تبیان، دستیار زندگی
در میان صفات ناپسند اخلاقی شاید کمتر صفتی به اندازه غرور و فریفتگی زیان ور و مرگبار باشد. پیامدهای غرور تمام زندگی انسان را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد و دنیا و خرت را تباه می‌کند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آثار تخریبی غرور


در میان صفات ناپسند اخلاقی شاید کمتر صفتی به اندازه غرور و فریفتگی زیان ور و مرگبار باشد. پیامدهای غرور تمام زندگی انسان را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد و دنیا و خرت را تباه می‌کند.


غرور

غرور، سرچشمه بیگانگی از خدا و خویشتن، اشتباه در قضاوت، گم کردن راه حق، پیوستن به خط شیطان و لودگی به انواع گناهان است. قرن، تکبر و غرور را که یک خوی خطرناک درونی است، مستقیماً مورد بحث قرار نداده؛ بلکه روی پدیده‌های ظاهری ن، حتی ساده‌ترینش، انگشت گذاشته است: « وَ لا تَمْشِ فِی اْلأَرْضِ مَرَحًا» ؛ « و مغرورانه بر زمین راه مرو».(1) از نظر قرن تکبر و غرور، حتی در سطح ساده‌ترین ثارش، مذموم، ناپسند و شرم ور است.

1. مغرور شدن انسان به خود، فریفتگی به خود و دچار کبر و نخوت شدن، مایه شکست در زندگی و عقب افتادگی است. لشکری که به خودش مغرور بشود، به سادگی در جنگ  شکست می‌خورد. محصلی که به خودش مغرور باشد، به راحتی در امتحانات رفوزه می‌شود. مسلمانی هم که به خودش مغرور باشد، به راحتی خودش را گرفتار قهر و غضب الهی می‌سازد. هم چنان که امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرموده است: «طوبی لمن لم تقتله قاتلات الغرور؛ خوشا به حال کسی که فریب‌های کشنده او را نکشته باشد».(2)

2. این تصور که ثروت و امکانات مایه سعادت و پیروزی است، این تصور که با پول می‌توان هر کاری را انجام داد، تصور غلطی است که نتیجه‌اش هم مغرور به خود شدن و سرمست شدن و غفلت از نقایص و محدودیت‌های خود است؛ طوری که گاه کار به جایی می‌رسد که در مقابل خداوند می‌ایستیم و فراموش می‌کنیم که خداوند این نعمت را به ما اعطا کرده است؛ همان طوری که قارون این حرف رو گفت:« قالَ إِنَّما أُوتیتُهُ عَلی عِلْمٍ عِنْدی أَ وَ لَمْ یَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ قَدْ أَهْلَکَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَ أَکْثَرُ جَمْعًا وَ لا یُسْئَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ» ؛ « (قارون) گفت: این ثروت را به وسیله دانشی که نزد من است، به دست ورده‌ ام! یا او نمی‌دانست که خداوند اقوامی را پیش از او هلاک کرد که نیرومندتر و ثروتمندتر از او بودند؟! (و هنگامی که عذاب الهی فرا رسد،) مجرمان از گناهانشان سؤال نمی‌شوند».(3)

غرور اغلب سبب ندامت و پشیمانی می‌شود؛ زیرا انسان نمی‌تواند ارزیابی صحیحی از خود و دیگران داشته باشد و در محاسبات خود در حرکت فردی و اجتماعی گرفتار اشتباه می‌شود و همین امر او را به ندامت و پشیمانی می‌کشاند. در حدیثی از امیر مؤمنان علیه السلام مده است: «دنیا خواب و خیالی بیش نیست و مغرور شدن به آن موجب پشیمانی است

3. انسانی که گمان کند همیشه برای اعمالی که مورد نظر دارد (مانند عبادت و توبه یا حتی کارهای روزمره) فرصت دارد، از در انجام دادن ن‌ها سستی می‌کند و در نتیجه از ثار و نتایج مثبت ن‌ها محروم شده و گرفتار بدی‌ها و شرور می‌شود تا نکه فرصت انجام ن‌ها از بین می‌رود و یا مرگ فرا می‌رسد. در کلامی از امام علی علیه‌السلام مده است: « جِماعُ الشَّـرِّ فِی الاِغْتِرارِ بِالْمَهَلِ وَ الاِتِّکالِ عَلَی العَمَلِ؛ گول مهلت را خوردن و به عمل تکیه کردن جامع همه بدی‌هاست».(4)

4. غرور مانع تأثیر موعظه و نصیحت دیگران می‌شود؛ زیرا انسان مغرور که فریب هوای نفس را خورده و به خودپسندی و خود بزرگ بینی دچار شده، نظرات و اعمال خود را کاملاً صحیح و غیر قابل خدشه می‌داند؛ طوری که حتی حاضر به شنیدن نظرات دیگران نیست. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرموده است: « بَینَکُمْ وَ بَینَ الْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ الْغِرَّةِ؛ میان شما و موعظه پرده‌ای از فریب خوردگی است».(5)

5. غرور سبب ترک محاسبه و بررسی خود و اعمال خود می‌شود و در نتیجه اعمال او تباه می‌شود؛ زیرا در انجام ن دقت به خرج نمی‌دهد و همین امر باعث خراب شدن کار او می‌شود، مانند جراح مغروری که ممکن است بیمار خود را در کام مرگ فرو ببرد و یا حداقل ناقص کند و یا انسان مؤمن مغروری که گرفتار ریا و عجب که عمل را فاسد می‌کند، می‌شود. در حدیثی از امیر مؤمنان علیه السلام مده است: « غُرورُ الأمَلِ یفْسِدُ الْعَمَلَ؛ فریبندگی رزو، سبب فساد عمل می‌شود».(6)

6. غرور اغلب سبب ندامت و پشیمانی می‌شود؛ زیرا انسان نمی‌تواند ارزیابی صحیحی از خود و دیگران داشته باشد و در محاسبات خود در حرکت فردی و اجتماعی گرفتار اشتباه می‌شود و همین امر او را به ندامت و پشیمانی می‌کشاند. در حدیثی از امیر مؤمنان علیه السلام مده است: «دنیا خواب و خیالی بیش نیست و مغرور شدن به ن موجب پشیمانی است».(7)

پی نوشت ها:

1. لقمان: 18.

2. غررالحکم، ح 7175.

3. قصص: 78.

4. غررالحکم، ح 4771.

5. نهج‌البلاغه، حکمت 282.

6. غررالحکم، ح 6390 .

7. غررالحکم، ح 1384.

زهرا رضائیان

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.