تبیان، دستیار زندگی
قرآن كریم كتاب هدایت و تعلیم و تربیت انسان ها به سوی كمال و نزدیک شدن به خداوند متعال است؛ «ذلك الكتاب لا ریب فیه هدی للمتقین؛[1] آن كتاب با عظمتی است كه شك در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزكاران است.» خداوند در جایی دیگر قرآن را مایه درمان، شفا و رحم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قرآن چگونه تأثیر گذار می شود؟


ما قائل به این هستیم كه قرآن كتاب راهنما و برنامه زندگی است. هر مسلمانی كه قرآن را می خواند تا چه حد او را هدایت می كند؟

قرآن
پاسخ :

قرآن كریم كتاب هدایت و تعلیم و تربیت انسان ها به سوی كمال و نزدیک شدن به خداوند متعال است؛ «ذلك الكتاب لا ریب فیه هدی للمتقین؛[1] آن كتاب با عظمتی است كه شك در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزكاران است.»

خداوند در جایی دیگر قرآن را مایه درمان، شفا و رحمت می داند و می فرماید: «و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمومنین؛[2] و ما آن چه را برای مومنان مایه درمان و رحمت است، از قرآن نازل می كنیم... »

حضرت علی -علیه السّلام- می فرماید: «از این كتاب بزرگ الهی و آسمانی برای بیماری های خود شفا بخواهید و برای حل مشكلاتتان از آن یاری بطلبید، چون در این كتاب درمان بزرگترین دردها است... .»[3] بنابراین، قرآن كریم دریای بی كران معارف بلند الهی است و هر كس به اندازه ای كه شنا و غواصی كند، می تواند به همان اندازه از هدایت و معارف قرآن كریم بهره مند باشد.

برخی افراد ممكن است از سطح آگاهی و همت كمتری برخوردار باشند كه به طور طبیعی از قرآن كریم به همان اندازه همت و توانایی خویش بهره می برند، بعضی نیز از همت و آگاهی بالایی برخوردارند. چنین افرادی مزرعه وجود خویش و دیگران را با استفاده از معارف مختلف و بلند قرآن كریم آبیاری كرده و به گلستان و بوستان تبدیل می نمایند.

هر انسانی در هر سطح و مقامی كه باشد می تواند با تلاوت، انس با قرآن، تفكر، تدبر و عمل به دستورهای آن از هدایت و راهنمایی نسبی قرآن بهره مند شود.

متشابهات: آیاتی هستند كه معنای آن ها برای همه كس قابل فهم نیست، بلكه باید با توجه به روایات و آیات دیگر قرآن كریم بوسیله دانشمندان و مفسران و قرآن شناسان به معنای آن ها پی برد

برای ورود و شناخت معارف هدایتگر قرآن كریم، آشنایی با روایات و سخنان معصومان ـ علیهم السّلام ـ و تفسیر آیات و سوره ها بوسیله آن بزرگواران لازم و ضروری است. چون خود قرآن كریم می فرماید: «و انزلنا الیك الذكر لِتَبَینَ للناس ما نزل الیهم:[4] ما قرآن را بر تو فرود آوردیم تا آن چه را كه بر آنها فرود آمده، بر ایشان توضیح دهی.»

برای شناخت قرآن و بهره مندی از هدایت آن باید با زبان عربی و تاریخ اسلام و با تفسیر قرآن با قرآن (یعنی تطبیق و ارائه آیات بر دیگر آیات) آشنا شد.

همچنین تدبر در آیات[5]، رعایت تقوای الهی[6] و... در بهره گیری از هدایت و راهنمایی قرآن كریم موثر است.[7]

البته باید توجه داشت كه آیات قرآن نیز به دو گونه است:

1. محكمات: آیاتی هستند كه برای همه قابل فهم است و نیازی به تاویل ندارند.

2. متشابهات: آیاتی هستند كه معنای آن ها برای همه كس قابل فهم نیست، بلكه باید با توجه به روایات و آیات دیگر قرآن كریم بوسیله دانشمندان و مفسران و قرآن شناسان به معنای آن ها پی برد. قرآن كریم می فرماید: «هو الذی انزل علیك الكتاب منه ایاتٌ محكمات هن ام الكتاب و اخر متشابهات... :[8] او كسی است كه این كتاب (آسمانی) را بر تو نازل كرد كه قسمتی از آن آیات محكم (صریح و روشن) است كه اساس این كتاب می باشد، و قسمتی از آن «متشابه» است.»

دانشمند انگلیسی و آیه الکرسی

پس وجود متشابهات این ضرورت را می رساند كه برای شناخت قرآن و بهره مندی از هدایت و رحمت قرآن باید به روایات اسلامی، سایر آیات قرآن كریم و تفاسیر و آثار دانشمندان علوم و معارف قرآن مراجعه كرد.

در پایان مناسب است به فرمایش آیت الله جوادی آملی توجه كنیم كه می فرمایند: «سخن گفتن قرآن كریم به زبان فطرت انسان ها و عمومی بودن فهم آن بدین معنی نیست كه بهره همگان از این كتاب الهی یكسان است، معارف قرآنی مراتب فراوانی دارد و هر مرتبه آن بهره گروهی خاصی است»[9]

از امام صادق -علیه السّلام- نقل شده است كه فرمودند: كتاب الله عزوجل علی اربعة اشیاء: علی العبارة و الاشارة و الطائف و الحقایق. فالعبارة للعوام و الاشارة للخواص و اللطائف للاولیاء و الحقائق للانبیاء.[10] ترجمه: قرآن بر چهار گونه است: كه عبارتند از: عبارت، اشاره، لطائف و حقایق، كه عبارت آن برای عموم مردم، اشاره آن برای خواص، لطائف آن برای اولیاء و حقایق آن برای انبیاء ـ علیهم السّلام ـ می باشد.

اقبال لاهوری و قرآن خواندن

اقبال لاهوری در دوران کودکی هر روز صبح و عصر به قرائت قرآن مشغول می شد. پدرش هر روز صبح از او می پرسید: چه می خوانی؟

اقبال در جواب می گفت: قرآن می خوانم.

سه سال بر این منوال گذشت تا اینکه روزی اقبال از پدرش پرسید: شما هر روز از من فقط یک سؤال می پرسی و من نیز فقط یک جواب می دهم. منظور شما چیست؟

قرآن‌، دو کار اساسی نسبت به انسان‌ها بر عهده دارد:نخست آن‌ها را از هرگونه بیماری‌، عیب‌، ظلمت و نارسایی‌های فکری‌، اخلاقی و عملی پاک می‌سازد؛ سپس برای جوانه زدن شکوفه‌های‌ِ فضایل انسانی‌، آن‌ها را به سوی ارزش‌ها و صفات پسندیده و خداگونه هدایت و تربیت می‌کند

پدرش گفت: می خواهم که به قرآن کریم تمایل پیدا کنی. می خواهم بدانم که قرائت قرآن چگونه در تو تأثیر می کند. ای فرزندم قرآن را آنگونه بخوان که گویا بر تو نازل شده است.

اقبال می گوید: از آن روز به بعد خواندن جدیدی از قرآن را با قلب و حواس و فکرم و با تمام توان و نیرویی که داشتم، شروع نمودم تا این که احساس کردم که آدم دیگری شده ام. فهم و درکم از زندگی غیر از آنچه بود که قبلاً درک کرده بودم. در حقیقت قرآن، زمانی بخشی از خود را در اختیار شما می گذارد که شما تمام وجود خود را در اختیار آن گذاشته باشید.

                      نقش قرآن چون در این عالم نشست  

نقش های پاپ و کاهن را شکست

                     فاش گویم آنچه در دل مضمر است

این کتابی نیست، چیز دیگر است

                    چون به جان در رفت، جان دیگر شود

جان که دیگر شد، جهان دیگر شود

                   همچو حق پنهان و هم پیداست این

زنده و پاینده و گویاست این

                    اندر او تدبیرهای غرب و شرق

قدرت اندیشه پیدا کن چو برق

رفتار
چگونه قرآن بر رفتار انسان تأثیر می‌گذارد؟

قرآن‌، دو کار اساسی نسبت به انسان‌ها بر عهده دارد: نخست آن‌ها را از هرگونه بیماری‌، عیب‌، ظلمت و نارسایی‌های فکری‌، اخلاقی و عملی پاک می‌سازد؛ سپس برای جوانه زدن شکوفه‌های‌ِ فضایل انسانی‌، آن‌ها را به سوی ارزش‌ها و صفات پسندیده و خداگونه هدایت و تربیت می‌کند.

خداوند متعال در این‌باره می‌فرماید:"وَ نُنَزِّل‌ُ مِن‌َ الْقُرْءَان‌ِ مَا هُوَ شِفَآءٌ وَ رَحْمَة‌ٌ لِّلْمُؤْمِنِین‌َ وَ لاَ یزِیدُ الظَّـَـلِمِین‌َ إِلآ خَسَارًا؛ (اسراء 82) قرآن را نازل می‌کنیم که شفا و رحمت برای مؤمنان است و ستمگران را جز خسران

(و زیان‌) نمی‌افزاید." در این آیه شریفه‌، "شفأ" به مرحله پاک‌سازی درونی و "رحمت‌" به مرحله هدایت به سوی خدا اشاره دارد. آری‌، قرآن نسخه شفابخش‌، برای هرگونه انحرافات اعتقادی و اخلاقی است‌. اگر کسی می‌خواهد خود را از بیماری شرک‌، جهل‌، غرور، حسد، نفاق‌، دروغ‌، غیبت‌، بی‌صداقتی‌، اعمال زشت و... نجات دهد، دارویش در قرآن هست‌.

خداوند متعال می‌فرماید:"قَدْ جَآءَتْکُم مَّوْعِظَة‌ٌ مِّن رَّبِّکُم‌ْ وَشِفَآءٌ لِّمَا فِی الصُّدُورِ؛ (یونس‌، 57) از سوی پروردگارتان اندرز و شفادهندة دل‌ها نازل شد."

در این‌ جا به چند مورد از تأثیرها و اشاره‌های قرآن به ابعاد مثبت شخصیت و رفتار انسان می‌پردازیم‌:

1. درمان دردهای درونی‌:

خداوند در قرآن می‌فرماید:"یـََّأَایهَا النَّاس‌ُ قَدْ جَآءَتْکُم مَّوْعِظَة‌ٌ مِّن رَّبِّکُم‌ْ وَشِفَآءٌ لِّمَا فِی الصُّدُور؛(یونس‌،57) ای مردم‌!اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است‌؛ و درمانی برای آن‌چه در سینه‌ها است(درمانی برای دل‌های شما) در آیه دیگر می‌فرماید: "وَ نُنَزِّل‌ُ مِن‌َ الْقُرْءَان‌ِ مَا هُوَ شِفَآءٌ وَ رَحْمَة‌ٌ لِّلْمُؤْمِنِین‌؛(اسراء 82) و از قرآن‌، آن‌چه شفا و رحمت است برای مؤمنان نازل کردیم‌."

2. شخصیت قرآنی در گرو دانستن و فهمیدن‌:

قرآن کریم انسان را به تفکّر در جهانی که او را احاطه کرده است ترغیب‌، و او را به شناخت کلیه رمز جهان هستی رهنمون می‌کند. قرآن‌، انسان را با حل‌ّ مهمترین مسئلة جهان هستی‌، یعنی فهم سازمان حتی‌، شناخت مبدأ و معاد آشنا می‌کند:" آنان که خدا را در حال ایستاده و نشسته و آن گاه که بر پهلو خوابیده‌اند، یاد می‌کنند؛ و در اسرار آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند". (آل‌عمران‌،191)

3. پرهیز از تقلید کورکورانه و ترغیب به استقلال فکری‌:

"گفت‌:ای صالح‌! به راستی تو پیش از این‌، در میان ما مایه امید بودی‌، آیا ما را از پرستش آن چه پدران ما می‌پرستیدند باز می‌داری‌؟" (هود،62)

انسان قرآنی‌" از حیات اجتماعی‌، خود را عضوی از پیکر جامعه می‌داند و دیگر انسان‌ها را خواهران و برادران خود می‌داند:"إِنَّمَا الْمُؤْمِنُون‌َ إِخْوَة‌ٌ؛(حجرات‌،10) همانا مؤمنان برادران یک دیگر می‌باشند

4. مسئولیت‌پذیری‌:

شخصیتی که تحت تأثیر تربیت‌های قرآنی قرار گرفته‌، شخصیتی مسئولیت‌پذیر است‌؛ نه تنها در مقابل کج‌روی‌، انحراف‌، جهالت و فساد سکوت نکرده در آن حل نمی‌شود، بلکه در برابر حرکت جامعه و خانواده و نزدیکان خویش نیز، خود را مسئول می‌داند و برای هدایت دیگران‌، خود را به زحمت می‌اندازد:" ای کسانی که ایمان آورده‌اید!خودتان و کسان خود را از آتشی که سوخت آن مردم و سنگ‌ها هستند حفظ کنید." (تحریم‌،6)

5. استواری و پایداری‌:

خداوند در داستان حضرت موسی‌ وقتی از راه‌یابی جادوگران به حق سخن می‌گوید، که سبب ایمان آن‌ها شد، از پایداری آنان یاد می‌کند: "جادوگران فرعون که با دیدن اعجاز حضرت موسی‌ایمان آورده بودند، در مقابل تهدید او[ گفتند: ما به سوی پروردگارمان باز خواهیم گشت و تو ما را به کیفر نمی‌رسانی‌، جز برای این که ما به (معجزات و) آیات پروردگارمان ـ وقتی برای ما آمد ـ ایمان آورده‌ایم‌، پروردگارا!بر ما شکیبایی فرو ریز و ما را مسلمان بمیران‌." (اعراف‌،125ـ126)

6. روحیه برابری و برادری‌:

"انسان قرآنی‌" از حیات اجتماعی‌، خود را عضوی از پیکر جامعه می‌داند و دیگر انسان‌ها را خواهران و برادران خود می‌داند:"إِنَّمَا الْمُؤْمِنُون‌َ إِخْوَة‌ٌ؛(حجرات‌،10) همانا مؤمنان برادران یک دیگر می‌باشند."

7. ایثار و فداکاری‌:

"وَ یؤْثِرُون‌َ عَلَی‌ََّ أَنفُسِهِم‌ْ وَلَوْ کَان‌َ بِهِم‌ْ خَصَاصَة‌؛(حشر،9) و آن‌ها را بر خود مقدم می‌دارند، هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند."

8. ترغیب به بندگی خدا و رهایی از بندگی دیگران‌:

"یـََّأَایهَا النَّاس‌ُ اعْبُدُواْ رَبَّکُم‌ُ الَّذِی خَلَقَکُم‌؛(بقره‌،21) ای مردم‌!پروردگار خود را عبادت کنید، آن کس که شما را آفرید.؛ تمام کسانی که در آسمان‌ها و زمین هستند، بندة اویند."؛ (مریم‌،93)

9. اعتقاد به مبدأ و معاد:

"إِنَّا لِلَّه‌ِ وَ إِنَّـآ إِلَیه‌ِ رَ َجِعُون‌َ ؛(بقره‌،156) ما از آن خداییم و به سوی او باز می‌گردیم‌."

البته تأثیرات سازندة قرآن بر شخصیت انسان‌، پیش‌تر از آن است که بیان شد. و اشاره به موارد مذکور، تنها در حدّ پاسخ به یک پرسش است‌.

پی نوشت ها :

[1] . بقره/ 2.

[2] . اسراء/ 82.

[3] . ر. ک به: نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، تهران، نسخه خطی، خطبه 175، ص567.

[4] . نحل/ 44.

[5] . محمد/ 24.

[6] .بقره/ 282.

[7] . ر. ک: مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، قم، انتشارات صدرا، ص20.

[8] ، آل عمران/ 7.

[9] . جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، مركز نشر اسراء، چاپ سوم، 1381، ج1، ص36-37.

[10]. همان.

فرآوری :محمدی

 بخش قرآن تبیان


منابع :

اندیشه قم

سایت جواب