وبلاگهای طلاب کجای وبلاگستان را گرفتهاند؟
شاید اصلیترین رسالت طلاب و روحانیونی که سالها در حوزههای علمیه مشغول به کسب علوم اسلامی و شیعی بودهاند، تبلیغ دین و پاسخ به شبهات دینی باشد؛ گرچه در مقام بیان رسالتهای روحانیون و طلاب میتوان موضوعات و موارد دیگری را نیز به این دو اضافه کرد. گرچه رسانه اصلی و اصیل این قشر، منبر است اما در طول زمان روحانیون و طلاب نشان دادهاند که از همه ابزارها در جهت هدف خود استفاده میکنند و ابایی از به کارگیری ابزارهای نوین ندارند.
اینترنت و وبلاگها، ابزار نوین تبلیغ
در این میان استفاده طلاب و روحانیون از اینترنت فصل تازهای در انجام رسالتهای آنها بود که این امکان را فراهم میکرد که با مخاطبان متفاوت و بیشتری در ارتباط باشند. جادوی سایتها و وبلاگها شرایطی فراهم کرد که روحانیون و طلاب گمان کردند با یک اشاره ماوس میتوانند تاثیر فراوانی بگذارند و تبلیغ دین را به راحتی انجام بدهند و شبهات دینی را با همین شیوه پاسخ بدهند.
گشت و گذاری چند دقیقهای در برخی وبلاگهای طلاب و روحانیون که به سودای تبلیغ و پاسخ به شبهات، پا به سرزمین وبلاگها نهادهاند، نکات تلخ و آزارندهای را پیش چشم میآورد؛ و از این نکات، اصلیترین و تلخترین نکته اینکه بیشتر اینان هیچگاه نخواستهاند در جهت رسیدن به اهداف خود هم که شده، به آداب وبلاگنویسی و وبلاگداری خو کنند و آن را به رسمیت بشناسند.
سلونی قبل أن تفقدونی
بسیاری از طلاب و روحانیون فعال در اینترنت و وبلاگها و وبسایتها، بی آنکه به شرایط و مناسبات ویژه فضای مجازی توجه کنند، خود را در مقام عالمی میدانند که دیگران باید از او بپرسند و او راهنماییشان کند و صراط مستقیم را به آنان نشان دهد. تصریح به این رویکرد را میتوان در متن چند سطری معرفی برخی از این وبلاگها یافت. این نوع ورود به فضای مجازی از سوی برخی روحانیون و طلاب، علاوه بر آنکه مانع ارتباط مناسب خوانندگان با آنها میشود، مطمئنا پس از گذشت مدتزمانی محدود به شکست منتهی میشود و شاید آن روحانی یا طلبه وبلاگنویس هیچگاه در نیابد چرا نمیتواند در کار خود موفق باشد.
من حرف میزنم، تو میشنوی
برخی از طلاب و روحانیان، وبلاگ را منبر مجازی میدانند. گویی اینترنت یک سرزمین دیگر باشد مثل سرزمین ایران، و یک منبر در آن گذاشته باشند، و همان کارکرد را داشته باشد و روحانی برود روی منبر وبلاگ بنشیند و سخن بگوید و مستمعان هم گوش کنند. عدم توجه به وجوه ارتباطی و دو سویه وبلاگنویسی، یکی از عوامل مهم هرز رفتن تلاش و همتی است که برای وبلاگنویسی صرف میشود؛ چرا که عدم توجه به وجوه دو سویه وبلاگنویسی نه تنها به تاثیرگذاری آن ضربه میزند، بلکه حتی مخاطبان را هم آزار میدهد. شاید این مسئله برای کسانی که نوشتههای کاملا شخصی در وبلاگشان مینویسند اهمیتی نداشته باشد اما اگر وبلاگ ابزاری برای تبلیغ باشد، مطمئنا بدون توجه به لوازم و اقتضائاتش شکست خواهد خورد.
قالب یا محتوا؟
مروری ساده بر چند وبلاگ تبلیغی و پاسخگو نشان میدهد این دسته از وبلاگنویسان اهمیتی برای وجوه بصری و زیباییشناسانه وبلاگ ندارند. صرف نظر از قالبهایی که معمولا با تصاویر بزرگ پر شدهاند، استفاده از فونتها و رنگهای متعدد در نوشتههای برخی از این وبلاگها به شدت آزار دهنده است. عدم توجه به تاثیر هماهنگی و تمایز رنگها بر خواننده معضلی است که بسیاری از این وبلاگها را به ورطه تعطیلی میکشاند بی آنکه نویسنده بداند مشکل از کجاست.
وبلاگهای مبلغ کجای وبلاگستاناند؟
یک سوال کاملا جدی با پاسخی تلخ؛ چرا که وبلاگهای مبلغ و پاسخگو هیچگاه نتوانستهاند خود را از سیل وبلاگهای کمخواننده و منزوی بالا بکشند و مخاطبان فراوانی بیابند. جز مواردی که در بندهای پیشین آمد، موارد متعدد دیگری میتوان برشمرد تا دلیل تاثیر بسیار ضعیف این نوع وبلاگها بر فضای کلی وبلاگستان را کشف کرد. یکی از خیل این دلایل، نوشتههای بلند، پاراگرافهای طولانی و نوشتههایی که نوشته وبلاگی نیستند بلکه مقالهاند.
کلام آخر آنکه روحانیون و طلاب مبلغ و پاسخگو، بعد از گذشت سالها از رواج گسترده اینترنت و وبلاگها، هنوز نتوانستهاند آن را به عنوان یک ابزار کارا و تاثیرگذار به کار گیرند. و تنها دلیل آن نیز نشناختن فضای مجازی و عدم درک درست از لوازم حضور در این فضاست که به رغم صرف انرژی، زمان و حتی هزینههای مالی فراوان، نتوانسته آنچنانکه باید به نتیجهای مورد قبول برسد.
منبع سایت روات
تهیه برای تبیان گروه حوزه علمیه