود. عمده جرم او هم نزد مخالفان که برای آن او را شهید کردند همین بود. در گزارش هایی که علیه او به حاکم جبار مملکت شام می نوشتند، آمده که «انّه کان یعمل عاملاً ...»؛ یعنی او به اطراف عامل می فرستد. اصطلاح «عامل» در عرف حکومتی آن زمان یعنی متولی جمع کردن وجوهات از مردم، و این کارهای حکام و مناصب حکومتی بود. تهمتی که به ایشان زدند این بود که او برای خود تشکیلاتی درست کرده و حکومتی دارد، عمّال خود را می فرستد تا از مردم وجوهات جمع کنند. همین اتهام دستمایه آن شد که او را دستگیر کردند و سرانجام حکم به کفر او دادند و او را کشتند و جسدش را سوزاندند.
نهاد مرجعیت نهاد بسیار مبارکی است، این انقلاب بزرگ اسلامی ما یکی از دستاوردهای همین نهاد و حرکت مرجعیت در تاریخ است. امام اگر مرجع تقلید نبود نمی توانست این نهضت را رهبری کند.
نگاه حکومتی به فقه
از مشخصه های ارزنده شهید اول، نگاه حکومتی وی به فقه است و او از موسسین این دیدگاه فقهی است. ایشان عنوان «نائب الامام» را مطرح کرد و در حقیقت نخستین فقیهی است که نظریه ولایت فقیه را از منظر سیاسی و حکومتی به شکل صریح مطرح کرد. او توجه داشت که فقه اسلام و فقه اهل بیت بایستی در جامعه حاکم شود؛ یعنی هم به فقه و هم به فقها نگاه حکومتی داشت و بر اساس این دیدگاه حرکت کرد و این نگاه در آن عصر خیلی مهم بود.
در هر یک از این محورها شواهد زیادی از سیره زندگی و تالیفات شهید اول می توان پیدا کرد و بحث های مبسوطی ارائه داد. بی خود نبود که حکومت ظالم و متعصب ممالیک که آن زمان در خطه مصر و شام حاکم بود و اشخاصی پست و رذل بوده اند و ضربات زیادی به جهان اسلام زدند، وقتی عظمت این فقیه را دیدند و از اعتقاد عمیق شیعیان به او و از نفوذ اجتماعی او آگاه شدند، او را شهید کردند. نمونه ای از رهبری اجتماعی شهید اول در واقعه ی تاریخی به چشم می خورد که در برخی از منابع تاریخی آمده است و آن ماجرای جنگ «تالوشی» است. تالوشی شخص شیادی از اهالی جبل عامل بود که گویا از شیعیان بود ولی منحرف شد و بعد ادعای نبوت کرد، شهید اول لشکری فراهم کرد و با این شخص جنگید. در نزدیکی نبطیه مقبره ای به نام مقبره الشهداء وجود دارد که اینها شهدایی هستند که از اصحاب شهید اول بوده و در آن جنگ که ایشان آن را رهبری می کرد، شهید شدند. این گونه اقدامات و رهبری های اجتماعی شهید از چشم دشمنان مخفی نبود و همین سبب شد که حکومت متعصب وقت ایشان را شهید کرد.
خداوند توفیق ایجاد این تحولات برگ علمی و عملی را به این دو عالم بزرگ شیعه داد، بعد هم منصب بسیار والا و افتخار بلند شهادت را نصیبشان کرد.
منبع:فصل نامه تخصصی فقه اهل بیت علیهم السلام
تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه