تبیان، دستیار زندگی
.» از این آیه روشن می شود که خداوند تحت هیچ شرایطی حاضر نیست که شهروندان، سرنوشت سیاسی و اجتماعی خویش را در اختیار باطل و طاغوت قرار دهند بلکه این خود انسان است که باید سرنوشت خویش را تعیین کند
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انواع مشارکت اجتماعی روحانیت

انواع مشارکت اجتماعی روحانیت

به طور خلاصه مشارکت در جبهه حق را می توان در چند استراتژی مهم تقیه، هجرت، قیام، انتظار و نظام سازی بیان نمود. از این رو روحانیت می بایست نسبت به شرایطی که در آن حضور دارد عمل کند و مشارکت داشته باشد.

1. تقیه(پنهان کاری و نفوذ)

در دو جا باید از تقیه بهره ببریمابتدا در مقابل حاکمیت جور که با سفاکی تمام هیچ ابایی از جان اهل حقیقت را ندارد و ممکن است حرکت علنی موجب قلع و قمع مؤمنان گردد و یا به ضرر آنها خلاص شود.

دومین جا در جایی است که حاکمیت به نفع مؤمنان است و اگر اقدامی یا سخنی گفته شود به ضرر حاکمیت اهل حق شود لذا باید سکوت نمود و عالمانه حرکت نمود.

2. هجرت(ترک)

در مواجهه با حاکیت جور، چنانچه توان مقابله و تقیه نیست چرا که ممکن است آدمی را به فساد و باطل بکشاند اینجا جای هجرت است چنانچه خدوند متعال می فرماید:

«إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمْ الْمَلائِكَةُ ظَالِمِی أَنفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ كُنتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا فَأُوْلَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِیراً؛(1) كسانى كه - با پشت سر افكندن معارف الهى و احكام دین- بر خود ستم كرده اند، هنگامى كه فرشتگان جانشان را مى گیرند به آنان مى گویند: در چه حال بودید؟ چرا به دین الهى پاى بند نبودید؟ مى گویند: ما در این سرزمین تحت سیطره كفر و شرك ناتوان شمرده شده بودیم. فرشتگان مى گویند: مگر زمین خدا گسترده نبود كه در آن هجرت كنید و به سرزمینى بروید كه بتوانید دین خود را نگه دارید؟ ازاین رو آنان جایگاهشان دوزخ است و آن بدبازگشتگاهى است.» از این آیه روشن می شود که خداوند تحت هیچ شرایطی حاضر نیست که شهروندان، سرنوشت سیاسی و اجتماعی خویش را در اختیار باطل و طاغوت قرار دهند بلکه این خود انسان است که باید سرنوشت خویش را تعیین کند.

3. انتظار(آماده باش)

انتظار یك حالت روانی است كه نوعی آمادگی و زمینه ساز تحوّل در معرفت، احساس، رفتار و عمل آدمی‌می‌شود تا لایق رسیدن به یك نعمتی شود. آن كسی به انتظار وقوع امری می‌نشیند كه برای آن قدمی‌برداشته باشد و آن را طلب كند. پس فرهنگ انتظار در درون خود تغیر و تحوّل را به همراه دارد آرمان‌های بلند و بزرگ همت‌های بزرگ و خستگی ناپذیر را می طلبد. نمونه‌این انتظار ها و آمادگی‌ها در سیره انبیا و اولیای الهی تحقق یافته است كه همگی در انتظار تحقق  وعده‌های الهی و سعادت بشر بوده و در این راه از هیچ كوششی دریغ نداشته اند. هر قدر كه انتظار، شدیدتر باشد، آمادگی و مهیّا شدن قوی تر خواهد بود. پس انتظار، آماده باش و تحصیل آمادگی‌های لازم است برای آن چه مورد نظر است. انتظار آماده باش در سایه تغییر و تحوّل، صبر و استقامت است. انتظار زمانی است كه انسان برای رسیدن به یك امر بكوشد و بدون كوشش برای رسیدن به مقصود، وصول میسّر نخواهد بود.

«قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُهَا مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ؛ (2) موسى به قوم خود گفت: از خدا یارى جویید و پایدارى ورزید، كه زمین از آنِ خداست؛ آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد مى‏دهد؛ و فرجام [نیك] براى پرهیزگاران است.

استاد شهید در این‌باره مى‏فرماید:

«انتظار فرج و آرزو و امید و دل بستن به‌اینده دو گونه است: انتظارى كه سازنده و نگهدارنده است، تعهدآور است، نیروآفرین و تحرك‏بخش است؛ به‏گونه‏اى كه مى‏تواند نوعى عبادت و حق پرستى شمرده مى‏شود. و انتظارى كه گناه است، ویرانگر است، اسارت بخش است، فلج كننده است و نوعى «اباحیگرى» باید محسوب گردد.این دو نوع انتظار فرج، معلول دو نوع برداشت از ظهور عظیم مهدى موعود علیه‏السلام است و این دو نوع برداشت به نوبه خود از دو نوع بینش درباره تحولات و انقلابات تاریخى ناشى مى‏شود.»(3)

4. قیام

افراد و گروه‏هاى مفسد در جامعه، به دلیل منافع نامشروع خویش، حاضر به دست‏برداشتن از اقدامات فساد انگیزه خود نیستند و مرتباً خود فساد را گسترش مى‏دهند و علاوه بر خود، مسیر جامعه انسانى را دچار اختلال مى‏كنند؛ این جا است كه راه اصلاح جامعه منوط به حذف این موانع فساد با برخوردهاى عملى و قهرآمیز مى‏گردد. آیات قرآن كریم به صراحت از ضرورت به كارگیرى این روش در اصلاح استبداد و مفاسد تاكید دارد. دستور به مقاتله با سران استبداد و كفر در همین راستا صادر شده است.(4)

5. نظام سازی

در نهایت ایجاد یک نظام عادل مبتنی بر عدالت و شریعت مهمترین نوع مشارکت در عرصه های اجتماعی است. نظامی که امنیت ، عدالت و سعادت را به همراه داشته باشد. بی شک فقه سیاسی شیعه ظرفیت چنین عمل و رفتاری را دارد. بی شک ایجاد یک نظام سیاسی و اجتماعی مبتنی بر فقه اسلامی و شریعت الهی امری بسیار سخت است . و در میان فقهای شیعه مهمترین شخصیتی که توانست به نظام سازی بپردازد امام خمینی (ره) بودند.

مقام معظم رهبری در جمع خبرگان ملت فرمودند:

«اولْ كسى كه در مقام نظر و در مقام عمل - توأماً - یك نظام ایجاد كرد، امام بزرگوار ما بود؛ كه مردم‌سالارى دینى را مطرح كرد، مسئله‌ى ولایت فقیه را مطرح كرد. بر اساس این مبنا، نظام اسلامى بر سر پا شد. این، اولین تجربه هم هست. چنین تجربه‌اى را ما در تاریخ نداریم ... امام مسئله‌ى ولایت فقیه را در نجف استدلالى كردند و بحث كردند؛ بعد هم در مقام عمل، این را پیاده كردند و آوردند، شد یك نظام اسلامى.»(5)

بنابراین از میان انواع مشارکت اجتماعی فوق، قسم اخیر آن رسالت روحانیت است که می بایست به توسعه نظری و تقویت عملی آن بپردازند.


منابع:

1. نساء/97

2.  اعراف/128.

3.  مرتضی مطهری، قیام و انقلاب امام مهدى(عج)از دیدگاه فلسفه تاریخ.

4.  توبه/11.

5.  بیانات مقام معظم رهبری در جمع اعضای مجلس خبرگان، شهریور 1390.

تهیه و تولید: سید مهدی موسوی