تبیان، دستیار زندگی
راستى آثار حسن خلق که بخشى از آن در دنیا و همه‏ى آن در آخرت ظهور عینى پیدا مى‏کند قابل شماره کردن نیست. چنان که در روایات آمده است: هیچ حقیقتى در میزان عمل انسان در قیامت سنگین‏تر از حسن خلق نیست‏ «1». انسان اگر ایمان و عملش قوى و فراوان باشد ولى از زیب
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عامل نجات تازه داماد از مرگ حتمی


به هر دو بگو من حاضرم پسرى به آنان عنایت کنم ولى شب عروسى او شب مرگ اوست، اگر مى‏خواهند به آنان عطا نمایم! وقتى پدر و مادر چنین خبرى را شنیدند با یکدیگر مشورت کردند و نهایتاً گفتند: قبول کنیم شاید ما پیش از او بمیریم و حادثه‏ى تلخ مرگ او را نبینیم.


حسن خلق
آثار حسن خلق‏

به راستى آثار حسن خلق که بخشى از آن در دنیا و همه‏ى آن در آخرت ظهور عینى پیدا مى‏کند قابل شماره کردن نیست. چنان که در روایات آمده است: هیچ حقیقتى در میزان عمل انسان در قیامت سنگین‏تر از حسن خلق نیست.‏ «1»

انسان اگر ایمان و عملش قوى و فراوان باشد ولى از زیبایى‏هاى اخلاق برخوردار نباشد، در دنیا و بویژه در برزخ و براى این که بتوان به بخشى از آثار مکارم اخلاق و جایگاهى که در زندگى‏ دارد و این که در خیمه‏ى حیات چه نور پرفایده‏اى را مى‏افشاند

اهل ایمان از نظر ایمان با یکدیگر مساوى و یکسان نیستند، گروهى ایمانشان ضعیف، و گروهى ایمانشان متوسط، و گروهى ایمانشان کامل، و از همه‏ى‏گروه ها برتر، کسانى هستند که ایمانشان اکمل است.

اینان جمعیتى هستند که از نظر اخلاق و منش، اخلاق و منشى نیکوتر و زیباتر دارند آنچه خوبان همه دارند به تنهایى دارند.

اینان با آگاهى و معرفت نسبت به حسنات اخلاقى در مقام ظهور دادن نیکوترین و بهترین مراتب حسنات در وجود خود برآمدند و در این زمینه در صفى بعد از صف پیامبران و امامان قرار گرفتند و در حقیقت ایمانشان را به سبب احسن اخلاق به کامل‏ترین مرحله‏ى ایمان رساندند.

امام باقر علیه السلام که شکافنده‏ى علوم و حقایق و بیناى به اسرار است در این زمینه مى‏فرماید:

«إنَّ أکمَلَ المُؤمنینَ إیماناً أحْسَنَهُم خُلْقاً» (2) ؛‌کامل‏ترین مؤمنین از جهت ایمان نیکوترین آنان از نظر اخلاق است.

معلوم مى‏شود بدون مکارم اخلاقى و حسنات نفسى، ایمان در وجود انسان ناقص و در مرتبه‏اى ضعیف است، و این نقص و ضعف را ارزش‏هاى اخلاقى درمان مى‏کند و ایمان را به برترین و کامل‏ترین درجه‏ى خود مى‏رساند.

چهار چیز است که اگر در کسى باشد ایمانش کامل مى‏شود و گناهانش از پرونده‏اش پاک مى‏گردد و پروردگارش را ملاقات مى‏کند در حالى که از او راضى و خشنود است: کسى که آنچه از امور مثبت به نفع مردم بر عهده‏ى خود قرار داده براى خدا وفا کند، و زبانش با مردم راست بگوید، و از هر قبیح و زشتى در پیشگاه خدا و مردم شرم کند، و اخلاقش با خانواده‏اش نیکو باشد

مقرب‏ترین انسان در قیامت به پیامبر

آرزوى هر مؤمن روشن ضمیرى است که در قیامت از نظر جایگاه نزدیک‏ترین فرد به پیامبر اسلام باشد، پیامبرى که داراى مقام محمود و مقام شفاعت و داراى لواى توحید و حمد و از طرف پروردگار مهربان در میان تمام اوّلین و آخرین منزلت و مرتبه‏اى ویژه دارد.

پیامبرى که از روى درستى و راستى براى نجات بشریت تا قیامت به عنوان‏ بشیر و نذیر فرستاده شد.

«أقربُکم مِنّى مَجلِساً یومَ القِیامَةِ أحسنُکم خُلْقاً وَخیرُکم لِأهلِهِ‏ » (3)

نزدیک‏ترین شما به من از نظر جایگاه در قیامت نیکوترینتان از جهت اخلاق و بهترینتان نسبت به خانواده‏اش مى‏باشد.

در روایتى دیگر فرموده است:

«أقربُکم مِنّى غَداً فِى المَوقِفِ أصدَقُکم لِلحَدِیثِ وَأدّاکم لِلأمانَةِ وَأحسَنُکم خُلُقاً » (4)

نزدیک‏ترین شما به من در قیامت راستگوترینتان در گفتار و اداکننده‏ترینتان نسبت به امانت و نیکوترینتان از نظر اخلاق است.

چهار خصلت اخلاقى‏

صدق

فضایل اخلاقى چنان که از روایات استفاده مى‏شود، علاوه بر این که زینت و آراستگى انسان است، سبب شست و شوى گناه از پرونده و عامل جلب رحمت و مغفرت حضرت حق و موجب حفظ ارزش و قیمت انسان است.

کتاب شریف کافى که از معتبرترین کتاب‏هاى شیعه و بازگو کننده‏ى مکتب اهل بیت علیهم السلام است روایت بسیار مهمى را از حضرت صادق علیه السلام در این زمینه نقل کرده است:

«أربعُ مَن کنَّ فیه کمُلَ إیمانُهُ وَإن کانَ مِن قَرْنِهِ إلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً لَم ینْقُصْهُ ذَلِک، قالَ: وَهُو الصّدقُ وأداءُ الأمانةِ وَالحَیاءُ وَحُسنُ الخُلُقِ»‏ (5)

چهار خصلت است اگر در کسى باشد ایمانش کامل مى‏شود، اگرچه از سر تا پایش گناهانى باشد، این گناهان چیزى از او نمى‏کاهد؛ فرمود: و آن چهار چیز: صدق و اداى امانت و حیا و حسن خلق است.

در این زمینه از حضرت امام زین العابدین علیه السلام روایت بسیار مهمى نقل شده است:

«أربعٌ مَن کنَّ فِیهِ کمُلَ إیمانُهُ وَمُحِّصَتْ عَنْهُ ذُنوبه ولَقِىَ ربَّهُ وَهُو عَنهُ راضٍ، مَنْ وَفَى للَّهِ بِما جَعل عَلى نَفسِهِ لِلنّاسِ، وَصَدقَ لِسانُهُ مَعَ النّاسِ، وَاسْتَحْیا مِن کلِّ قَبیحٍ عِند اللَّهِ وَعِند النّاسِ، وَیحسُنُ خُلُقُه مَعَ أهلِهِ‏» (6)

چهار چیز است که اگر در کسى باشد ایمانش کامل مى‏شود و گناهانش از پرونده‏اش پاک مى‏گردد و پروردگارش را ملاقات مى‏کند در حالى که از او راضى و خشنود است: کسى که آنچه از امور مثبت به نفع مردم بر عهده‏ى خود قرار داده براى خدا وفا کند، و زبانش با مردم راست بگوید، و از هر قبیح و زشتى در پیشگاه خدا و مردم شرم کند، و اخلاقش با خانواده‏اش نیکو باشد.

روایتى است ازحضرت سجّاد علیه السلام نقل شده است و گفتار حضرت سجّاد علیه السلام هم بر اساس یکى از آیات سوره‏ى مبارکه‏ى نور است که در آن آیه خداى مهربان پاره‏اى از خصلت‏هاى زیباى اخلاقى را سبب آمرزش گناهان مى‏داند:

«... وَ لْیعْفُوا وَ لْیصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یغْفِرَ اللَّهُ لَکمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (7).

و [مردم‏] باید [در برابر خلاف کاریهاى دیگران عفو و گذشت‏] داشته باشند و [از افراط در عکس العمل و خشونت و تجاوز از حدود الهى‏] صرف نظر کنند، [اى مردم!] آیا دوست ندارید خدا از شما بگذرد؟

[- قطعاً دوست دارید پس براى بدست آوردن آمرزش و گذشت خدا گذشت کنید و صرف نظر نمایید-] و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.

تأخیر مرگ به سبب حسن خلق‏

پدر و مادر متدّین و باصفا و پاکى به یکى از پیامبران خدا به نام یهودا مراجعه کردند و گفتند: ما از زمان ازدواج اشتیاق به داشتن اولاد در قلبمان موج مى‏زد ولى تاکنون که سال‏هاست از ازدواج ما گذشته از نعمت اولاد بى‏بهره مانده‏ایم، از شما درخواست دعا و شفاعت نزد حق داریم تا اگر مصلحت باشد فرزندى به ما عطا شود. خطاب رسید: به هر دو بگو من حاضرم پسرى به آنان عنایت کنم ولى شب عروسى او شب مرگ اوست، اگر مى‏خواهند به آنان عطا نمایم!

چهار چیز است که اگر در کسى باشد ایمانش کامل مى‏شود و گناهانش از پرونده‏اش پاک مى‏گردد و پروردگارش را ملاقات مى‏کند در حالى که از او راضى و خشنود است: کسى که آنچه از امور مثبت به نفع مردم بر عهده‏ى خود قرار داده براى خدا وفا کند، و زبانش با مردم راست بگوید، و از هر قبیح و زشتى در پیشگاه خدا و مردم شرم کند، و اخلاقش با خانواده‏اش نیکو باشد

وقتى پدر و مادر چنین خبرى را شنیدند با یکدیگر مشورت کردند و نهایتاً گفتند: قبول کنیم شاید ما پیش از او بمیریم و حادثه‏ى تلخ مرگ او را نبینیم.

فرزند به آنان عنایت شد. بیست و چند سال زحمت تربیت او را به دوش جان و دل کشیدند، روزى به پدر و مادر گفت: جهت مصون ماندن از گناه نیازمند به ازدواجم. دخترى آراسته را از خانواده‏اى معتبر نامزد او کردند. شوهر به همسرش گفت: داستان عجیبى است از یک طرف باید براى داماد لباس دامادى آماده کرد و از طرف دیگر کفن، از جهتى باید شربت و شیرینى مهیا نمود و از جهتى دیگر سدر و کافور.

در هر صورت مجلس عروسى آماده شد. داماد و عروس را دست به دست دادند، مهمانان و پدر و مادر نیمه شب به خانه‏هاى خود بازگشتند. پدر و مادر در انتظار حادثه نشستند ولى از خانه‏ى داماد خبرى نیامد. هر دو به سوى خانه‏ى داماد رفتند تا جنازه‏ى او را از عروس تحویل بگیرند. هنگامى که در زدند فرزندشان با کمال سلامت در را باز کرد، چیزى نگفتند و به خانه‏ى خود باز گشتند.

مدتى گذشت، خبرى از مرگ جوان نشد. نزد یهوداى پیامبر آمدند و سبب پرسیدند، یهودا گفت: من از راز مطلب آگاهى ندارم، باید از حضرت حق بپرسم اگر راز مطلب گفته شود به شما خبر دهم.

یهودا از حضرت حق سبب پرسید، خطاب رسید شب عروسى هنگامى که خلوت شد و داماد و عروس براى غذا خوردن کنار هم نشستند، صداى ناله‏اى از بیرون شنیدند که صاحب ناله مى‏گفت تهیدستم، دستم دچار بیمارى فلج شده، امشب گرسنه مانده‏ام و چیزى براى خوردن نصیبم نشده است. اى یهودا! داماد با شوق فراوان ظرف غذاى خود را نزد آن تهیدست آورد و گفت: هرچه مى‏خواهى بخور. تهیدست وقتى سیر شد سر به دیوار خانه گذاشت و گفت:

خدایا! من که عوضى ندارم به این جوان سخى مسلک و کریم دهم، تو به عوض این محبتى که در حق من کرد به عمرش بیفزا. من که صاحب دفتر محو و اثباتم، مرگ جوان را در آن شب از دفتر محو و حوادث تعلیقى محو کردم و هشتاد سال دیگر براى او ثبت نمودم.

عرفان عملی
رسیدن به عرفان عملى در پرتو حسنات اخلاقى‏

عارفى که شیخ الرئیس ابن سینا در اشارات مى‏گوید:

عارف خواستار حق اوّل است و فقط شیفته‏ى اوست نه چیز دیگر، و او را بر همه چیز ترجیح مى‏دهد و از این جهت او را مى‏پرستد؛ زیرا فقط او را شایسته‏ى‏ پرستش مى‏داند «8».

چنین انسانى است که قلبش تسلیم خدا و باور دارنده‏ى قیامت و مطیع فرامین خدا و رسول و آراسته به مکارم اخلاقى و فضایل معنوى است.

در روایتى از رسول خدا نقل شده:

«مَا أخلصَ عَبد للَّهِ أربعینَ صَباحاً إلَّاجَرَت ینابِیعُ الحِکمةِ مِن قَلبِه عَلى لِسانهِ»‏ (9)

عبد خود را به مدت چهل روز براى خدا خالص نمى‏کند، مگر این که چشمه‏هاى حکمت از دلش بر زبانش جارى مى‏شود.

منظور از این خلوص، یقیناً خلوص نیت و پاک کردن باطن از همه‏ى رذایل و پاکیزه کردن ظاهر از خبائث اعمال است.

عطار عارف نامدار در این زمینه مى‏فرماید:

هر که باشد اهل ایمان اى عزیز

                              پاک دارد چار چیز از چار چیز

از ریا اوّل زبان را پاک دار

                               خویشتن را بعد از این مؤمن شمار

پاک دار از کذب و از غیبت زبان‏

                                تا که ایمانت نیفتد در زبان‏

پاک اگر دارى عمل را از ریا

                               شمع ایمان تو را باشد ضیا

چون شکم را پاک دارى دارى از حرام‏

                                   مرد ایمان دار باشى والسلام‏

هر که دارد این صفت باشد شریف‏

                               ور ندارد دارد ایمان ضعیف‏

هر که باطن از حرامش پاک نیست‏

                                 روح او را ره سوى افلاک نیست‏

هر که را اندر عمل اخلاص نیست‏

                                      در جهان از بندگان خاص نیست‏

هر که را کارش براى حق بود

                                    کار او پیوسته با رونق بود«10»

پی نوشت ها:

(1)- عیون أخبار الرضا: 2/ 37، باب 31، حدیث 98؛ وسائل الشیعه: 12/ 152، باب 104، حدیث 15923.

(2)- کافى: 2/ 99، باب حسن الخلق، حدیث 1.

(3)- عیون اخبار الرضا: 2/ 38، باب 31، حدیث 108؛ وسائل الشیعه: 12/ 153، باب 104، ح

دیث 15927.

(4)- مجموعه‏ى ورام: 2/ 31؛ بحار الانوار: 74/ 152، باب 7، حدیث 83.

(5)- کافى: 2/ 99، باب حسن الخلق، حدیث 3؛ بحار الانوار: 68/ 374، باب 92، حدیث 3.

(6)- امالى مفید: 299، المجلس الخامس و الثلاثون، حدیث 9؛ بحار الانوار: 64/ 296، باب 14، حدیث 20.

(7)- نور  22.

(8)- اشارات: 3/ 375.

(9)- عیون اخبار الرضا: 2/ 69، باب 31، حدیث 321؛ بحار الانوار: 67/ 242، باب 54، حدیث 10.

(10)- پندنامه و بى‏سرنامه: 6.

فرآوری: محمدی

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع : سایت عرفان،برگرفته از کتاب زیبایی های اخلاق شیخ حسین انصاریان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.