مواد لازم برای کار فرهنگی
در گوشه و کنار کشور عزیزمان، فعالیت های فرهنگی زیادی انجام می شود. اگرچه این فعالیت ها در حد توان و در راستای اهداف فرهنگی کشور انجام می شود اما قطعا در موازات تبلیغات سوء دشمن قرار نمی گیرد. به بیان دیگر فعالیت های ضد فرهنگی دشمن بسیار گسترده تر و قوی تر و همچنین منسجم تر و برنامه ریزی شده ترند.
به نظر می رسد انجام کار فرهنگی در جامعه مانند کارهای دیگر احتیاج به لوازم و شروطی دارد که بدون آنها، انجام این مهم میسر نیست. قطعا وقتی کاری شروع می شود از بدو تولد نیز آفاتی او را تهدید می کند.
در این مقاله قصد داریم برخی شرایط و لوازم و در کنار آن برخی آفات کار فرهنگی را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. پس با ما همراه باشید..
برای آنکه دیدگاه کاملتری نسبت به فعالیتهای فرهنگی ارائه شود، از مثالی استفاده میکنیم. واحدهای تولیدی فراوان دست اندر کار تهیه و تولید پوشاک هستند. با عبور سریعی از بازار لباس، این فراوردههای متنوع به چشم میآید.
بر حسب سن و جنس افراد: لباس نوزاد، بچهگانه، پسرانه، دخترانه، مردانه، زنانه،...
برحسب نوع یا محیط استفاده: لباس روحانیت، لباس کار، لباس رزم، لباس احرام، لباس ورزش، کت و شلوار، لباس عروس، لباس عزا،. . .
بر اساس جنس لباس: لباس نخی، پشمی، چرمی، توری، ابریشمی،. . .
و برای کارکردهای ویژه قطعات خاصی مثل چفیه، دستکش، قنداق، نافبند، پیشبند، شالگردن، عمامه، جوراب،...
1. این تنوع عجیب که در رنگ، جنس، مدل و اندازة لباسها مشاهده میشود، پس از شناسایی انواع نیازها به صورت طبیعی پدید آمده است. اگر نیاز شدید انسان در سنین و طبقات مختلف به محصولات فکری و معنوی هم بهخوبی درک شود، تنوع فراوردههای فرهنگی بسیار افزایش مییابد. بنابر این قدم اول در ارائة یک اثر، شناخت نیازها است.
2. تأمین این نیازها در عرض یکدیگر صورت میگیرد و معمولاً تولید یکی از این محصولات، متوقف بر تولید دیگری نمیشود. هزاران واحد صنعتی کوچک و بزرگ بدون اطلاع از هم، به تولید این قبیل محصولات همت گماشتهاند. از واحد کوچکی دارای یک عضو، که در گوشه اطاق با یک چرخ خیاطی ساده مشغول رفع نیاز خانه و همسایهها است، تا واحدهای صنعتی عظیمی که صدها نیروی انسانی در آن مشغول فعالیتاند. هر کس به فراخور توان و امکانات خود به تأمین یکی از نیازها که بیشتر برای او اهمیت داشته، پرداخته است. در نیازهای فکری و معنوی هم همیشه لازم نیست مؤسسات عظیم، با طول و عرض و ارتفاع کلان مشغول به کار شوند. هر کس میتواند بخشی از نیازهایی را که مشاهده کرده و تشخیص داده است، با ایجاد یک واحد فرهنگی کوچک ـ حتی یک نفره ـ مرتفع سازد.
3. گر چه ابعاد اهمیت این مراکز صنعتی، مساوی نیست ولی هیچ کدام نباید به بهانة اهمیت فوقالعادة دیگری تعطیل یا تحقیر شود. تولیدکننده کت و شلوار حق ندارد بر تولیدکنندة لباس نوزاد یا لباس زیر فخر فروشد. زیرا تولید لباس نوزاد نیز ضروری است. به همین صورت فعالیت استاد دانشگاه و مربی کودکان هر دو ضروری و محترم است و یکی بدون دیگری نتیجهبخش نیست. گاهی هم اثر و ارزش نهایی فعالیت مربی کودک از فعالیت استاد دانشگاه بیشتر است.
4. تأمین این همه نیاز از توان یک فرد و یا یک مجموعه، بسیار بزرگتر است. هزاران مجموعة بزرگ و کوچک، نامدار و گمنام، در نقاط مختلف شهرها و روستاها در تلاش برای ارائة خدمات تولیدی و توزیعی هستند. نیازهای فرهنگی انسانها هم هزاران متولی پرکار میخواهد. مادری که با فرزند خود گفتگو میکند، کسی که برای تذکر به دوستان خود ساعتی مطالعه، مشاوره یا گفتگو مینماید، شخصیتی که برای اهل محل یا خانواده و فامیل خود جلسه و کلاس تشکیل میدهد، امام جماعت مسجد، طلبهای که در اردوی دانشآموزی شرکت میکند، محققی که کتاب مینویسد و.. . همه دست اندر کار تولیدات فرهنگی هستند. به این ترتیب ما میتوانیم بسیاری از فرصتهای خود را با نگاه تربیتی، به تولیدات فرهنگی اختصاص دهیم، حتی مدت زمان کوتاهی که در اتوبوس کنار کودکی نشستهایم.
5. گر چه ممکن است محدودیتهای مالی، علمی و مهارتی موجب شود یک واحد تولید پوشاک با یک چرخ خیاطی ساده و در گوشه اطاق منزل آغاز به کار کند، ولی تنها در صورتی میتوان این واحد کوچک را موفق دانست که در طی زمان، متناسب با افزایش دانش، مهارت و امکانات، دایره خدمات خود را گسترش داده باشد. آگاهی از آخرین دستآوردهای فنآوری روز و دانش فنی و استفاده از آن موجب میشود اولین سال تأسیس این واحد با سالهای بعد، تفاوت چشمگیری داشته باشد. در تولیدات فرهنگی هم همین گونه است. اثری که از طلبه در سالهای نخست طلبگی صادر میشود، با اثری که در سالهای بعد عرضه میکند باید متفاوت باشد. احساس استغنا و قناعت به سطح موجود، موجب رکود برنامه میشود. تدریس و تبلیغ طلبه باید روز بهروز «اصیلتر»، «عمیقتر» و «گستردهتر» گردد و در آن «دانش»، «تجربه»، «تدبیر» و «هنرِ» بیشتری تزریق شود.
6. تولیدات فرهنگی، هرچه عمق (کیفیت)، اصالت (صحت) و گستره (کمیت) بیشتری داشته باشد، مفیدتر است. لذا باید روز بهروز با تحصیل توانمندیها به این سه ویژگی بیافزاییم. برای افزایش عمق و اصالت این تولیدات، باید دانشهای حوزوی را به بهترین کیفیت آموخت. برای افزایش گسترة آن نیز بهرهگیری از هنر ضروری است. «هر پیامی، هر دعوتی، هر انقلابی، هر تمدنی و هر فرهنگی تا در قالب هنر ریخته نشود، شانس نفوذ و گسترش ندارد و ماندگار نخواهد بود و فرقی هم بین پیامهای حق و باطل نیست.. . هنر یک شیوة بیان است، منتها این شیوة بیان از هر تبیین دیگر رساتر، دقیقتر، نافذتر و ماندگارتر است.»[1]
ادامه دارد ...
[1]. هنر از دیدگاه مقام معظم رهبری، حضرت آیه الله خامنهای، صفحه 9.
منبع: پایگاه راه و رسم طلبگی
تهیه و فرآوری: محمد حسین امین - گروه حوزه علمیه تبیان