تبیان، دستیار زندگی
وجه تمایز شعر عربی ایران نسبت به دیگر کشورها این است که ارتباطش با مردم و وسعت بقایش در حافظه جمعی بیشتر است. با این توضیح که شعر عربی ایرانی و مشخصا خوزستانی در اصل شعری است که معبر احساسات، سنن و فرهنگ اصیل مردم منطقه‌اش بوده و این همگرایی باعث شده که ه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شعر عربی ایران


وجه تمایز شعر عربی ایران نسبت به دیگر کشورها این است که ارتباطش با مردم و وسعت بقایش در حافظه جمعی بیشتر است. با این توضیح که شعر عربی ایرانی و مشخصا خوزستانی در اصل شعری است که معبر احساسات، سنن و فرهنگ اصیل مردم منطقه‌اش بوده و این همگرایی باعث شده که همه اقشار مردم در هرسطح علمی هم که باشند شعر شاعران را بفهمند و آن را هویت خود بدانند.


شعر عربی ایران

شاعران زیادی هستند که به‌رغم شعرهای مستحکم و جذاب خود چندان شناخته شده نیستند. در این امر فضای راکد شعر امروز و دوری غالب مسئولین نشر از انتشار شعر طی سال‌های اخیر بی‌تاثیر نیستند. در حقیقت به نوعی شعر امروز ایران مورد بی‌لطفی جامعه فرهنگی و ادبی واقع شده است.

مرتضی حیدری‌آل‌کثیر از این دست شاعران می باشد؛ او متولد 1362 و از شاعران شهر باستانی شوش است. شاعران فارسی زبان، آل کثیر را بیشتر به خاطر اشعار فارسی‌اش می‌شناسند. بی‌شک او از شاعران جوانی است که در سرودن شعرهایی که رنگ و بوی مذهبی دارند بسیار موفق است ولی او در سرایش شعر عربی، بین شاعران عرب‌زبان کشور نیز شناخته شده است. از حیدری آل‌کثیر کتاب‌های «سرفه خونین تفنگی در باد»، «خورشید درعبای تو پیچیده است» و «پایتخت جهان» منتشر شده است. وی همچنین شاعر برگزیده جشنواره فجر در سال 85 و برگزیده جشنواره سراسری شعر جوان است.

همراه با مرتضی حیدری آل کثیر با موضوع شعر مرثیه

شعر گفتن به دو زبان عربی و فارسی

برای کسی که شعرش را با زبان مادرزادی‌اش شروع نکرده، شعر گفتن به زبان دیگر بسیار لذت بخش و شعف‌انگیز است، آنگاه هم که اندیشه و جوهره شعری‌اش را طی چندین سال مشق کردن شعر به‌دست آورد دیگر برگشتن به زبان مادری تعادل پروازش را به هم نمی‌زند. شعر گفتن به دوزبان ابتدا برای من باعث نگرانی بود چون مقداری مرا در سرایش به تکلف وا می‌داشت. در بیشتر اوقات باید عربی خیال می‌کردم و فارسی می‌سرودم واین تا حدودی دشوار بود.اما کم کم که کمّیت شعرهای عربی‌ام بیشتر شد فهمیدم که چقدر می‌توانم به خوبی از این زبان گسترده و مستحکم به نفع شخصیت‌بخشی به شعرم استفاده کنم. چون در شعر عربی نمی‌شود به آسانی بازی کرد و این قضیه نوآوری را در زبان فارسی به تعادل وا می‌دارد و نمی‌گذارد شاعر به راحتی فریب آسیب‌ها و سبُکی‌های زبانی را بخورد.

زبان عربی به واسطه داشتن حروف مطنطنی همچون«ط، ص، 1ض و ع» و تلفظ صحیحشان دارای فضای حماسی لطیفی است که در بقیه زبان‌ها وجود ندارد. به‌علاوه از لحاظ داشتن کلمات همجنس و همردیف و همقافیه و پیشینه خیال بسیار قوی در شاعرانش از بقیه زبان‌ها جلوتر است. اما این همه امکانات درخشان گاهی به هنگام ورود در زبان ظریف و عاطفی و مخیلی همچون فارسی دست و پا گیر می‌شوند و ناخواسته باعث به وجود آمدن گونه‌ای ضعف تالیف‌ یا ضعف بیان‌ در شاعر می‌شود که این امر به دلیل تفاوت در نحوه چینش نقش‌های دستوری و جملات در دو زبان عربی و فارسی است.البته این امر با تمرین زیاد و جرح و تعدیل‌های مداوم توسط اساتید وصاحبان نظر، به‌کلی رفع خواهد شد.

ترجمه شعر بسیار دشوار است لیکن با تمرین زیاد به تفریح تبدیل می‌شود. اما بنده به شخصه ترجمه کردن شعر را به کسی پیشنهاد نمی‌کنم. به‌رغم اینکه ترجمه شعر از زبانی به زبان دیگر یک کار فرهنگی وزین و ارزشمند است اما برای کسانی که به‌صورت جدی شاعرند و عاشق شعرخودشان هستند مسبب مشکلات متعددی است که یکی از آنها به تکلف افتادن است.

وجه تمایز شعر عربی ایران نسبت به دیگر کشورها این است که ارتباطش با مردم و وسعت بقایش در حافظه جمعی بیشتر است. با این توضیح که شعر عربی ایرانی و مشخصا خوزستانی در اصل شعری است که معبر احساسات، سنن و فرهنگ اصیل مردم منطقه‌اش بوده و این همگرایی باعث شده که همه اقشار مردم در هرسطح علمی هم که باشند شعر شاعران را بفهمند و آن را هویت خود بدانند. اتفاقا در برخی قالب‌های عربی از جمله «ابوذیه» شعرای خوزستانی گوی سبقت و شهرت را از دیگر شاعران ربوده‌اند و حتی گاه خود عراقی‌ها نیز به این مسئله معترفند.

مسئله‌ای که وجود دارد این است که زبان عربی رایج در ایران یکی از چندین لهجه عربی موجود در کشورهای عربی است که تا حدود خیلی زیادی به عربی عراقی نزدیک است و مسلما در کلیه کشورهای عربی مقیاس آوازه و قدرت شاعر به شعر فصیح و معیار اوست و نه شعر شعبی یا محلی‌اش! به رغم این اوضاع، دلایلی همچون در اقلیت قرار گرفتن زبان عربی در ایران و همچنین عدم توجه کافی به حوزه نشر شعر شاعران عرب خوزستانی باعث شده که کمتر کسی به شهرت یا آوازه خاصی در بین کشورهای عربی برسد.

مرتضی حیدری آل کثیر
در خوزستان، شعر فارسی یا شعر عربی؟

اگر بخواهم مقایسه‌ای در شعر عربی و فارسی استان خوزستان داشته باشم، میزان و مقیاس من مخاطب و مردم هستند. به این معنا که شاعران جوانی که در استان خوزستان به شعر فارسی می‌پردازند مخاطبانشان کمتر است اما از حمایت ادارات فرهنگی و همچنین کسب جوایز و سکه‌های مختلف در جشنواره‌ها بر خوردار هستند درحالی که شاعران عرب با اینکه از این حمایت مادی و جشنواره‌ای تا حدودی محرومند، از لحاظ مخاطب و مقبولیت مردمی جلوترند. شاعر عرب زبان خوزستانی صله و هدیه و تشویق مادی و معنوی‌اش را از«احسنت و آفرین» گفتن‌های جمعیت عظیم مردمی می‌گیرد.

دو، سه سالی است که به‌صورت پراکنده در حال ترجمه آثار شاعران معاصر و نوعرب از جمله محمود درویش، نزار قبانی، ادنیس، احمد مطر، عبدالوهاب البیاتی، محمد الماغوط و چند شاعر محلی عراقی هستم که هنوز تصمیم جدی‌ای برای چاپ یا انتشار آن نگرفته‌ام. امیدوارم یک روز این کتاب به سروسامان برسد وبه بازار بیاید.

ترجمه شعر بسیار دشوار است لیکن با تمرین زیاد به تفریح تبدیل می‌شود. اما بنده به شخصه ترجمه کردن شعر را به کسی پیشنهاد نمی‌کنم. به‌رغم اینکه ترجمه شعر از زبانی به زبان دیگر یک کار فرهنگی وزین و ارزشمند است اما برای کسانی که به‌صورت جدی شاعرند و عاشق شعرخودشان هستند مسبب مشکلات متعددی است که یکی از آنها به تکلف افتادن است اما پیشنهاد من این است که شاعرانی که زبانی دیگرمی‌فهمند فقط از خواندن شعر با همان زبان لذت ببرند و تاثیر مثبتش را در آثار و اندیشه خود ببینند.

شعری از مرتضی حیدری آل کثیر

درخت‌های محل سایه‌ای خشن دارند

و دختران همه هفتاد سال سن دارند

دلم به کوچه گره خورده است و رفتگران

که اشتهای عجیبی به خاک و شن دارند

تئاتر سرد خیابان شروع خواهد شد

تمام پنجره‌های محله سِن دارند

به کوچه می‌نگری مرد می‌شود هرگرگ

تو را مباد که از آهوان بپندارند

کجا به جست‌وجوی گنج آمدی؟ لیلی!

خرابه‌های جنون سال‌هاست جِن دارند

تو پیر می‌شوی از انتظار و آینه‌ها

برای زخم تو یک جای مطمئن دارند

و این غم همه پا به سن گذاشته‌هاست

که خاطرات بد از پلکان سن دارند

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منبع: تهران‌امروز