تبیان، دستیار زندگی
نویسنده ابتدا به تعریف هنر پیکر تراشی پرداخته و سپس روند این هنر را از بدو پیدایش آن تا دوران شکوفایی و تکاملش به صورت اجمالی بررسی می کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مروری بر تاریخچه مجسمه سازی


نویسنده ابتدا به تعریف هنر پیکر تراشی پرداخته و سپس روند این هنر را از بدو پیدایش آن تا دوران شکوفایی و تکاملش به صورت اجمالی بررسی می کند.


مروری بر تاریخچه مجسمه سازی
هنر پیکر تراشی یا مجسمه سازی در عهد باستان

پیکر تراشی یا به انگلیسی Sculpture خوانده می شود که از کلمه Sculper به معنی تراشیدن مشتق شده است . در حالیکه مجسمه سازی فقط تراشیدن نیست بلکه فرم دادن شی ای است که ماده اولیه آن سنگ – موم و یا فلز باشد .

پیکر تراشی حتی قبل از پیدایش قدیمی ترین تمدنها  وجود داشته ،  حتی شواهدی از این هنر از تمدن غارنشینان بدست آمده است. مثلا یکی از حجاریهای بسیار زیبای قبایل مایاها در پرو .

در همه اعصار و قرون هنر مجسمه سازی بعلت مواد اولیه آن که اکثرا سنگ و چوب است به هنری باشکوه و با اصالت بدل شده و در برخی موارد شناسنامه ای برای هویت و طرز زندگی تمدنها شده است .

در اعصار قدیم پیکر تراشی با مذهب ارتباط مستقیم داشت چنانکه پیکره هایی که از تمدنهای باستانی ، مصر ، هند ، چین و مایاها باقی مانده نشان می دهد مذهب در تحول و تکامل این هنر نقش اساسی دارد .

شاهان آشوری پیکر تراشی را وسیله ای برای بزرگ جلوه دادن اعمال خود قرار دادند . فراعنه مصر نیز برای رساندن فراعنه به مقام الوهیت از پیکر تراشی سودجوئی کردند و کم کم بت و بت پرستی به شکل پرستش پیکره هایی گاهاً عجیب و غریب در آمد . در ایران بخصوص در دوران هخامنشی پیکر تراشی وسیله ای بود برای ثبت آیین ها و نشان دادن شوکت ایرانیان و در این دوران بود که پیکرتراشی مفهومی کاملا هنری یافت .

در یونان باستان مجسمه سازان بیشتر سعی داشتند نمونه کامل یک شکل ایده آل را مجسم کنند.. ایده آلیسم در مجسمه سازی یونان باستان تحول و تکامل فراوان یافت وچنان پیشرفت کرد که مایه بهت و حیرت جهانیان شد .

در زمان رومی ها این هنر زیبا به اوج تکامل و شکوه رسید و جنبه های عملی هم علاوه بر موارد گفته شده پیدا کرد ولی به پیکرتراشی یونانیان باستان در مقام نرسید .

چند نمونه از مجسمه های دنیای باستان :

مجسمه شاپور اول ساسانی در غار بیشابور ، مجسمه عظیم بودا در بامیان افغانستان ، مجسمه ابوالهول مصر ، مجسمه های غول پیکر رامسس دوم و نفرتیتی ، اخناتون ، توت عنخ آمون در مصر ، مجسمه عظیم آتنه ( اثر فیدیاس ) در پانتئون ، لااوکون ،  پرتاب کننده دیسک ، ارابه ران ،  پیروزی ساموتراس ،  ونوس دومیلو ، و مجسمه های شیوا.

مروری بر تاریخچه مجسمه سازی
پیکر تراشی یا مجسمه سازی در عصر بیزانس و دنیای مسیحیت:

در عصر بیزانس پیکر تراشی در خدمت کلیسا بود  و منحصر می شد به شمایل حضرت مسیح ، مریم پاک و حواریون . قسطنطنیه پایتخت بیزانس که پاریس قرون وسطی نام داشت پر بود از کلیساهای رنگارنگ . یکی از امپراطوران بیزانسی از ترس اینکه بت پرستی در امپراطوری او رواج یابد ساختن مجسمه را منع کرد . اما در امپراطوری غربی روم پیکرتراشی رواج کاملی داشت حتی سبک جدیدی در معماری بر اساس پیکرتراشی بنام رومانسک بوجود آمد . اکنون کلیساهای جالبی در هیلدسهایم ( آلمان ) و بسیاری از شهرهای ایتالیا وجود دارد که باقی مانده از این دورانند.

بعد از رنسانس سبک گوتیگ در فرانسه بوجود آمد که کلیساهای جالبی در این دوران در شهرهای میلان - لندن - شارتر و کلن با مجسمه هایی زیبا یادگار این دورانند.

مجسمه سازی دردوره بعد از قرون وسطی

از سبکهای مهم اواخر قرون وسطی سبکهای رنسانس ، باروک و دو کوکو ست که در اروپا بوجود آمد . رنسانس به معنی احیا ( احیای هنری ، ادبی و علمی و اجتماعی دوره ایده آل روم و یونان باستان ) است .

رنسانس با آثار هنری نیکولو پیزانو که در قرن سیزدهم می زیست آغاز شد و در زمان دو نابغه بزرگ  میکل آنژ ( میکله آنجلو ) و لئوناردو داوینچی به اوج کمال رسید . از آثار برجسته این دو،  مجسمه حضرت موسی بر تخت از میکل آنژ و شوالیه اسب سوار از لئوناردو داوینچی است. البته مجسمه های زیادی هم برای کلیساهای شهرهای رم - میلان - واتیکان -ونیز هم توسط این دو نابغه در این زمان ساخته شد .

شاهان آشوری پیکر تراشی را وسیله ای برای بزرگ جلوه دادن اعمال خود قرار دادند . فراعنه مصر نیز برای رساندن فراعنه به مقام الوهیت از پیکر تراشی سودجوئی کردند و کم کم بت و بت پرستی به شکل پرستش پیکره هایی گاهاً عجیب و غریب در آمد

از دیگر آثار این دوره درهای برنزی کلیسای فلورانس از بورنزو گیبرتی که به دروازه بهشت معروف است و آثاری از دوناتللو ، فرانچسکو جورجیو و بلانو و برتولدو را می توان نام برد . در اسپانیا هم سبک رنسانس توسط هنرمندی بنام آلونزو برگووتت رواج یافت . نمونه هایی از این سبک هم در آلمان و انگلیس هم دیده شده .  است

سبک باروک در اصل سبک رنسانس را به اوج شکوفایی رساند اینکه چه کسی یا کسانی آنرا بوجود آوردند معلوم نیست. اما واضح است که جیوانی لورنرنتو برنینی چه آثار شگفتی در این سبک بوجود آورده . از جمله این آثار مجسمه های ناوونا و سه فواره در رم می باشد . از کلاسیکهای او آپولو و دافنه ، پلوتو و پورسپنیا ، که در گالری بورگیز رم دیده می شود .از مجسمه سازان این سبک الکساندرو آلگاردی  و جوزپه ماتزولی  هستند . از مجسمه سازان فرانسوی این سبک پیر پوژه است که آثارش در کاخ ورسای دیده می شود .

در آغاز قرن هیجدهم در آلمان و اتریش کاخها وکلیساهاى بسیارى بسک باروک ساخته شده که بسیار جالب می باشد.

سبک روکوکو که بدنبال سبک باروک ظاهرشد و در کشور فرانسه تمرکز یافت و کارهاى کلود میشل کلودیون باین سبک است.

این را هم باید افزود که اسلوب روکوکو سبکترتر و تزئینى تر از سبکهاى باروک و رنسانس بوده وهوسهاى درباریان سطحى شاهان بوربن را مجسم میکند.

مروری بر تاریخچه مجسمه سازی
پیکر تراشی در قرن نوزدهم

درپایان قرن هیجدهم نسبت به اسلوب سطحى و توخالى روکوکو عکس العمل شدیدى نشان داده شد وسبک کلاسیک احیاء گردید.

درفرانسه این عکس العمل بصورت انقلاب اجتماعى نیز بروز کرد وبا انقلاب کبیرفرانسه نه تنها به عمر روکوکو خاتمه داده شد بلکه بناى اجتماعی فرا نسه نیز زیر و زبرگردید. ازجمله افرادى که علیه سبک روکوکوقیام کردند ، هنرمند معروف فرا نسوى ژاک لوئى دیوید بود.

در بین مجسمه سازان انگلیسى حجارانى نظیر جان فلاکسمان احیاءکننده اسلوب کلاسیک بودند . در بین حجاران اسکاندیناوى هم عده اى پیدا شدند که این اسلوب را احیاءکردند و معروفترین آنها برتل توروا لدسن بود.

در بین حجاران دیگر اروپا که باسلوب هاى دیگر آثارى برجاى گذاشتند  ادگار دگاس ( ادگار دگا )

فرا نسوى،  آلفرد استیونز انگلیسى و اوگست رودن فرانسوى که مردمتفکر، اوشهرت جها نى دارد بودند. اوگست ورنوار (نقاش فرانسوى) دراواخرعمرچون بعلت ییرى خود نمیتوا نست نقاشی کند حجار جو نى را استخدام کرد تا ایده هاى او را بصورت مجسمه در آورد.

پیکرتراشی در عصر حاضر

پیکرتراشی در عصر حاضر بعلت پیشرفت علم و تکنولژی و پدیدار شدن جوامع صنعتی دگرگونی زیادی پیدا کرد و از یک هنر صرف و تفننی به صنعتی عجین شده با سایر رشته ها مثل دکوراسیون و معماری در آمد . از پدیده های جالب هنری در قرن حاضر و قرن بیستم پیدایش ، گسترش و رخنه سبک کوبیسم در مجسمه سازی بود که اولین بار الکساندر آرچی پنکو بود که از سال 1911 آثار جالبی بوجود آورد . از دیگر پیکر تراشان این سبک می توان از لیپ شیتس، رایموند دوچام، هانری لورن را نام برد  .سبک دیگری که زیاد پیشرفت نکرد سبک فوتوریسم بود که بوچیونی آثار جالبی را در ایتالیای فاژیستی بر جای گذاشت .

بهر حال در پیکرتراشی نوین عناصری مانند چوب ،آهن ، حلبی ، طلا ، جواهر ، شیشه ، نخ ، پارچه و … بکار می رود

بخش هنری تبیان


منبع : وانیوز