تبیان، دستیار زندگی
بی‌شک به دست آوردن مهارت‌هایی که مربوط به تعریف طلبه و هویت صنفی اوست، برای طلبه لازم است اما سایر توانایی‌ها و مهارت‌ها برای طلبه تنها یک فضیلت به شمار می‌رود و ضروری نیست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

توانمندی های طلبگی(2)

طلبه
بی‌شک به دست آوردن مهارت‌هایی که مربوط به تعریف طلبه و هویت صنفی اوست، برای طلبه لازم است اما سایر توانایی‌ها و مهارت‌ها برای طلبه تنها یک فضیلت به شمار می‌رود و ضروری نیست.

مطالب شماره یک این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.

4.مهارت‏های عمومی

علاوه بر  سه مهارت اصلی،که گفته شد، توانمندی‏های فرعی دیگری وجود دارد که به طلبگی اختصاص ندارد، ولی در زندگی عمومی او به کار می‏آید؛ توانایی‏هایی چون خوش‌نویسی، طراحی، رانندگی، انواع ورزش‏ها، توانمندهای نظامی، اطلاعات عمومی غیر مرتبط با حوزه دین و... .

این مهارت‏ها در هویت صنفی طلبه تأثیر چندانی ندارد؛ یعنی می‏توان عالمی ربانی و کارآمد تصور کرد که از این توانایی‏ها بی‏بهره باشد. این توانمندی‏ها را به دو دسته تقسیم می‏کنیم.

دسته اول گروهی که با صرف زمان اندک، می‏توان بر آن تسلط یافت و بهرة فراوانی از آن دریافت؛ مثل رانندگی، تایپ (حروف چینی و ماشین نویسی)، مهارت‏های عمومی امداد و کمک‏های اولیه؛ این دسته مهارت‏ها تجهیزات ارزنده‏ای هستند که با صرف زحمت و مؤونة اندک، فایده و معونت فراوانی می‏دهند و به حکم عقل، پی‏گیری و تحصیل آنها مقرون به صرفه است.

دسته دوم مهارت‌هایی است که برای کسب آنها به زمان طولانی و توان بسیار نیاز است. علوم غیرحوزوی مانند پزشکی، مهندسی و تخصص‏های مربوط به سایر مشاغل، همچون آهنگری و نجاری و.. . از این دسته‏اند.

پی‏جویی این مهارت‏ها وظیفة طلبه نیست، بلکه با ایجاد مشغولیت مزاحم، نرخ کارآمدی او را در هویت صنفی‏اش پایین می‏آورد، به همین جهت مانع انجام وظیفه محسوب می‏شود.

فرایند تحصیل کارآمدی

نظام آموزشی حوزه‏های علمیه، مقدمات لازم برای دین‏شناسی را در اختیار طلبه قرار می‏دهد. این مقدمات، شامل آشنایی با زبان عربی، آشنایی با پیکره علوم اسلامی و جغرافیای مباحث و نیز آشنایی با متد استنباط از منابع دین است.

برخی مهارت‏های تبلیغی نیز به صورت کاملاً نظری در علم بلاغت و صناعات خمس منطق معرفی شده است، اما تمرین این مهارت‏ها و نیز مهارت‏های نوع سوم و چهارم بر عهده خود طلبه است؛ گرچه برخی مراکز و مؤسسات وابسته به حوزه، امکان تحصیل بخشی از این توانمندی‏ها را فراهم آورده‏اند.

به هر حال لازم است هر طلبه از آغاز ورود به حوزه، در اندیشه کسب مهارت‏های مورد نیاز آینده خود باشد و در روزگار تحصیل، دست کم یک بار به تجربة عینی مسئولیت‏های صنفی خود اقدام کند و مهارت خود را نسبت به اموری که در آینده بدان نیاز دارد یا در معرض آن قرار می‏گیرد، بیازماید.

این آزمایش طبعاً در مقیاس کوچک و فضای کنترل شده‏ای صورت می‏گیرد، ولی در مهارت افزایی و کارآمدی طلبه، نقشی بسیار مؤثر ایفا خواهد کرد.

کسی که در پی کسب مهارت وزنه‌برداری است، باید به عنوان تمرین، وزنه‏هایی مشابه آن‏چه در مسابقة نهایی بلند می‏کنند، بلند کرده باشد؛ بلند کردن گونی برنج و کنده درخت، تمرین مناسبی برای ورزش وزنه‏برداری نیست؛ این عمل گرچه موجب تقویت بازوی وزنه‏بردار می‏شود، اما دقت‏های ویژه و تکنیک خاص وزنه‌برداری را به او منتقل نمی‏کند.

به همین ترتیب، لازم است طلبه در خلال تحصیل علوم حوزوی، حداقل یک مورد تدریس، یک دهه سخنرانی، یک سفر تبلیغی، تألیف مقاله یا کتاب، پژوهش، تحقیق کتاب و مقابله با نُسخ، مدیریت فعالیت‏های فرهنگی، حضور در اردوی فرهنگی و.. . را تجربه کرده باشد و با فضای متنوع هر یک از این امور، از نزدیک انس داشته باشد.

این تجربه شخصی موجب می‏شود که فراز و نشیب هر یک و مزایا و کاستی‏های آنها را به خوبی دریابد و داوری روشنی نسبت به ظرفیت‏های هر مقوله و نیز توانمندی‏های خود داشته باشد.

این تجربه هرگز نباید به آسیب تعویق، تأخیر و تسویف گرفتار آید. پایان تحصیلات حوزوی که طلبه در سنین 35 تا 40 سالگی قرار دارد، آغاز خوبی برای پرداختن به این امور نیست. دغدغة مهارت افزایی و کارآمدی، باید از آغاز طلبگی در طلبه وجود داشته باشد و او را به حرکت و جوشش بیشتر وادار کند.

در سنین بالا علاوه بر آنکه استعداد فراگیری انسان کم می‏شود، توقع اجتماع از او بالا می‏رود و نارسایی و اشتباه که لازمه طبیعی هر فراگیری است، برای او موجه شمرده نمی‏شود.

غالباً کسانی که توان افزایی خود را به سنین بالا به تعویق می‏اندازند، در آن موقعیت، به سبب بروز همین مشکلات، از اقدام برای کسب مهارت دوری می‏کنند.

در پایان ذکر این نکته لازم است که این تجربه‏های نخستین که در ابعاد کوچکی صورت می‏گیرد ـ هر چند زرین و موفق ـ هرگز نباید موجب غرور و خودبسندگی شود ، زیرا به فرموده امیر مؤمنان خود پسندی مانع پیشرفت انسان می‏شود.

الاِعجابُ یمنَعُ الازدِیادَ[1]؛

نقطه مقابل این آفت، کوچک شمردن این تجارب و دریغ از اهتمام شایسته برای آن است. این مسئله نیز موجب از دست رفتن یک فرصت ارزشمند می‏شود که همیشه تکرارپذیر نیست.

طلبه باید سقف خلاقیت و توانایی‏های فردی خود را با حوصلة کامل در انجام این تجارب به کارگیرد و فراورده‏ای درخشان، ممتاز و مثال زدنی عرضه کند تا هم از فرصت حاصل آمده به خوبی بهره گرفته باشد، هم درپیشگاه امام حاضر  سرفراز و سربلند باشد.


[1]. نهج البلاغه، حکمت 167.

تهیه و تنظیم: محمد حسین امین گروه حوزه علمیه تبیان