تبیان، دستیار زندگی
وظیفه اصلی پیامبران الهی تبلیغ معارف الهی است و این شرافت نصیب برخی از اصحاب پیامبران الهی نیز می شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تبلیغ شایسته و مبلغ وارسته

تبلیغ
وظیفه اصلی پیامبران الهی تبلیغ معارف الهی است و این شرافت نصیب برخی از اصحاب پیامبران الهی نیز می شده است.

در این مقاله به توصیه های تبلیغی پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله به معاذ بن جبل می پردازیم؛ اما قبل از آن یادآوری چند نكته ضروری می نماید.

1. تبلیغ، رسالت پیامبران

وظیفه اصلی پیامبران الهی تبلیغ معارف الهی است و این شرافت نصیب برخی از اصحاب پیامبران الهی نیز می شده است. یكی از یاران مبلّغ پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله نیز معاذ بن جبل است. پیامبر خداصلی الله علیه وآله در آستانه اعزامش، توصیه هایی در دو محور: صفات روحانی و آموزه های تبلیغی بیان فرمودند. بدیهی است تامبلّغ، وارسته نباشد، تلاشش شایسته نخواهد شد. ما این توصیه پیامبر گرامی را كه "آیین تبلیغ" است به اختصار، تقدیم دوستان می كنیم. گفتنی است پیام و هدف تبلیغات، معارف دین است كه به فطرت پاك انسانیّت القا می شود. فطرتها در گذشته و امروز، یكسان و ثابت است، گرچه تفاوتها، دگرگونیها و تنوعهایی در نحوه اعزام، مسئولیت اهل تبلیغ، مبلّغان و نیز در مخاطب، رخ داده است.

2. مُعاذ

ابو عبدالرحمن، معاذ، فرزند جبل، از انصار و طایفه خزرج، در هجده سالگی ایمان آورد و جزء هفتاد نفری بود كه پیش از هجرت در عقبه با پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله بیعت كردند.

او در بسیاری از جنگها، در ركاب حضرت حاضر بود. وی در سال دهم هجری پس از جنگ تبوك به یمن اعزام شد. البته او پیشتر، نیز چند بار به عنوان مبلّغ، كه معمولاً سِمت امارت و قضاوت داشت، به اطراف مدینه، اعزام شده بود. حضرت رسول صلی الله علیه وآله وی را با عبدللَّه بن مسعود در هنگام عقد اخوت بین اصحاب، برادر قرار داد.

3. تكریم مبلّغان

هنگام هجرت تبلیغی معاذ، پیامبرصلی الله علیه وآله با مهاجران و انصار او را در مدینه بدرقه می كردند. این مشایعت به قدری محترمانه بود كه معاذ، سواره و حضرت، پیاده در كنارش راه می رفت و او را نصیحت و راهنمایی می فرمود. معاذ، شرمنده شد و عرض كرد: یا رسول اللَّه! شایسته نیست شما و اصحاب پیاده باشید و من سواره، اجازه فرمایید پیاده شوم! حضرت فرمودند: "اِنَّما أحتَسِبُ خُطایی هذهِ فی سَبیلِ اللَّه؛ رنج این پیاده روی را، به حساب خدا می گذارم." ناگفته پیداست كه نصوص فراوان قرآنی و روایی در فضیلت اهل علم، شامل مبلّغان نیز می گردد.

4. آیینه عبرت

معاذ با سوابق درخشان رزمندگی، پیشتازی در ایمان، تدریس، تبلیغ، امارت، قضاوت، صحابت، هجرتهای متعدد تبلیغی و... سرانجامی تاریك داشت. شاید سخنان پیامبرصلی الله علیه وآله در خاتمه سفارشها، هشداری بود به معاذ كه متأسفانه نادیده گرفته شد. رسول خداصلی الله علیه وآله در پایان، ضمن تصریح به اینكه این آخرین دیدار من و تو است فرمود: بدان ای معاذ! محبوب ترین شما نزد من كسی است كه با همین حال [و عقیده ای ] كه اكنون از هم جدا می شویم، او را ببینم.

پس از پیامبرصلی الله علیه وآله صدیقه طاهره از او كمك خواست؛ ولی او سر باز زد و در تحكیم طاغوت كوشید. وی در زمان دومین خلیفه از خلفای نخستین، سال هجدهم هجری، در 38 سالگی بر اثر طاعون در منطقه اردن، وفات كرد.

شیخ مفید نوشته است: پس از پیامبر، حضرت زهراعلیها السلام از تمام اصحاب و یاران رسول خداصلی الله علیه وآله استمداد طلبید و یاری خواست، تا اینكه به معاذ بن جبل رسید. حضرت فاطمه علیها السلام فرمود: ای معاذ بن جبل! تو با رسول خداصلی الله علیه وآله عهد كرده و بیعت نموده ای كه دین او و خانواده اش را یاری كنی، پس چرا امروز كه ما مظلومیم سكوت كرده و دم بر نمی آوری؟ معاذ گفت: تنها من كه از اصحاب پیامبر نیستم و دیگران نیز با او پیمان بسته بودند! حضرت فاطمه علیها السلام فرمود: هیچ كدام به من پاسخ مثبت ندادند. معاذ بن جبل گفت: من به تنهایی نمی توانم تو را یاری كنم!

حضرت زهرا ناراحت و دل شكسته از نزد او بیرون آمد در حالی كه می فرمود: به خدا سوگند! من دیگر با تو سخن نخواهم گفت، تا اینكه در روز قیامت به پیشگاه پدرم وارد شویم... .(1)

5. نظارت

پیامبر خداصلی الله علیه وآله پس از اعزام معاذ، پی گیری و نظارت نیز داشته و به اهل یمن، كه میزبان و مخاطب معاذ بودند نوشت: "...إِنّی لَمْ اُبْعِثْ عَلَیكُمْ مُعاذاً رَبّاً و إِنَّما بَعَثتُهُ أخاً و مُعَلِّماً و مُنْفِذاً لِأمْرِاللَّه...؛(2) معاذ را به عنوان ارباب شما، به یمن اعزام نكردم، بلكه تنها او را به عنوان برادر، راهنما [و آموزنده معارف ] و مجری فرمان خداوند فرستادم."

 نكات تبلیغی

حضرت نكات مهم و كاربردی تبلیغی را به معاذ گوشزد كرده است كه به بعضی از آنها اشاره می كنیم.

1. آموزش قرآن

"ای معاذ: عَلِّمْهُمْ كتابَ اللَّه؛(3) كتاب خدا را به مردم بیاموز"

حضرت در جای دیگری می فرماید:"اِنْ اَرَدْتُمْ عَیْشَ السُّعَداءِ وَ مَوْتَ الشُّهَداءِ، والنَّجاةَ یَومَ الْحَشْرِ، وَالظِّلّ یَوْمَ الحَرُورِ، وَالهُدی  یَوْمَ الضَّلالَةِ فَادْرُسُوا الْقُرْآنَ، فَإِنَّهُ كَلامُ الرَّحْمنِ وَ حِرْزٌ مِنَ الشَّیْطانِ وَ رُجْحانٌ فِی الْمیزانِ؛(4) اگر در پی زندگی با سعادت، مرگ با شهادت و نجات روز حشر، در سایه بودن در روز گرمای سوزان، و هدایت در روز ضلالت هستید، به دیگران قرآن بیاموزید، راستی كه آن سخن خدای رحمان، و نگهدارنده از شیطان و مایه سنگینی میزان است."

2. ادای امانت

"وَ أدِّ اِلَیْهِمُ الْأَمانَةَ فِی كُلِّ قَلیلٍ وكَثیرٍ؛ امانت آنها را كم یا بیش بدانها بپرداز."

ادای امانت یكی از صفات بارز مؤمنین است كه خداوند به آن امر فرموده است: "أنَّ اللَّه یَأمُرُكُمْ أنْ تُؤَدُّوا الْأماناتِ اِلی أهْلِها"(5)؛ "خداوند به شما فرمان می دهد كه امانتها را به صاحبانش بدهید... ."

هر چه در اختیار انسان است امانت است. امانتداری معنای وسیعی دارد كه شامل امانات مادّی و معنوی می شود.

نیز می فرماید: "وَالّذینَ هُمْ لِأماناتِهِمْ وَعهْدِهمْ راعُونَ"؛(6) "و آنها كه امانتها و عهد خود را رعایت می كنند."

 اهمیت ادای امانت

امام صادق علیه السلام فرمود: "اِتَّقواللَّهَ وَ عَلَیْكُمْ بِأَداءِ الأَْمانَةِ اِلی  مَن اِءْتَمَنَكُمْ، فَلَوْ أنَّ قاتِلَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ علیه السلام اِءْتَمَنَنی  أمانَةً لأَدَّیتُها؛(7)

از خدا بترسید و بر شما باد به پرداخت امانت به كسی كه شما را امین دانسته [و چیزی نزد شما نهاده ] كه به راستی اگر كشنده امیرمؤمنان علیه السلام چیزی را به رسم امانت نزد من گذارد، آن را خواهم پرداخت."

دستورالعمل همه پیامبران

امام صادق علیه السلام می فرماید: "أنَّ اللَّه عزّوجلَّ لَمْ یَبْعَثْ نَبِیّاً اِلاَّ بِصِدْقِ الحَدیثِ وَ أداءِ الْأمانَةِ اِلی البِرِّ وَ الفاجِرِ؛(8) به راستی كه خدای عزیز و جلیل، پیامبری را برنینگیخت، مگر با مأموریت ترویج صدق گفتار و پرداخت امانت [به صاحبش ]؛ چه خوب و چه بد باشد."

3. رفق و مدارا

"وَ عَلَیكَ بِالرِّفْقِ وَ الْعَفْوِ فِی غَیرِ تَرْكٍ لِلْحَقِّ یَقُولُ الجاهِلُ قَدتَرَكْتَ مِنْ حقِ اللَّه؛

بر تو باد نرمش و گذشت در غیر مورد ترك حق كه نادان بگوید حق خدا را ترك نمودی."

مدارا كردن به معنای ملاطفت و نرمی و ملایمت، و سازگاری و رفق، و به اصطلاح روز، تحمل دیگران است. شاعر پارسی زبان گوید:

 به مدارا دل تو نرم كنم آخر كار            به دِرَم نرم كنم گر به مدارا نشود

نظامی گنجوی نیزگوید:

 مدارا كن كه خوی چرخ تند است      به همّت رو كه پای عمر كند است

 مدارا و گذشت جذب كننده دیگران به دین است و لذا خداوند به پیامبرش صلی الله علیه وآله می فرماید: "فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهَمْ وَلوْ كُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا منْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِر لَهُمْ..."؛(9)

"به (بركت) رحمت الهی، در برابر آنان نرم شدی، و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراكنده می شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب... ."

البته گذشت در چهارچوب تدبیر امور عامه است، اما احكام الهی مشورت بردار نیست، پس عفو و گذشت شامل حدود شرعی و امثال آن نمی شود. پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود:

"ثلاثٌ مَنْ لَمْ یَكُنْ فیهِ لَمْ یَتِمَّ لَهُ عَمَلٌ؛ وَرَعٌ یحْجُزُهُ عَنْ مَعاصِی اللَّهِ، و خُلْقٌ یُداری بِهِ النَّاسَ، وَ حِلْمٌ یَرُدُّ بهِ جَهْلَ الجاهِلِ؛(10) سه چیز است كه اگر در كسی نبود كارش به پایان نرسد:

ورع و پارسایی كه او را از نافرمانیهای خدا باز دارد، خلق و خوئی كه بدان با مردم مدارا كند، بردباری و حلمی كه بدان جهل جاهل را دفع كند."

 مدارا در نماز جماعت

امیرمؤمنان علیه السلام در نامه ای به مالك اشتر نخعی می فرماید: هنگامی كه نماز جماعت می خوانی با طولانی كردن نماز، مردم را پراكنده مكن و همچنین با سرعت زیاد آن را تباه مساز؛ زیرا در میان مردم، بیمار یا صاحب حاجتی وجود دارد. پیامبرصلی الله علیه وآله مرا به یمن فرستاد، از او پرسیدم: چگونه با مردم نماز بخوانم؟

فرمودند: در حد ناتوان ترین آنها، و بر مؤمنان مهربان باش!(11)

4. گذشت

"وَ اعْتَذِر اِلی  أَهْلِ عَمَلِكَ مَنْ كُلِّ أمْرٍ خَشیتَ أنْ یَقَعَ الَیْكَ مَنْهُ عَیْبٌ حَتّی یُعَذِّروكَ؛

از كارمندان خود در هر چه می ترسی دچار عیبی شوی پوزش طلب تا تو را معذور دارند." عذرخواهی و پذیرش عذر دیگران اخلاق حسنه ای است.گرچه انسان از كاری كه موجب عذرخواهی می شود باید اجتناب كند؛ ولی گاهی ناخواسته برخی اشتباهات پیش می آید. البته عذرخواهی زمانی درست است كه قابل جبران باشد. رسول خداصلی الله علیه وآله می فرماید: "شَرُّ الْمَعْذِرَةِ حینَ یَحْضَرُ الْموتُ؛(12) بدترین عذرخواهیها آن است كه هنگام مرگ انجام پذیرد." البته اگر انسان در انجام مأموریت خود تلاش كرد، اما آن طور كه شایسته بود نتوانست وظیفه اش را انجام دهد، اعتراف به كوتاهی یا عدم تواناییِ بیش از این، خود عذرخواهی است. امام علی علیه السلام می فرماید:"اَلاِْقْرارُ بِالذَّنْبِ الاِْعْتِذارُ؛ اعتراف به گناه خود عذرخواهی است."(13)

 عذرخواهی نابجا

امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود: "لا تَعْتَذِرْ مِنْ اَمْرٍ أَطْعْتَ اللَّهَ سُبْحانَهُ فیهِ؛(14) از كاری كه با آن خدای سبحان را فرمان برده ای عذرخواهی مكن."

همچنین آن حضرت می فرماید: "مَنِ اعْتَذَرَ مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ فَقَدْ اَوْجَبَ عَلی نَفْسِهِ الذَّنْبَ(15)؛ هركسی بدون ارتكاب گناهی عذرخواهی كند، خود را گنهكار قلمداد كرده است."


پی نوشتها :

1) الاختصاص، ص 184 و 185.

2) مكاتیب الرسول، ج 1، نامه پیامبر به اهل یمن.

3) این توصیه ها در منابع شیعه و سنّی مده است و ما از تحف العقول، ص 23 و 24، با تصحیح علی اكبر غفاری نقل می كنیم.

4) مستدرك الوسائل، ج 4، ص 232، درباره فضیلت تعلیم قرن كتابهای زیادی نوشته شده است و ضمن كتب روایی نیز روایات فراوانی هست مثل كافی ج 2، كتاب فضل قرن، محجّةالبیضاء، داب القراءة و نهج البلاغه خطبه 158.

5) نساء/58.

6) مؤمنون /8.

7) بحارالانوار، ج 75، ص 114.

8) كافی، ج 2، ص 104.

9) ل عمران/159.

10) اصول كافی، ج 3، ص 181.

11) نهج البلاغه، نامه 53.

12) مستدرك الوسائل؛ ج 2، ص 104.

13) غررالحكم، ص 195.

14) غررالحكم، ح 3414.

15) غررالحكم، ح 10250.

علی مختاری

منبع : ماه نامه اطلاع رسانی مبلغان

تهیه و تنظیم : گروه حوزه علمیه تبیان