وقتی که مصیبت آروزی محال می شود
گویند وقتی قیامت شود اهل عبادت را صدا میزنند و اعمال آنها را میسنجند و بعد از آن اهل بلا را میآورند و نامه اعمالشان را بررسی میکنند و چنانچه در دنیا برایشان بلا مقدّر شده بود ، ثواب و مزد جایگزین آن میکنند و اهل نعمت و عافیت از دنیا آرزو میکنند کاش در دنیا بدنهایشان را خود پاره پاره میکردند تا ثوابشان مثل ثواب اهل بلا میشد .
«اجر صبر کنندگان بی حساب به ایشان عطا میشود » ( سوره زمر آیه 12) امّا آیا صابران صرفاً افرادی هستند که در برابر مشکلات و ناملایمات روزگار دم نمیزنند و صبر پیشه میکنند و به رضای خدا راضی هستند ؟ آیا صبر فقط در مواجهه با مصیبتها معنا پیدا میکند ؟ بنا بر دیدگاه امام المتقین در نهجالبلاغه صبر در سه جایگاه مطرح میشود.
فضیلت اخلاقی به نام صبر
صبر از مهمترین فضایل اخلاقی و مقدمه موفقیت انسان در جنبههای مادی و معنوی و اخلاقی است . در ذکر اهمیت نفس همین بس امام علی (ع ) در حکمت 31 از کتاب نهجالبلاغه صبر را اولین پایه از چهار پایه استوار ایمان معرفی میکند . پس از واژه تقوا و زهد صبر بیش از سایر مفاهیم اخلاقی در نهجالبلاغه به کار رفته است . هنگامی که از صبر سخن میگوییم اولین مطلبی که به ذهنمان میرسد تحمّل سختیها و مشکلات و صبر در برابر مصائب و بلاها میباشد . اما صبر معنای گستردهای دارد و صبر در برابر ناملایمات یکی از جنبههای آن میباشد .
اقسام صبر
امام علی (ع)صبر را در سه حوزه مطرح میکند
1. حوزه بلا و مصیبت : از وارد شدن هر مصیبت و شدّتی جز بر ایمان خود نمیافزودیم و بیشتر در پیمودن راه حق و تسلیم بودن در برابر اوامر الهی و شکیبایی بر درد جراحتهای سوزان ، مصمم میشدیم . ( نهجالبلاغه دشتی / خطبه 122) اخبار و روایات درباره ثواب صبر بر مصیبت و بلا فراوان است . انبیاء و اولیاء دین پیوسته مصیبت و بلا میکشیدند و بر آن صبر میکردند و طالب بلا بودند که بر آن صبر کنند نقل شده که یکی از بزرگان پسرش بیمار شد و نزد او آمد، پدر به او گفت : ای فرزند اگر بمیری و در ترازوی اعمال من باشی دوستتر دارم که من در ترازوی اعمال تو باشم یعنی صبر بر مصیبت تو نزد من محبوبتر از صبر تو بر مصیبت من است . گویند وقتی قیامت شود اهل عبادت را صدا میزنند و اعمال آنها را میسنجند و بعد از آن اهل بلا را میآورند و نامه اعمالشان را بررسی میکنند و چنانچه در دنیا برایشان بلا مقدّر شده بود ، ثواب و مزد جایگزین آن میکنند و اهل نعمت و عافیت از دنیا آرزو میکنند کاش در دنیا بدنهایشان را خود پاره پاره میکردند تا ثوابشان مثل ثواب اهل بلا میشد .
2.حوزه معصیت : شکیبایی دو گونه است ، شکیبایی بر آنچه خوش نداری و شکیبایی بر آنچه دوست داری . ( نهجالبلاغه دشتی / حکمت 55 ) صبر بر معصیت یکی از سخترین انواع صبر میباشد چرا که نفس انسان به انجام برخی کارها عادت کرده و ترک و خودداری از انجام آن کاری سخت است .
3.حوزه طاعات : با صبر و استقامت نعمتهای خدا را بر خود تمام گردانید . ( نهجالبلاغه دشتی /خطبه 188 ) . انجام کارهای واجب و مستحب دشوار است و صبر طلب میکند . طاعت کردن یعنی بندگی کردن و این در حالی است که انسان غالباً تمایل به ریاست و برتری دارد و بندگی و ذلّت برای او ناپسند است به هر حال بندگی خدا را کردن نیاز به صبر جمیل دارد .
شیوه تقویت صبر
از شیوههای تقویت صبر توجّه دادن به آثار و ثمرات آن است . برخی از این آثار که در نهجالبلاغه به آن اشاره شده عبارتاند از : 1. راحتی و امنیت دراز مدّت ، پرهیزکاران ایّام کوتاهی صبر نمودند و به دنبال آن به راحتی دراز مدت رسیدهاند . ( نهجالبلاغه دشتی / خطبه 193 ) 2. صبر برطرف کننده اندوه ، (فرزندم )اندوه چون بر دل نشیند آن را به نیروی شکیبایی و حسن یقین از دل بزدای . (نهجالبلاغه دشتی / نامه 31) 3.
صبر مقدمه پیروزی
شکیبا پیروزی را از دست نمیدهد هر چند پیروزی به طول انجامد . از شیوههای دیگر تقویت صبر عادت دادن نفس به صبر است اگر انسان خود را به صبر عادت دهد به تدریج این عادت در او شکل میگیرد . فرزندم خود را به شکیبایی در آنچه ناخوشایند است عادت ده و چه نیکو خویی است شکیبایی در راه حق (نهجالبلاغه دشتی / نامه 31). از روشهای دیگر ارائه الگوست ، چنانچه حضرت علی برای تشویق به تحصیل صبر الگوهای شکیبا را معرفی نموده است . او در جایی پیامبر اکرم (ص) را به عنوان الگو معرفی میکند و یکی از سختترین نمونههای صبر خود را صبر بر مسئله خلافت بعد از رسول اکرم (ص ) بیان میکند .
حکایت صبری مثال زدنی
حضرت ایّوب که پیغمبر خدا بود چندین سال به انواع بلاها مبتلا شد . روایت کردهاند چهل سال پیش از بلا در نعمت و رفاه بود و روزی هزار سفره برای اطعام مردم پهن میکرده و به روایتی دیگر بیست هزار اسب در طویله او بود و زراعت او به اندازهای بود که دستور داده بود هیچ حیوان و انسانی را منع نکنند تا هر یک هر چه خواهند استفاده کنند . روزی جبرئیل گفت : ای ایّوب ایام راحت سرآمد و زمان محنت رسید ، آماده باش . حضرت گفت : باکی نیست ما تن به رضای دوست دادیم .
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم رأی آنچه تو اندیشی، حکم آنچه تو فرمایی بعد از گذشت مدتی هنگام نماز صبح چوپان ایّوب فریاد زنان خبر آورد که سیلی آمد و تمام گله را به دریا برد ، در همین لحظه ساربان آمد و خبر از هلاک شتران داد و باغبان خبر از سوختن درختان آورد و حضرت میشنید و تسبیح خدا میگفت . ناگهان معلّم پسران او از راه رسید و با ناله گفت : دوازده پسرت مهمان برادر بزرگ بودند که سقف خانه بر سر ایشان فرو ریخت و همه از دنیا رفتند ، در این هنگام حضرت از هوش رفت و هنگامی که به هوش آمد گقت : الهی چون تو را دارم همه چیز دارم . حضرت مبتلا به بیماری گشتند و دوستان و آشنایان همه از او دوری میکردند . چند سال به همین منوال گذشت و گوشتهای بدن مبارک او تمام ریخت و مردم میگفتند که چون او به دروغ ادّعای پیغمبری کرده خدا او را به این بلا مبتلا ساخته و حضرت همچنان میگفت : پروردگارا به این بلا راضیم و جز رضای تو نمیجویم .
مریم پناهنده
بخش نهج البلاغه تبیان
منابع :
1. نهجالبلاغه / ترجمه دشتی
2. الهام از گفتار علی علیه السلام / سید محمّد تقی حکیم
3.معراج السعاده / ملّا احمد نراقی
4. تربیت اسلامی / همایش تربیت و سیره و کلام امام علی / مقالات برگزیده