تبیان، دستیار زندگی
مشاركت سیاسی از علاقمندی درصد بالای مردم در ساختن یا حراست از تصمیم‌های سیاسی به عنوان یك آرمان یا واقعیت خبر می‌دهد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
گونه های مشارکت سیاسی (1)
مشارکت سیاسی

گونه‌های مشاركت سیاسی

مشاركت سیاسی از علاقمندی درصد بالای مردم در ساختن یا حراست از تصمیم‌های سیاسی به عنوان یك آرمان یا واقعیت خبر می‌دهد. شكل متعارف مشاركت سیاسی در قالب رأی دادن و فرستادن فرد یا افراد دلخواه در حكومت، خود را نشان می‌دهد و شكل نامتعارف آن از طریق تحریم (بایكوت)، تظاهرات و اعتراض به نمایش گذاشته می‌شود.

مشاركت سیاسی گاهی شكل خودجوش دارد. معیارها، ارزش‌ها و منافعی، سبب شكل‌گیری گروه‌های ذی‌نفوذ، احزاب، انجمن‌ها و تأسیس رسانه می‌شود و حكومت از كانال آنها، خواسته‌های مردم را دریافت نموده و در ساختن تصمیم‌های سیاسی به آنها اجازه ایفای نقش می‌دهد.

در مقابل مشاركت فعال، مشاركت انفعالی قرار دارد كه از آن به مشاركت تبعی یا مشاركت سیاسی بسیج شده تعبیر می‌شود و معمولاً با دعوت دولت‌ها یا ارگان‌های دولتی یا نهادهای مرتبط به دولت و مردم، انگیزه‌دهی، تحریك و تشویق صورت می‌گیرد و بدین وسیله زمینه ایفای نقش مردمی و توده‌ای فراهم می‌گردد.

نكته‌ای كه هدف اصلی توضیح بالا را در مورد مشاركت سیاسی تشكیل می‌دهد، این است كه یكی از سه خواسته، مشاركت سیاسی را توجیه می‌كند؛ حمایت ارزش‌ها، تقویت سیاست‌های حكومت و ایجاد دگرگونی در آن.

تلقی شهید از مشاركت سیاسی که در آن هر سه خواسته فوق قابل مطالعه می‌باشد، با عناوین زیر قابل تبیین است:

1. مشاركت در حفظ و پاسداری از حکومت مشروع

وقتی كه دادگری و سلطنت به دست حاكم عادل یا فقیه جامع شرایط فتوا می‌افتد، همه مردم وظیفه دارند كه تنها مرجعیت او را به رسمیت بشناسند و او را مثل نمایندة خاص امام معصوم(ع)بدانند، (الدروس الشرعیة، 2/67) و پشت پا زدن به احكام حكومتی او را گناه بشمارند. (اللمعة الدمشقیة، /75) كسی كه توان قضاوت دارد، به قصد اعلام آمادگی برای همكاری، باید خود را معرفی كند. (الدروس الشرعیة، 2/66) مردم فعالیت در بدنة حكومت را مستحب بدانند. اگر كسی كارآمدی ویژه دارد، مشاركت را لازم و واجب تلقی كند. (همان، 3/74)

چنانچه دسته و گروهی دست به اسلحه برده تغییر نظام و بركناری امام عادل را هدف قرار دهند، همه، جهاد را بر خود واجب بدانند و این دستور قرآن است (همان، 2/41) كه می‌گوید:

(فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّه)(حجرات/9)

«با كسی كه دست به طغیان می‌زند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد.»

2. مشاركت در آرمان‌های حكومت عادل

در تفكّر سیاسی شهید اول، حمایت از آرمان‌های مشترك و مورد قبول مردم و حكومت، توسط مردم در قالب جهاد، امر به معروف و نهی از منكر و كارهایی كه در چارچوب وظایف حكومت قرار دارد، ولی كارگزاران حكومتی به دلایلی از انجام آن عاجزند، مورد مطالعه قرار می‌گیرد.

از منظر شهید، جهاد از اركان اسلام و مورد سفارش قرآن است (توبه/111) و هر مكلفی باید آن را به عنوان واجب كفایی بپذیرد. (الدروس الشرعیة، 2/29) حتی بدهكارانی كه قدرت ادای دین را ندارند یا هنوز تاریخ پرداخت آن نرسیده است، مشمول خطاب‌های قرآن (مائده/35، بقره/191 و 216، نساء/71، انفال /60) می‌باشند. (غایة المراد، 1/474) در عین حال وجوب جهاد را مشروط به فراخوانی امام و نایب او می‌داند. (الدروس الشرعیة، 2/30)

امر به معروف و نهی از منكر در اسلام كه به معنی عزم همگانی بر حمایت از ارزش‌ها و رویارویی با هنجارشكنی‌هاست، از نگاه شهید به عنوان واجب عینی مطرح است و این را مستند به آیات آل‌عمران/110 و 114، مائده/79 و توبه/71 و 112 می‌داند كه تمام انسان‌های بالغ را به مبارزه جهت جا انداختن ارزش‌ها و از میان برداشتن هنجارگریزی‌ها فرا می‌خواند. (غایة المراد، 1/507)

انجام این تكلیف از نظر ایشان حتی در جایی كه نیاز به زخمی كردن یا كشتن كسی باشد، نیازمند اجازة امام عادل نمی‌باشد، بدان دلیل كه در خطاب‌های یاد شده چنین محدودیتی به چشم نمی‌آید و نیز بدین جهت كه هدف اصلی و اساسی در این باب، دفاع از ارزش‌ها و پیش‌گیری از ضد ارزش‌هاست. اگر ضرری اتفاق می‌افتد، از روی قصد و اراده نمی‌باشد. اجازه و اذن حاكم در جایی لازم است كه خود ضرر زدن هدف باشد. (همان، /509)

البته غرض از انجام این فریضه، تأثیرگذاری و اصلاح است، پس باید از پایین‌ترین سطح اعمال فشار استفاده به عمل آید و آن كار با قلب است كه از طریق قطع رابطه و ایجاد تغییر در تعظیم و احترام عملی می‌گردد. اگر موفقیتی در پی نداشت، نوبت كار با زبان می‌رسد كه آن هم باید با ملایمت و نرمی آغاز شود و در صورت ناكامی، از مرحله خشن‌تر استفاده به عمل آید و این روش تكیه بر قرآن دارد (القواعد و الفوائد، 2/202) كه در آن خداوند می‌فرماید:

(فَقُولا لَهُ قَوْلا لَیِّنًا لَعَلَّهُ یَتَذَكَّرُ أَوْ یَخْشَى» (طه/44)

«پس با فرعون با نرمی سخن گویید، شاید پند پذیرد یا او را ترس فرا گیرد.»

(وَلا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» (عنكبوت/46)

«با اهل كتاب جز با زیباترین روش به ستیزه و بگو مگوی خصمانه مپردازید.»


منبع: سایت معارف قرآن

تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه