مدیریت برخورد
مدیران از نظر توان تسلط بر خود متفاوت هستند. بعضی از آن ها می توانند بر خود تسلط داشته و رفتار خود را کنترل کنند. برخی دیگر، زود به هیجان می آیند و ممکن است در یک شرایط خاص نتوانند عواطف و احساسات خود را کنترل کنند.
پژوهش ها نشان می دهد، مدیرانی که توان خود کنترلی (self – control) بیشتری دارند، در مقایسه با افرادی که کنترل کمتری دارند، در مدیریت خود موفق تر هستند. افرادی که به سرعت عصبانی می شوند و خلق خود را از دست می دهند، در مقابل کسانی که دارای قدرت اراده قوی هستند و می توانند از درون خود را کنترل کنند، از نظر برقراری روابط انسانی ضعیف تر عمل می کنند.
خود کنترلی حاصل تفکر و تعمق فرد می باشد که بر اساس عقاید و ارزش های خود می تواند رفتار خود را از درون کنترل کند. در حقیقت، عامل خود کنترلی وجدان، اعتقادات و شناخت درست فرد می باشد که او را موظف می کند که بدون توجه به یک نیروی خارجی، از درون رفتار خود را در راستای عوامل فوق تنظیم کند. نام دیگر خود کنترلی، مدیریت برخود با خود مدیریتی (self – management) است. در این حالت، مدیر بر تمام رفتارها و حرکات خود تسلط دارد و می داند در چه زمانی چه رفتاری را از خود بروز دهد و یا در صورت لزوم نسبت به یک چیز بی عمل باقی بماند. در حقیقت، واکنش نسبت به محرک ها، فرآیندهای شناختی و پیامدهای پاسخ های مختلف در اختیار اوست.
این موضوع کاربردهای زیادی در مدیریت آموزشی دارد و می تواند یکی از عوامل مهم برقراری روابط انسانی به حساب آید. مدیر آموزشگاه یا مؤسسه آموزشی و همچنین معلمین نیاز به سعه صدر دارند.
سعه صدر نوعی کنترل بر خود می باشد که فرد می تواند با نوعی اغماض و چشم پوشی، از بعضی از حرکات افراد بگذرد.
به عنوان مثال، دانش آموزان یک مدرسه چه از نظر تعداد و چه از نظر تفاوت های فردی و چه از نظر موقعیت سنی در شرف ارتکاب اشتباه هستند.
بسیاری از حرکات آن ها طبیعی و بچه گانه است و مدیر نمی تواند با دیدی منطقی و در عین حال در حد یک بزرگسال از آن ها انتظار عمل داشته باشد. آزمایش و خطا از طبیعت زندگی انسان و مخصوصاً بچه هاست و باید با دیدی تعلیم و تربیتی و واقع بینانه به آن نگریست. پس، داشتن سعه صدر و چشم پوشی می تواند عاملی برای جذب بچه ها باشد. سختگیری زیاد، نظارت مستقیم و کنترل شدید که بچه ها را کاملاً محدود می کند، بر خلاف خود کنترلی است.
از طرف دیگر، مدیریت آموزشی نیاز به کنترل عاطفی دارد. در میان یک مدرسه پانصد نفری، در هر روز چندین و شاید ده ها نفر مرتکب اشتباهات سلیقه ای، تعمدی و بیمار گونه شوند. اگر قرار باشد در ازای هر انحراف یا مشکل، مدیر از کوره بدر رود و نتواند عواطف و احساسات خود را کنترل کند، روابط داخل مدرسه دچار اشکال می شود.
این که مدیر به کدام یک از محرک ها پاسخ دهد و این پاسخ با چه شدتی باشد در اختیار مدیر است. از طرف دیگر، برخورد با رفتارهای افراد از نظرنتایجی که بدست می آید و این که چه پاداشی باید به آن ها داد تا رفتار همچنان پایدار باقی بماند و یا تضعیف و قطع شود بر عهده مدیر است. مدیری که در همه موارد با اتکاء به مطالعات و بررسی ها، وجدان، اعتقادات، ارزش ها و در نظر گرفتن شرایط حاکم بر مدرسه می تواند مقدار معینی از رفتار را بروز دهد فردی خود کنترل است. وقتی دانش آموزان، معلمان، کارکنان و اولیاء می بینند که مدیرشان با تسلط بر خود و متکی بر ارزش ها و اصول رفتاری شایسته از خود نشان می دهد و رفتاری عصبی و کاملاً عاطفی از خود بروز نمی دهد، به او اعتماد پیدا می کنند و علاقمند می شوند که با او رابطه برقرار کنند.
منبع : روابط انسانی در آموزشگاه - دکتر سید محمد میر کمالی
مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: شکوفه باصری
تنظیم : نسیم گنجی منش