تبیان، دستیار زندگی
صدها سال است که روحانیت اسلام تکیه گاه محرومان بوده است، همیشه مستضعفان از کوثر زلال معرفت فقهاى بزرگوار سیراب شده اند
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مهمترین پایگاه اسلام

مهمترین پایگاه اسلام

همه ساله در کشورهای غربی همچون آمریکا، انگلیس و آلمان، رساله­های دکتری مختلف و کتاب­های متعدد سیاسی و اجتماعی پیرامون روحانیت شیعه نوشته می شود و نویسندگان براساس نظام حساسیت خود، به تحلیل چرایی و چگونگی روحانیت شیعه می پردازند. این پردازش غربیان و غرب صفتان می­بایست دلیل و علتی داشته باشد و الا انسان غربی که برای یک دلار خود هم برنامه اقتصادی دارد حاضر نیست پول­های کلان و فرصت های پربهای خود را صرف یک موضوع پیش پا افتاده نماید.

در نگاه شاگردان آنها «دین که بر شالوده‌‌ی مفاهیمی مابعدطبیعی و انتزاعی استوار است، در نظام روحانیت تجسد می‌یابد و به واقعیتی تجربی بدل می‌شود. هم‌چنین، روحانیت در مقام تجسد آن مابعد طبیعت، مفاهیم انتزاعی دین را می‌آفریند و می‌پرورد. یعنی واقعیت ذهنی و کلیت مفهومی دین از خلال نهاد روحانیت و کنش نظری و عملی آن به واقعیت عینی بدل می‌شود.»(1) از این رو برای فهم چرایی این مطلب، در تلاشند با تبیین نظام معنایی روحانیت و یا ساختار اجتماعی آن، تفسیری مادی گرایانه ارائه دهند تا بتوانند با راهبردهای مادی خود این نهاد هویت ساز را بی هویت کنند.

بی­شک مهمترین ویژگی روحانیت شیعه که ذهن غربیان را به خود مشغول داشته است، مسئله هویت سازی روحانیت و نفوذ این قشر در میان مردم است. حضور سیاسی و اجتماعی روحانیت در زندگی مردم و تکاپوی این نهاد در عرصه های دنیوی، خصوصا در عصر مدرنیته که طبل سکولاریسم می کوبند نکته بسیار جالبی است که برای آنان حل نشده است.

با توجه به سیر تحول و تطورر روحانیت شیعی، این نکته روشن می شود که همواره روحانیت در برابر استبداد داخلی، جهالت عمومی و استعمار خارجی ایستاده است و در برابر تندبادهایی که هویت اصیل دینی و ملی را نشانه رفته بود ایستاده اند.

با نگاهی به تاریخ فرهنگ و تمدن ایران زمین این نکته روشن می شود که به واسطه مشروعیت الهی دین اسلام و سازگاری آن با فطرت انسانی و تلاش ها و زحمات طاقت فرسای عالمان دینی، پس از ورود اسلام جامعه ایرانی، لباس هویت اسلامی را بر تن کرده است و در طول بیش از هزار سال این هویت همچنان حفظ و پایدار بوده و هست. این پایداری هویت، بی شک نتیجه کوشش های عالمان دینی و روحانیت بیداری است که در طول تاریخ با درک مقتضیات زمان و مکان، به تولید علم دینی، تقویت هویت دینی، حفاظت از کیان اسلامی و پرورش ارزشهای فطری و انسانی پرداخته اند. عالمانی که با اجتهادات عمیق بر آمده از معارف ناب اسلامی، جامعه را از بحران ها و مشکلات رهانیده و به سلامت و امنیت دنیوی و اخروی رهنمون بوده است.

نگاهی به اندیشه سیاسی مصلح بزرگ و فریادگر بیداری مسلمین، سید جمال الدین اسدآبادی بخصوص توجه به نامه های ایشان به علما و مراجع دینی و نامه به حاج مستان مراغه ای نشان می دهد که علما چه نقشی را در هویت سازی ایران اسلامی به عهده داشته و دارند. به طور مثال در نامه ای به سید محمد طباطبایی می نویسد:

«من تو را آگاه می سازم که ثبات و استقامت علما در بلاد ایران موجب سربلندی و نیرومندی اسلام و آشکار شدن دلیل و برهان آن گشته است. و تمام اروپا از این قدرت و نیرو، دچار هرس شده اند، در حالی که آنها مدتها تصور می کردند که این نیرو بطور کلی از بین رفته است و اکنون اروپائیان اطمینان یافته اند که در اسلام امیدی هست که موجب می گردد مسلمانان در راه آن از قدرت جباران نمی ترسند.»(2)

همچنین امام خمینی(ره) در باب روحانیت هویت ساز شیعه و نقش آنان در فرهنگ، اجتماع و سیاست می نویسد:

«تردیدى نیست که حوزه هاى علمیه و علماى متعهد در طول تاریخ اسلام و تشیع مهمترین پایگاه محکم اسلام در برابر حملات و انحرافات و کجرویها بوده اند. ... اگر فقهاى عزیز نبودند، معلوم نبود امروز چه علومى به عنوان علوم قرآن و اسلام و اهل بیت - علیهم السلام - به خورد توده ها داده بودند. ... بحمداللّه امروز نتیجه آن زحمات را در آثار و کتب با برکتى همچون کتب اربعه و کتابهاى دیگر متقدمین و متاخرین از فقه و فلسفه، ریاضیات و نجوم و اصول و کلام و حدیث و رجال، تفسیر و ادب و عرفان و لغت و تمامى رشته هاى متنوع علوم مشاهده مى کنیم. ... در بعد خدمات علمى حوزه هاى علمیه سخن بسیار است که ذکر آن در این مختصر نمى گنجد.

... تاریخ بیش از هزار ساله تحقیق و تتبع علماى راستین اسلام گواه بر ادعاى ما در راه بارور ساختن نهال مقدس اسلام است. صدها سال است که روحانیت اسلام تکیه گاه محرومان بوده است، همیشه مستضعفان از کوثر زلال معرفت فقهاى بزرگوار سیراب شده اند. از مجاهدات علمى و فرهنگى آنان که بحق از جهاتى افضل از دماء شهیدان است که بگذریم، آنان در هر عصرى از اعصار براى دفاع از مقدسات دینى و میهنى خود مرارتها و تلخی­هایى متحمل شده اند و همراه با تحمل اسارتها و تبعیدها، زندانها و اذیت و آزارها و زخم زبانها، شهداى گرانقدرى را به پیشگاه مقدس حق تقدیم نموده اند. شهداى روحانیت منحصر به شهداى مبارزه و جنگ در ایران نیستند، یقینا رقم شهداى گمنام حوزه ها و روحانیت که در مسیر نشر معارف و احکام الهى به دست مزدوران و نامردمان، غریبانه جان باخته اند زیاد است.»(3)

ایشان در ادامه می نویسد:

«به هر حال خصوصیات بزرگى چون قناعت و شجاعت و صبر و زهد و طلب علم و عدم وابستگى به قدرتها و مهمتر از همه احساس مسئولیت در برابر توده ها، روحانیت را زنده و پایدار و محبوب ساخته است و چه عزتى بالاتر از اینکه روحانیت با کمى امکانات، تفکر اسلام ناب را بر سرزمین افکار و اندیشه مسلمانان جارى ساخته است و نهال مقدس فقاهت در گلستان حیات و معنویت هزاران محقق به شکوفه نشسته است.»(4)


منابع:

1. محمد مهدی خلجی، جمهوری اسلامی و نظم نوین روحانیت، مجله ایران نامه منتشره در واشنگتن.

2. سید جمالدین اسدآبادی، نامه ها و اسناد سیاسی – تاریخی، کلبه شروق، 1379، ص: 88.

3. صحیفه امام، ج‏21، ص: 273تا 275.

4. همان.