چگونه با قرآن دوست شویم؟
حق تلاوت قرآن زمانی رعایت میشود که حالات ذکر شده درآیات در دل او پدید آید و به دستورات آن عمل شود وگرنه چرخاندن زبان برای ادای حروف کار آسانی است نسبت به وظایفی که عقل و دل دارند.
همه ما قرآن را می شناسیم و بار ها و بارها این را شنیده ایم که قرآن کاملترین کتاب آسمانی و برنامه هدایت بشر است . شنیده ایم که خواندن قرآن برکات زیادی از نظر دنیوی و اخروی دارد .
اما رابطه ما با کتابی که این همه وصفش را شنیده ایم چگونه است ؟ بسیاری از ما کاملا با آن غریبه ایم و هیچ وقت درست و حسابی نگاهی به آن نینداخته ایم و شاید تنها همتمان خواندن چند سوره کوتاه از جزء 30 قرآن و دلخوش شدن به همان باشد.
و بعضی از ما هم به طمع ثواب مکرر قرآن را روخوانی می کنیم و با عجله هر چه تمامتر در صدد به پایان رساندن یک ختم و آغاز ختم بعدی هستیم ؛ حالا یا به نیت نذر و یا ثواب بردن. البته این کار بدی نیست چرا که نگاه کردن به قرآن هم عبادت شمرده شده اما می خواهیم بگوییم شأن قرآن بالاتر از این حرف هاست و شایسته نیست که با وجود این گنج لایزال ما در حالت گدایی بمانیم .
بسیاری از ما هم کوشیده یک رابطه عمیقی با قرآن بر قرار کنیم اما علی رغم تلاش خود موفق نبوده ایم . که علل زیادی می تواند باعث این عدم موفقیت باشد که از آن جمله می توان به گناهان اشاره کرد .
که خلاصی از آن ها زمانی را می طلبد که در این زمان نباید ترک قرآن کرد چرا که ایجاد رابطه عمیق با قرآن خود یعنی رفتن قسمت اعظم راه ، اما چه کنیم که با قرآن دوست شویم ؟
راهی که روایات و علمای بزرگ پیشنهاد می کنند این است که باید در تعامل با قرآن انعطاف پذیر بود تا قرآن به درون ما راه یابد به این صورت که :
وقتی که قاری آیات وعده و بشارت را میخواند چنان به حالت وجد و سرور در میآید که گویی میخواهد پرواز کند.
زمانی که آیات وعید را قرائت میکند چنان بیمناک شده و حالت هراس و وحشت را پیدا میکند که گویی مرگش فرا رسیده و او را عذاب میکنند .
درحالات سفر امام رضا (علیه السّلام) به خراسان آمده است که:
شبها در بسترش بسیار قرآن میخواند و هرگاه به آیهای که دربارهی بهشت یا آتش بود میرسید میگریست و بهشت را از خدا مسألت میکرد و از آتش به او پناه میبرد.[1]
هنگامیکه آیات مربوط به اسماء و صفات پروردگار را تلاوت میکند سر تعظیم دربرابر جلال پروردگارش فرو میآورد .موقعی که آیات، عظمت خلقت و نعمتها را میخواند حالت شکرگزاری در او ایجاد میشود.و زمان قرائت آیات مربوط به ناسپاسی و کفران نعمت و اذیت و آزار پیامبران و اولیاءخدا، دلش شکسته شده و حتی به جای کافران و منافقان خجالت میکشد.
البته در زمان تلاوت آیات رحمت و آمرزش هم باید خائف و ترسان بود؛ چرا که خداوند رحمان هست ولی نه برای هر کسی.خدای متعال بخشنده است و خودش هم در آیات بسیار زیادی بر آن تاکید فرموده است مانند وَ اِنِّی لَغَفَّارٌ امّا این آمرزش را مشروط به توبه، عدم بازگشت به سوی گناه، ایمان خالص و حقیقی و عمل صالح نموده است:
لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدی ؛ من کسانی را که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند و سپس هدایت شوند میآمرزم.[2]
ـ پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به ابن مسعود فرمود: برایم قرآن بخوان و او هم طبق دستور شروع کرد به خواندن سورهی نساء تابه این آیهی مبارکه رسیدکه : فَکَیفَ اِذَا جِئنَا مِنْ کُلِّ اُمَّةِ بِشَهیدٍ وَ جِئْنَا بِکَ عَلی هوُلاءِ شَهیداً ؛ حال آنها چگونه خواهد بود در روزی که برای هر امتی، گواهی بر اعمالشان را میطلبیم و تو را گواه اینها قرار میدهیم ؟[3]
پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) که تصوّر آن حالت تمامی قلب مبارکش را فرا گرفته بود.
فرمود: ابن مسعود بس است و بعد گریهی زیادی کردند.
ـ قاری یا شنوندهی آیات وعید مانند:
إنّی اَخَافُ اِنْ عَصَیتُ رَبِّی عَذَابَ یوْمٍ عَظیم ؛ اگر پروردگارم را نافرمانی کنم،ازعذاب آن روز بزرگ میترسم.[4]
اگر چنین آیاتی را تلاوت کرد و هراس وجودش را برداشت حتی مثل بعضی از اولیاء خداوند مدهوش شد و یا جان به جان آفرین تسلیم نمود این شخص ناقل آیات نیست بلکه خائف است ولی اگر تأثیر خاصی بر او نداشت فقط ناقل آیات میباشد.
و همچنین است که وقتی آیات مربوط به توکّل، صبر، تواضع ، حُسن خلق، گذشت و ایثار، انصاف، عدالت، محبّت، وحدت و... را میخواند همان حالت مثبت را درخود احساس کند و بدیها را ازخود دورنماید.
پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) میفرمایند:
قرآن بخوانید مادامیکه دلهای شما به هم نزدیک و پوستهای شما برای آن نرم شود و هرگاه دچار اختلاف شدید آن را نخواندهاید
.
ـ و در برخی روایات آمده است که:هرگاه دچار اختلاف شدید ازخواندن آن باز ایستید.[5]
ـ حق تلاوت قرآن زمانی رعایت میشود که حالات ذکر شده درآیات در دل او پدید آید و به دستورات آن عمل شود وگرنه چرخاندن زبان برای ادای حروف کار آسانی است نسبت به وظایفی که عقل و دل دارند.
هنگام تلاوت قرآن وظیفهی زبان اداکردن حروف به طورصحیح و یا ترتیل است.وظیفهی عقل تفسیر معانی و وظیفهی دل پند گرفتن و اثر پذیرفتن از طریق اجرای اوامر و نواهی الهی است.
ـ در حالات یکی از قاریان قرآن آمده است که قرآن را نزد استادش میخواند خواست آن را تکرار کند که استاد فرمود:خواندن قرآن را در نزد من کاری برای خود قرار دادهای ؟برو و آن را نزد خداوند بخوان و نگاه کن که چه اوامر و نواهی دارد و اوامر را به کاربسته و نواهی را ترک کن.
قاری یا حافظ قرآن بودن ملاک نیست، تأثیر پذیری و اجرای دستورات مهم و ملاک است.
ـ عربی بادیه نشین درخواست آموزش قرآن نمود، پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) یکی از صحابه رامأمور این کار کرد.
صحابی سوره زلزال رابه او آموزش میداد که به این آیهی معروف رسید.
«فَمَنْ یعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیراً یرَهُ * وَ مَنْ یعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یرَهُ» ؛هرکس به اندازهی سنگینی ذرّهای کارخیر انجام دهد (پاداش) آن را میبیند و هرکس به اندازهی سنگینی ذرهای کار بد انجام دهد (جزای) آن را میبیند.[6]
عرب بادیه نشین گفت مرا بس است و به خانهاش برگشت.
صحابی وقتی حال او را گزارش داد ، پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:آن مرد فقیه و آگاه بازگشت. [7]
ـ امیرالمؤمنین (علیه السّلام) دربیان یکی از ویژگیهای اهل تقوی (درهمین خطبهیمورد بحث) میفرمایند:
«... فَاذا مَرُّوا بآیةً فیهَا تَشْویقٌ رَکَنُوا اِلَیها طَمَعاً ، وَ تَطَلَعَّعَتْ نُفُوسُهُمْ اِلَیها شَوْقاً ،وَ ظَنُّوا اَنَّهَا نُصْبَ اَعْینِهِمْ .وَ اِذَا مَّرُو بآیةٍ فِیهَا تَخْوِیفٌ اَصْغَوْا اِلَیهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ وَ ظَنُّوا اَنَّ زَفِیرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِیقَهَا فِی اُصُولِ آذَانِهِمْ ...» ؛
پرهیزکاران درهنگام شب ایستاده ومشغول نمازند .قرآن را جزء جزء و با تفکّر و اندیشه میخوانند و با قرآن جان خود را محزون و داروی درد خود را مییابند.وقتی به آیهای برسند که درآن تشویقی است، باشوق و طمع بهشت به آن روی میآورند و با جان پرشوق در آن خیره شوند، وگمان میبرند که نعمتهای بهشت برابر دیدگانشان قرار دارد.
و هرگاه به آیهای میرسندکه ترس ازخدا درآن باشد، گوش دل به آن میسپارند و گویا صدای برهم خوردن شعلههای آتش ، درگوششان طنین افکن است.
پس قامت به شکل رکوع خم کرده ، پیشانی و دست و پا برخاک مالیده و از خداوند آزادی خود را از آتش جهّنم میطلبند.[8]
اشتباهات فاحش ما
- وقت گذاشتن برای کتاب قصه و طنز امّا بی توجهی به قرآن .
- دقت درمسائل ریاضی ، فیزیک ، شیمی و آن را درحافظه قرار دادن امّا فراموشی آیات قرآن.
مفید دانست آموزش زبان های مختلف ، مدیتیشن،و ... و بی فایده دانستن آموزش قرآن و علوم مربوط به آن.
اخذ مدرک لیسانس و فوق لیسانس و دکتری امّا روخوانی صحیح قرآن را بلد نبودن، قبیح نیست؟!
فاصلهی خود را با این کتاب که حاوی درمان همهی دردها ، قانون انسان سازی، جامعه سازی، روشن کنندهی ضمیر آدمی است، کم کنیم تا از بهترین موهبتهای دنیا وآخرت بهرهمند شویم.
ـ امام صادق (علیه السّلام) میفرمایند:
این قرآن ، راهنمای هدایت و چراغ شب تاریک است، پس صاحب نظرچشم بصیرت خودرا درآن جولان دهند و نظر باطنی خود را برای استفاده از نور بگشاید ؛ زیرا که تفکّر، زندگی و حیات دل بینا است.چنانچه درظلمات از نور استعانت میکنند در ظلالت و گمراهی به نور هدایت قرآن باید هدایت جست.[9]
پی نوشت ها :
1- عیون الاخبارالرضا(ع) ج2 ، ص182
2- سورهی مبارکهی طه، آیهی شریفه82
3- سورهی مبارکهی نساء، آیهی شریفهی 40
4- سورهی مبارکهی انعام آیهی شریفهی 15
5- محجة البیضاء ج2 ص339 ، صحیح بخاری ج6 ص244
6- سورهی مبارکهی زلزال آیات 7و8
7- همان مدرک به نقل مستدرک حاکم ، ج2، ص532
8- نهج البلاغه ، خطبهی 193 ، همّام
9- اصول کافی، ج2، کتاب الفضل القرآن
برگرفته از کتاب ویژگی های قرآن و آداب تلاوت / حجة الاسلام و المسلمین محمدرضا حاتم پوری کرمانی