تبیان، دستیار زندگی
من با حركت روشنگرانه از سوى هر كسى، از سوى هر نهادى، هیچ مخالفتى ندارم، بلكه علاقه‌مندم و معتقدم به مسئله‌ى تبیین
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روحانیت

من با حركت روشنگرانه از سوى هر كسى، از سوى هر نهادى، هیچ مخالفتى ندارم، بلكه علاقه‌مندم و معتقدم به مسئله‌ى تبیین

.... مطلب قبل ....

5. چنانچه گذشت، مواجهه با جریان های انحرافی روش مختص به خود را دارد که به تعبیر مقام معظم رهبری حول محور روشنگری و تبیین می چرخد. چنانچه ایشان می فرماید:

«یك مسئله این است كه اگر یك كسى یك حرف غلطى زد، آیا كسى باید به او جواب بدهد یا نه؟ خب، بله معلوم است. جواب دادن به حرف غلط شیوه‌ى خودش را دارد، راه خودش را دارد، كار خاص خودش است. یك وقت هست كه حالا كه كسى یك حرف غلطى زد، ما بیائیم مثلاً صدجا این حرف غلط را تابلو كنیم، شعار كنیم كه آقا، فلانى این حرف غلط را زد، تا همه بدانند. این است كه اشتباه است، خطاست. من با حركت روشنگرانه از سوى هر كسى، از سوى هر نهادى، هیچ مخالفتى ندارم، بلكه علاقه‌مندم و معتقدم به مسئله‌ى تبیین. یعنى اصلاً جزو راهبردهاى اساسى كار ما از اول، مسئله‌ى تبیین بوده است. تبیین لازم است؛ اما این معنایش این نیست كه ما به اختلافات درونى، هى دامن بزنیم. مراقب باشید. این را همه باید مراقب باشند.»(1)

تبیین و روشنگری و نقد جریانهای انحرافی به چند مؤلفه اساسی نیازمند است که عمده آنها را روحانیت به عنوان چشم بیدار جامعه و هادیان جامعه باید بدان توجه کنند البته ذکر همه آنچه در باب تبیین و روشنگری لازم است در این وجیزه کوتاه نمی گنجد اما:

«آب دریا را اگر نتوان کشید                   هم به قدر تشنگی باید چشید.»

1/5. از آنجا که جریان حق مساوی با «اسلام ناب محمدی» است و جریان های انحرافی دور شدن از این اسلام است. مهمترین نیاز برای نقد جریان ها، «اسلام شناسی» حقیقی و صحیحی است که مبتنی بر روش شناسی مشروع دینی باشد تا حجیت آور باشد و الا اگر کسی آشنایی عمیق از اسلام نداشته باشد نه توان و نه مشروعیت نقد عمومی جریانهای انحرافی را دارد چرا که خود می تواند دکان جدیدی باشد در مقابل جریان حق. از این رو بنده‏اى كه در مکتب ناب اسلام خدایش را شناخته از او اطاعت كند، نیز دشمنش را بشناسد با او مبارزه كند.(2) چنین انسانى، زمان‏شناسى آماده است، غافلگیر نمى‏شود(3)  و شبهات بر او هجوم نمى‏كند.(4) امّا فرد ناآگاه دچار لغزش مى‏شود، چه اینكه؛ مَن جَهَلَ موضع قدمه زلّ.(5)

2/5. «بصیرت اجتماعی و سیاسی» به مقتضای شرایط انقلاب و جامعه از دیگر لوازم ورود به نقد عالمانه و مواجهه بصیرانه با جریانهای انحرافی است. لذا شناخت مؤلفه های اجتماعی و سیاسی حق و باطل و شناخت جریانهای حق و باطل و جریان انحرافی، در بصیرت افزایی و حضور بصیرانه انسان مؤمن در عرصه های سیاسی و اجتماعی بسیار مهم و اساسی است. و بدون آن نمی‌توان راه و روش صحیح و اساسی مبتنی بر حق را شناخت، برگزید و از آن پیروی‌كرد.

3/5. پرهیز از هوچی گری و برخورد های تند و حذفی از دیگر بایسته های ناقدان محترم است. به نحوی که از مسیر عدالت خارج نشود. چنانچه قرآن کریم میفرماید:

« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلا یَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ؛ اى كسانى كه ایمان آورده اید ، براى خدا به جدّ برپا باشید و به عدل و داد گواهى دهید ، و مبادا دشمنى شما با قومى وادارتان كند كه به عدالت رفتار نكنید ; به عدالت رفتار كنید كه آن به تقوا نزدیك تر است ، و از خدا پروا بدارید كه خدا به آنچه مى كنید آگاه است.»(6)

و همچنین فرمود:

 «فاحکم بین الناس بالحق و لا تتبع الهوی فیضلک عن سبیل الله أنّ الذین یضلون عن سبیل الله...»(7)

4/5. عقلانیت در تصمیم، سخن گفتن و رفتار نمودن از ضروریات انسان بصیری است که ورود به اجتماع می کند چرا که عقل نیروی راهبر اندیشه و انگیزه است. و وظیفه اصلی او هماهنگ ساختن شخصیت و ابعاد انسان در مسیر سعادت و هدایت است.

5/5. و در خاتمه «وحدت» و هماهنگی میان نیروهای حق مدار تحت خطوط قرمز دینی و ملی، رمز گشای جریانهای انحرافی خواهد بود که خلاف مسیر صحیح حق حرکت می کنند

6. بنابراین اگر انسان در پرتو آموزه‌های راهبران الهی و اندیشه‌های عقلانی حرکت کند و نیروهای جبهه حق را تحت رهبری ولی خود جمع کند می‌تواند زندگی سعادتمندانه و خداپسندانه‌ای داشته باشد. به عبارت دیگر مردم اگر از هدایت الهی(خردورزی، اسلام شناسی و ایمان دین مدارانه) بهرمند باشند در همچون ید واحدی مسیر کمال و سعادت حرکت می‌کند و پا از گلیم عدالت بیرون ‌نهند در مقابل انحراف، باطل، طاغوت و ظالم سر فرود نمی‌آورند. اما اگر انسان از این منابع هدایت الهی (خرد، اسلام و ایمان) به دور افتاد یا یکی را فدای دیگری کرد به لهو و لعب گرفتار و به امور فرومایه مشغول می‌شود. در نتیجه از تشخیص مصالح و مفاسد فردی و اجتماعی خود ناتوان می‌شود لذا زمینه هلاکت خود و جامعه را فراهم می‌کند. در چنین فرد و جامعه‌ای زمینه انحراف، فتنه و مشکل بیشتر می‌شود و فتنه‌اگیزی و شبهه‌افکنی کارساز می‌شود؛ چرا که دوری و انحراف از هدایت الهی، موجب تباهی خرد و آمیختن حق و باطل و بدعت‌گذاری در دین و ارزش‌های الهی می‌شود.


منابع:

1. بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران (1390/04/13

2. الحیاة، ج 1، ص 132. الا و انَّ اعقل الناس عبد عرف ربَّهُ و اطاعَهُ و عرف عدوّه فعصاهُ.

3. كافى، ج 8، ص 23. امام على( ع)، من عرف الایام لم یغفل عن الاستعداد.

4. الحیاة، ج 1، ص 96. امام صادق( ع)،العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس.

5. همان، ص 142 امام على( ع)،.

6. مائده /8

7. ص/26.