شكل گیری بریگاد قزاق در ایران
بریگاد قزاق برای ناصرالدین شاه
ایران در زمان حکومت پادشاهان قاجار ارتش منظم و پیشرفتهای نداشت. برای خدمت سربازی قوانین و ضوابطی تدوین نشده بود. هرج و مرج و از همگسیختگی چنان در درون ارتش ایران آشکار بود که حتّی برای خدمت در ارتش سن به خصوصی در نظر گرفته نمیشد.
به همین دلیل در ارتش ایران از پیرمرد تا جوان کم سن و سال مشاهده میشد و حقوق آنها ماهها پرداخت نمیگردید. بدین لحاظ ناصرالدّین شاه به یک چنین ارتش پوشالی و نظامیان تیرهبختی اصولا اعتقادی نداشت. هنگامی که به روسیه سفر کرد، در سنپترزبورگ رژه قزاقان روسی را که با نظم و انتظام و انضباط خاصی از مقابل او و تزار روس حرکت میکردند، او را شادمان ساخت. سیاستمداران روسی چون رضایتمندی خاطر شاه را از سان و رژه دریافتند، وی را وادار و تشویق نمودند که به تشکیل بریگاد قزاق موافقت کند. شاه پذیرفت و بریگاد قزاق در سال 1879 میلادی تأسیس شد. بریگاد در لغت فرانسه به معنای چندین واحد نظامی از یک صنف است که تحت فرماندهی یک سرتیپ یا ژنرال اداره میشود. این بریگاد در قرن گذشته نقش مهمّی در تاریخ حیات سیاسی و نظامی ایران داشته و ستون اصلی حفظ منافع روسیه در ایران بوده است. فرماندهان و معلمان نظامی بریگاد قزاق از پترزبورگ اعزام میشدند.
فرمانده بریگاد در ایران، تابع شخص شاه بود و از او دستور میگرفت و در مقابل وزیر جنگ و صدراعظم هیچگونه مسئولیّتی نداشت. در مسائل سیاسی، فرمانده بریگاد صرفآ با سفیر روس مشورت میکرد. در بحبوحه انقلاب مشروطیّت فرماندهی بریگاد با سرهنگ و. پ لیاخوف بود که مستقیمآ از ارتش روسیه به تهران اعزام شده بود. بریگاد ایران از دو هنگ سوار تشکیل میشد. علاوه بر سواره نظام، یک گردان پیاده، متشکل از چهار گروهان و دو باتری توپخانه سوار (هر یک مرکب از چهار توپ) و در مجموع 1500 نفر بود.
به علاوه یک پزشک نظامی به نام دکتر ویچشکو و یک دامپزشک در بریگاد قزاق ایران خدمت میکردند. در مجموع در این یگان 28 افسر و 63 استوار روس به انجام وظایف محوّله اشتغال داشتند.
محافل سیاسی روسیه كه تشكیل نیروهای نظامی وابسته به خود را یك فرصت طلایی برای تحقق اهداف امپریالیستی خویش یافته بودند، بی درنگ در راه تشكیل آن اهتمام ورزیدند تا منافع آن كشور در ایران با پشتیبانی یك نیروی نظامی تضمین گردد. از این رو تزار روسیه آلكساندر دوم از این فكر استقبال كرد و چون تمایل به نفوذ در ارتش ایران داشت،در پی این توافق در ژانویه( 1879 1296ه. ق) یك عده افسر قزاق به ریاست كلنل دومانتوویچ با هزار قبضه تفنگ و دوعراده توپ روانه ایران كرد تا با پشتیبانی مستقیم سفیر وقت روسیه به تأسیس قزاقخانه شاهنشاهی اقدام نمایند.
بریگاد در لغت فرانسه به معنای چندین واحد نظامی از یک صنف است که تحت فرماندهی یک سرتیپ یا ژنرال اداره میشود. این بریگاد در قرن گذشته نقش مهمّی در تاریخ حیات سیاسی و نظامی ایران داشته و ستون اصلی حفظ منافع روسیه در ایران بوده است. فرماندهان و معلمان نظامی بریگاد قزاق از پترزبورگ اعزام میشدند.
دولت ایران كه از تشكیل بریگاد قزاقچه به عنوان پیش قراول ارتش نوین ایران و چه به عنوان یك گارد محافظ سلطنت حمایت جدی میكرد،مساعی لازم را جهت تقویت این نیرو انجام داد. از این رو قزاقخانه شاهنشاهی كه ابتدا از یك هنگ تشكیل می شد پس از مدتی مبدل به بریگاد (تیپ) و سپس دیویزیون (لشكر) قزاق گردید تا افسران و سربازان ایرانی تحت نظر افسران روسی به انجام وظیفه بپردازند.
پس از كلنكلدومانتوویچ به ترتیب سرهنگ چوركوسكی، ژنرال كاساكوفسكی، سرهنگ چرنوزوبوف وكلنل لیاخوف به سمت فرماندهی بریگاد قزاق نائل آمدند. اگر چه رسماًفرمانده قزاقخانه تحت امر وزارت جنگ بود، اما عملاً در امور نظامی و سیاسی با وزیر مختار روسیه در تهران مشورت می كرد و گزارش كارهای خودرا به ستاد ارتش قفقاز می فرستاد. نیروهای روسی قزاقخانه که در زمان مظفرالدین شاه به سبب تمایل امین السلطان (اتابک اعظم) به روس ها از اختیارات بیشتری برخوردار شده بودند، در مواقع قحطی اقدام به خرید و احتکار گندم و ارزاق عمومی می کردند و از این راه به چپاول مردم ایران و ثروت اندوزی خویش می پرداختند.
همچنین در آستانه جنگ جهانی اول، دولت روسیه با استفاده از ضعف دولت ایران واحدهای قزاق را نخست درتبریز و استرآباد و سپس در رشت،اصفهان، كرمانشاه، همدان، ارومیه و مشهد گسترش داد تا قزاقخانه یكی ازمهمترین عوامل نفوذ دولت روسیه تزاری در ایران به شمار آید.
این وضعیت تا انقلاب 1917روسیه و قدرت یابی بلشویك ها ادامه یافت.در آن زمان دولت روسیه، فرماندهی دیویزیون قزاق را به كلرژه محول كرد، اما فرماندهی اودیری نپائید، زیرا نیروهای بریتانیائی كه در ایران مستقر شده بودند كلنلاستاروزلسكی را كه از هواداران حكومت تزاری بود، به جای او منصوب كردند.از این زمان به بعد است كه انگلیسی ها جایگزین روس ها می گردند و نفوذ خودرا باكودتای رضاخان به حد اعلا می رسانند.
نتیجه گیری
نحوه شكل گیری، عملكرد وفرجام نیروهای قزاق، همگی نشان از آن دارد كه این نیرو بیش از آن كه برآمده از بطن جامعه ایران، در خدمت مردم ایران و در حراست از مرزهای ایران كوشیده باشد، به عنوان ابزاری جهت تحقق منافع بیگانگان عمل كرده است.
دربعد خارجی، تشكیل بریگاد قزاق یكی از امتیازات بزرگ ناصرالدین شاه به بیگانگان است كه زائیده رقابتهای امپریالیستی میان روسیه و انگلستان محسوب می گردد. همچنین عملكرد این نیرو بیانگر این مطلب است كه بریگاد قزاق به اهرم فشاری برای اعمال نفوذ بیگانگان و ابزاری جهت برآورده ساختن مقاصد ومنافع روسیه و انگلستان در ایران درآمده بود. در مقاطعی این نیرو به عنوان پیش قراول ارتش تزاری و در مقاطعی به عنوان بازوی اجرایی و نظامی انگلیسی ها عمل نموده است.
در بعد داخلی در كارنامه قزاق ها، علاوه برسركوبی قیام های كلنل محمدتقی خان پسیان، میرزا كوچك خان جنگلی و شیخ محمدخیابانی، دو كودتا نیز مشاهده می گردد. كودتاهایی كه یكی با حمایت روس ها و دیگری با پشتیبانی انگلیسی ها صورت گرفتند ولی هر دو توسط قزاق هابه وقوع پیوست تاریخ معاصر ایران و سرنوشت ایرانیان را تحت الشعاع خودقرار دادند.
فرآوری : طاهره رشیدی
بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
منابع :1- گنجینه / 2- موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران