تبیان، دستیار زندگی
در این سال‌های تلاطم شعر نو اول بین روشنفکران خیلی برد داشت ولی به مرور این بستر شعری ساده توجه بیشتری کسب کرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حرمت شعر بازگشته است


در این سال‌های تلاطم شعر نو اول بین روشنفکران خیلی برد داشت ولی به مرور این بستر شعری ساده توجه بیشتری کسب کرد


حرمت شعر بازگشته است

محمد شمس لنگرودی، از وضعیت شعر و جریان های شعر در این سالها و همچنین از اینکه چرا به سبک  هندی توجه خاصی دارد سخن گفته است.

نجات شعر از بحران مخاطب

در طی این سال‌ها دو جریان بزرگ در شعر ما به وجود آمد. یکی شعری که به مخاطب توجهی نداشت و مختص شاعران سروده می‌شد و نوآوری و خلاقیتش در همین عرصه بود و دیگری شعری که شاعرانش عقیده داشتند هدف، مخاطب عام است. شعر دسته اول شعری شد دشوار و مختص علاقه‌مندان خاص شعر، جریان دیگر هم شعری شد ساده‌نما و سهل و ممتنع که هدفش مخاطب عام بود. در این سال‌های تلاطم شعر نو اول بین روشنفکران خیلی برد داشت ولی به مرور این بستر شعری ساده توجه بیشتری کسب کرد. الان هر دو جریان وجود دارد اما دو آسیب‌شناسی برای این دو جریان هست که مهم به نظر می‌رسد. یکی آن شعر دشوار که به‌خاطر بازی‌های زبانی و توجه بیش از حد به صنعت شعری هر لحظه ممکن است به بازهای هذیانی در بغلتد یعنی به جای شعر به هذیان تبدیل شود و در شعر ساده‌نما هم این خطر هست که ساده‌لوحانه شود و از شعر بودن خود فاصله بگیرد و تبدیل به یک گزارش معمولی شود. من شخصا کاری به آن شعر دشوار ندارم چون خودم در جریان دوم قرار می‌گیرم. به گمان من شاعران این جریان دوم باید همواره به این نکته توجه کنند که شعرشان به خبر تبدیل نشود. عناصر شعری که مهم‌ترینش استعاره و ایهام و موسیقی و مفهوم پس پشت شعر است باید در شعر آشکار یا نهان وجود داشته باشد.

شعر از آن بحران مخاطب نجات پیدا کرده است. الان بسیاری از شاعران و منتقدان شاه‌بیتشان شعر دهه چهل است

جریان اول چندان با خطر روبرو نیست چون محفلی است و آسیب‌هایش معلوم نمی‌شود. بین خودشان گفته می‌شود و چون پیچیده و پر از صفات است نمی‌شود به آن اشکالی وارد کرد. اما در شعر ساده این گرفتاری‌ها زود خودش را نشان می‌دهد و دشواری‌اش هم همین است.

شعر از آن بحران مخاطب نجات پیدا کرده است. الان بسیاری از شاعران و منتقدان شاه‌بیتشان شعر دهه چهل است. خب شعر دهه چهل به این خاطر مهم بود که مخاطب داشت اما الان می‌بینیم بعد از مدت‌ها که ناشران علاقه‌یی به چاپ شعر نداشتند دنبال شاعران جدید می‌گردند. حالا اینکه این نوع شعر‌ها مخاطب را جلب کرده چون عامیانه است البته حرف غلطی است. خیر در تمام این سال‌ها شعر عامیانه گفته می‌شد اما حرمتی نداشت.

محمد شمس لنگرودی
چرا سبک هندی؟

من برای انتخاب سبک هندی در «روزی که برف سرخ ببارد» چهار دلیل داشتم. اول اینکه سبک هندی را از طریق پدرم شناختم و با آن آشنا شدم. نکته دوم تخیل عجیب و غریبی است که شاعران این سبک دارند. نکته سوم اما به خود شاعران این سبک باز می‌گردد. شاعران خوبی که زیر سایه نام‌های شاعران مطرح و بزرگی چون حاف1 سعدی و مولانا گم شده‌اند. دلیل آخر هم اینکه شاعران سبک هندی شاعران پرگویی هستند که بیت‌های درخشانشان زیر انبوهی از شعرهای ناخوب و بی‌کیفیت گم شده است. این‌ها جمله دلایلی بود که باعث شد من به سمت جمع‌آوری ابیات درخشان شاعران سبک هندی بروم.

دستاورد سبک هندی برای شاعر امروز

مستقیما رابطه و نسبتی بین سبک هندی و شعر امروز وجود ندارد منتها نه فقط سبک هندی که هر دستاوردی یک امکانی را برای شاعر امروز فراهم می‌کند. در سبک هندی شما هر چقدر جلو‌تر می‌روید با تنوع بیشتری از نظر تصویر و نازک خیالی روبرو می‌شوید. مکانیزمی که در این شعر از نظر تصویر وجود دارد برای شاعران امروز می‌تواند نکته مهمی باشد. مثلا شما به شعرهای آدونیس نگاه کنید. به گمان من نوع تخیل او با سبک هندی تشابه دارد. اگر همین شعرهای سبک هندی ترجمه شود‌‌ همان توجهی را در جهان بر می‌انگیزد که شعرهای آدونیس برانگیخت و شاعر امروز می‌تواند مکانیزم این نوع تصویرگری را یاد بگیرد.

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منبع: اعتماد