نبرد آهن قراضه‌ها

بررسی فیلم "تغییر شکل ‌دهندگان: تاریکی ماه"

تغییر شکل ‌دهندگان: تاریکی ماه

محصول سال 2011

هنرپیشگان: شیا لبوف، جاش دوهامل، رزی هانتینگتون

کارگردان: مایکل بی

مایکل بی همچون قسمت قبلی، این فیلم را نیز با زمانی طویل تر ساخته است بطوری که زمان فیلم هفت دقیقه از قسمت قبلی بیشتر است و اگر به همین روند ادامه دهد در قسمت های بعدی رکورد 180 دقیقه را خواهد زد. در این مدت زمان طولانی و بسیار ملال آور همانند دو قسمت قبلی بیننده با خیل عظیم وقایع بی مورد و بی خاصیت نیز روبروست که حذف آنها هیچ ضرری به خطوط داستانی فیلم نمی زد . یکی از شاخص ترین آنها مسئله حمله به تاسیسات هسته ای ایران است. در اوایل فیلم زمانیکه پرایم (فرمانده آتوبات‌ها) درباره کمک به انسانها صحبت می کند یکی از این موارد را حمله به تاسیسات هسته ای ایران بیان کرده ؛ و همانطور که گفته شد هیچ ربطی به قصه فیلم نداشته و اساسا مشخص نیست به چه دلیل این مسئله مطرح می شود.

فیلم با دو خط داستانی شروع می شود:

1 ماجرای نبرد سالهای دور آتوبات ها و جریان سفینه آرک

2 ماجرای بیکاری سم و تلاش او برای پیداکردن کار و حفظ نامزدش

این دو خط داستانی ادامه دارد تا آنجا که هم برای بیننده با نشان دادن وقایع اوکراین، و هم برای سم از زبان مردی چینی، ماجرای سفینه آرک مشخص می شود . از همین جاست که خط دوم داستان آرام آرام به حاشیه رفته و زمانیکه دسپتیکان‌ها به زمین حمله می کنند این خط داستانی تقریبا محو می شود و یک ساعت پایانی فیلم در فضایی آخرالزمانی و نسبتا رعب آور به ماجرای حمله دسپتیکان ها و نابودی زمین توسط آنها می پردازد. بسیار ساده لوحانه است که فکر کنیم خط دوم داستان که در اوایل فیلم تاکید زیادی روی آن شده است در فیلمی که 195 میلیون دلار خرج برای کمپانی پاراموند تراشیده، بی هدف و صرفا برای تلطیف فضای ماشینی و پر زد و خورد نبرد آتوبات ها و دسپیتکان ها مطرح شده است.

برای پی بردن به هدف اصلی طرح این خط داستانی کافیست توجه شود به سالهای اولیه حضور موجودات فضایی به شکل یک هیولای نابودگر در سینما و همزمانی آن با جنگ سرد. تقریبا در تمام فیلم های آن سال ها موجود فضایی نمادی بود از شوروی و یا بمب اتم که در آن دوران اولین و بزرگترین تهدید برای نابودی آمریکا از سوی بنگاه‌های خبری و تبلیغاتی غرب بیان می شدند. از آن جمله می توان به فیلمهای "جنگ دنیاها"، "آنها!" و "هجوم ربایندگان جسم" اشاره کرد که در این فیلم ها وجود مسئله‌ ای چون نابودی آمریکا به شکل بیگانگان نشان داده می شد. البته این مسئله تنها به فیلم ها علمی تخیلی و موجودات فضایی مربوط نبوده و بسیاری از فیلم های دلهره آور در همین راستا حرکت می کردند.

این مطلب نشان می دهد که اگر هنجارهای اجتماعی و سیاسی با مسائلی همچون بحران اقتصادی و یا اختلافات سیاسی بین آمریکا و دیگر کشورها در معرض تهدید قرار می گرفت، هیولا و موجودات بیگانه می توانستند سر از این بحران درآورده، حاصل آن تلقی شده و در نتیجه به نمادی از آن بدل شود. با توجه به وضعیت کنونی اقتصاد و بحران آن در آمریکا و اینکه در این فیلم قرار است مردم آمریکا بخصوص جوانان آمریکایی با قهرمان اصلی فیلم یعنی سم نوعی همذات پنداری داشته باشند، می توان پی برد که مطرح کردن بیکاری سم در ابتدای فیلم به چه منظور بوده است .

در ابتدا سم تمام هم و غمش را برای بدست آوردن شغلی مناسب می گذارد و هدفش از این کار کسب درآمد و از آن مهمتر از دست ندادن نامزدش است. این مطلب تا زمانی که مرد چینی ماجرای سفینه آرک را به سم می گوید، ادامه دارد. پس از آن، سم که با تلاش زیاد و پارتی بازی بالاخره شغلی سطح پایین را پیداکرده است، شغلش را رها کرده و برای مقابله با دسپتیکان‌ها دست به کار می شود . جالب اینجاست که او به تنهایی نباید و نه می تواند وارد این نبرد شود و باید با نیروهای امنیتی و نظامی و به بیان بهتر با حاکمیت همکاری کند. در انتهای فیلم و پس از پیروزی در برابر دسپتیکان‌ها سم به آرزوی اصلی خود در ابتدای فیلم ( از دست ندادن نامزدش ) می رسد؛ در حقیقت مسبب برآورده شدن این آرزو پیروزی در این نبرد است. با توجه به مواردی که قبلا به آن اشاره شد می توان گفت که این مسئله به مخاطب اصلی القا کننده این مطلب است که باید او نیز همانند سم تمام هم و غمش را برای نابودی بحران اقتصادی تحت فرماندهی حاکمیت بگذارد.