تبیان، دستیار زندگی
حضور در درس استاد علاوه بر تأثیری که در توجه انسان دارد، در منضبط شدن و منظم شدن کارهای انسان مؤثر است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پای درس استاد یا کنار کامپیوتر

طلاب
حضور در درس استاد علاوه بر تأثیری که در توجه انسان دارد، در منضبط شدن و منظم شدن کارهای انسان مؤثر است.

مطلب ذیل مصاحبه ای است که با آیت الله هادوی انجام گرفته است. اگر چند سالی در حوزه مشغول باشید حتما با این بحث جنجال برانگیز مواجه شده اید که برخی از طلاب، ترجیح می دهند درس را با نوار بخوانند به جای اینکه استاد ببینند و سر کلاس درس حاضر شوند.

البته امروزه نرم افزارها جای نوار را پر کرده اند ولی به هر حال این بحث به آنجا کشیده می شود که آیا لزومی دارد سر کلاس درس حاضر شویم و یا استفاده از نوار و سی دی نه تنها مشکلی ندارد بلکه چه بسا بهتر از حضور در کلاس است.

گروهی معتقدند استفاده از نوار به دلایل مختلفی رجحان دارد. به عنوان مثال، تکرار مطالب استاد و تدریس او به اختیار شاگرد است.

ممکن است جایی را نفهمد و احتیاج به تکرار دوباره یا چند باره داشته باشد و یا مطلبی را بداند و احتیاج به توضیح استاد نداشته باشد.

در این صورت کارایی نوار و نرم افزارها بهتر است. همچنین استفاده از این امکانات به شما اجازه می دهد که هر زمان که اراده کنید، بتوانید استاد را سر کلاس بیاورید و آموزش ببینید.

در مقابل، گروهی معتقدند که درک محضر استاد به تنهایی موضوعیت دارد. خود کلاس رفتن به انسان انگیزه و نظم می دهد.

البته هر کسی بسته به شرایطی که دارد ممکن است یکی از این دو راه را برگزیند. ما دراین نوشتار نظر آیه الله هادوی را برای شما خوانندگان عزیز منعکس می کنیم.

در مورد درک مطلب فرمودید، شخص باید هم بحث داشته باشد و با پیش مطالعه، مرتب در درس شرکت کند.

در خصوص حضور در درس، می بینیم که بعضی از طلبه ها می گویند:

ما نیازی به حضور نداریم، زیرا با نوارهایی که موجود است، از کلاس رفتن مستغنی هستیم و همین رفت و برگشت ها وقت گیر است! آیا به نظر شما وجود نوارها و یا سی دی هایی که موجود است، طلبه را از حضور در محضر استاد بی نیاز می کند؟

در اولین جلسه ای که من از نزدیک با حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) آشنا شدم، ایشان تعبیر بسیار زیبایی را بیان فرمودند که «طلبه خوب باید استادِ خوب ببیند و خیلی از این اساتید را ببیند» تجربه من هم نشان داده است که تأثیری که درک محضر استاد بر طلبه دارد به هیچ وجه با نوار قابل مقایسه نیست.

به نظر من فقط در صورت اضطرار باید از نوار استفاده کرد؛ برای مثال شخص به نوار مراجعه می کند که امکان دسترسی به استاد را ندارد، مانند بعضی از دوستانی که در جاهای دور دست به سر می برند و امکان تحصیل حوزوی را ندارند و از طریق نوار، رادیو معارف و امثال این ها می توانند تحصیلات خود را به نحوی ادامه دهند.

اما کسی که در قم زندگی می کند، در جایی که این همه فاضل، عالم و طلبه در سطوح مختلف حضور دارند، واقعا حیف است که از این همه امکانات موجود استفاده نکند و به نوار اکتفا کند.

حضور در درس استاد علاوه بر تأثیری که در توجه انسان دارد، در منضبط شدن و منظم شدن کارهای انسان مؤثر است.

منش و روش و برخورد استاد هنگام حضورش در کلاس، خود به صورت غیرمستقیم آموزش دهنده است؛ یعنی وقتی من از نزدیک با استادی که به اخلاق الهی مستخلق است، برخورد کنم، هر چند آن استاد، استاد صرف باشد، اما من در کنار این صرف، اخلاق او را نیز به صورت غیرمستقیم یاد می گیرم که این استفاده در نوار همین استاد موجود نخواهد بود.

اگر طلبه ای پیش مطالعه خوبی داشته باشد و نیز درس را خوب مباحثه کند، در جلسه درس پرسش گر خوبی خواهد بود.

این پرسش ها هم موجب ارتقای کیفی درس می شود و هم موجب رشد خود طلبه می گردد. سرگذشت های زیادی از عالمان گذشته وجود دارد که نزد علمای دیگر شاگردی می کردند و حضور آنها چقدر در ارتقای کیفی درس مؤثر بوده است؛ مانند این داستان معروف که مرحوم شیخ انصاری طی دوره ای، شاگردی مرحوم نراقی را می نموده، در آن دوره مرحوم نراقی مشغولِ نوشتن بحث قضا بود؛ یعنی در کتاب مستند بحث قضا را می نوشت.

وقتی این قسمت از کتاب را با سایر قسمت های آن مقایسه می کنیم؛ می بینیم که با قسمت های دیگر از نظر کیفی فرق دارد که نتیجه آن سؤالات و دقت های شیخ انصاری بود که آن استاد را وادار می کرد، بحث را در سطح بالاتری ارایه دهد.

سؤالاتی که در درس مطرح می شود، به خصوص اگر با دقت و مطالعه قبلی همراه باشد، می تواند جرقّه هایی از مطالب جدید باشد که این جرقّه ها شاید در فرصت های دیگر کمتر پیدا شود. البته نباید هر چیزی را که به ذهن انسان رسید، بلافاصله پرسید.

تجربه من این بود که در زمان شاگردی نزد اساتید بزرگوار، مطالبی به ذهنم خطور می کرد که در غیر آن لحظات آن مطالب کمتر بوده است و این به خاطر مجموعه آن حالت و فضایی است که درس دارد. چنانکه عرض کردم،برای کسی که امکان حضور در درس را دارد ترک این مهم و اکتفاء به نوار یک حرمان است و محرومیت از امکانات و قابلیت های حوزه را به دنبال دارد.

بحمدالله در حوزه به گونه ای تنوع اساتید و سلایق وجود دارد که هر سلیقه ای می تواند، استاد مورد علاقه خود را پیدا کند.

وقتی یک طلبه چند سال در حوزه ماند و مقدمات را گذراند، این سؤال برایش مطرح می شود که دروس مختلفی مانند فقه، اصول، تفسیر، کلام، رجال، درایه و... را تا چه اندازه باید بخواند؟ اگر طلبه ای برای کسب شناخت و معرفت قدم به این راه نهاده تا بتواند دیگران را هدایت کند، به چه مقدار از این علوم نیاز دارد تا در این راه موفق باشد؟

طلبه باید در علوم مختلف یک حداقل آگاهی داشته باشد؛ یعنی به هر حال طلبه به عنوان طلبه نمی تواند اصلاً تاریخ نداند یا از تفسیر و رجال آگاهی نداشته باشد، بلکه باید از این علوم به صورت حداقل آگاه باشد.

البته اگر بخواهیم در مورد معیارهای موجود صحبت کنیم، اعتقاد من در یک نگاه دیگر قابل تغییر و اصلاح است.

اما این حداقل اطّلاعاتی که در دروس جانبی سطح حوزه وجود دارد، چیزی است که یک طلبه باید یاد بگیرد؛ یعنی این مقدار فلسفه، کلام و تاریخ را طلبه باید یاد بگیرد. یکی از آثار آگاهی از این علوم این است که شخص می تواند زمینه استعداد و علاقه خودش را بیابد که البته عامل مهم در این انتخاب علاقه است.

 به اعتقاد من همه علوم اسلامی ارزشمند هستند و هر کسی در هر رشته ای اگر درست درس بخواند و درست کار بکند، یقینا آن کار مفید خواهد بود.


منبع:

پگاه حوزه (ویژه حوزه های دینی) :: بهمن 1381 - شماره 4

تهیه و فرآوری: محمد حسین امین