تبیان، دستیار زندگی
در همان نخستین برخورد و خوانش این مجموعه شعر ، مهمترین نکته ای که در ذهن خواننده متبادر می شود برجستگی لایه های معنایی و مفهومی آثار عباسی است که با نگاهی منتقدانه نسبت به حوزه های متعدد در جامعه به آنها پرداخته شده است .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پروانه های اخراجی

نگاهی به مجموعه شعر «پروانه ای از متن خارج می شود»


در همان نخستین برخورد و خوانش این مجموعه شعر ، مهمترین نکته ای که در ذهن خواننده متبادر می شود برجستگی لایه های معنایی و مفهومی آثار عباسی است که با نگاهی منتقدانه نسبت به حوزه های متعدد در جامعه به آنها پرداخته شده است .


پروانه ای از متن خارج می شود

پروانه ای از متن خارج می شود/علیرضا عباسی/آهنگ دیگر

«پروانه ای از متن خارج می شود» نام مجموعه شعری است که «آهنگ دیگر» از «علیرضا عباسی» منتشر کرده است.

او خود درباره ی اولین کتاب خود چنین گفته: « در این کتاب 96 صفحه‌ای 56 شعر که رویکرد غالبشان مسائل انسانی و اجتماعی است آورده شده که این شعرهای سپید را در فاصله سال‌های 85 تا 88 سروده‌ام. »

در همان نخستین برخورد و خوانش این مجموعه شعر ، مهمترین نکته ای که در ذهن خواننده متبادر می شود برجستگی لایه های معنایی و مفهومی آثار عباسی است که با نگاهی منتقدانه نسبت به حوزه های متعدد در جامعه به آنها پرداخته شده است . نگاه منتقدانه ای که بی پروا سعی در به چالش کشاندن مسائل و اتفاقات متفاوت در حوزه های اجتماعی، فلسفی و... دارد  و در این مسیر با بهره گیری درست از وجوه زیباشناسانه هنر شعر در دنیای مدرن توانسته هم به لحاظ ارائه ی شاعرانه معانی و مفاهیم مد نظرش در شعر موفق عمل کند و هم از جهت وجه ساختاری شعر به مشخصه های فردی در آثارش دست پیدا کند .

بارزترین مشخصه  شعرهای عباسی معنا گرایی در مقوله‌های اجتماعی است حتی هنگامی که وی از مایه های تغزل در آثارش بهره می برد  .

شاعر این مجموعه بطور مستقیم و بی هیچ حاشیه ای به سراغ پرداخت دغدغه هایی رفته که  ذهن او و جامعه پیرامونش را فرا گرفته  و برای آنکه بتواند راه ارتباطی درستی بسوی مخاطبانش برای ورود به جهان شاعرانه اش باز کند از زبانی ساده اما نه سطحی بهره می گیرد که از وجوه زیباشناسانه شعر امروز در عمق لایه های معنا‌گرایانه زبان برخوردار است . در این مسیر استفاده از تصویرپردازی عینی و وجه استعاری زبان به خوبی توانسته در پرداخت مضامین و سوژه های معنا‌گرایانه شعرهای عباسی نقش داشته باشد . تصاویری که در ارتباط با مخاطب قابل دریافت و درک هستند و این چه به لحاظ وجه حسی و چه به لحاظ وجه تفکری امیال خواننده را نسبت به خوانش شعر ارضا می کند و حس همذات پنداری را در او بوجود می آورد . شاید این مسئله بدان جهت است که عباسی به سمت پرداخت دغدغه های مشترک در جامعه می رود و آنها را پس از عبور دادن از مسیر حس و اندیشه ی خود وارد آثارش می کند .

با چشم باز / روی مورچه های کارگر پا گذاشت / جامعه کارگری / بهم ریخت / چشم که بست / مورچه های کارگر / استخوان هایش را به لانه بردند .

شاعر این مجموعه بطور مستقیم و بی هیچ حاشیه ای به سراغ پرداخت دغدغه هایی رفته که ذهن او و جامعه پیرامونش را فرا گرفته و برای آنکه بتواند راه ارتباطی درستی بسوی مخاطبانش برای ورود به جهان شاعرانه اش باز کند از زبانی ساده اما نه سطحی بهره می گیرد که از وجوه زیباشناسانه شعر امروز در عمق لایه های معنا‌گرایانه زبان برخوردار است .

نکته ای دیگری که می بایست بدان اشاره کرد این است که اگرچه عباسی با خطر کردن به سمت پرداخت  مضامین  و سوژه های اجتماعی می رود و با نگاهی منتقدانه سعی دارد آنها را به چالش بکشد اما با هوشیاری توانسته برای تلطیف اینگونه فضاها از وجوه حسی کلمات در شعر امروز استفاده کند و در واقع نوعی تلفیق فضایی را در شعرش بوجود آورد . بدین صورت که خواننده در هنگام خوانش یک شعر با مضمون اجتماعی با نوعی صمیمیت در کلمات و سطور مواجه می شود که در نحوه ارتباط برقرار کردن و درک شعر بسیار تاثیرگذار است .

می توانیم / دیوارها را / تعمیر کنیم / برای آویختن تفنگ /  و چسباندن عکس های یادگاری .

گونه ات را پاک کن / وطنم خیس است.

هر روز صبح / گنجشکی روی بند رخت / نشانم می دهد / چگونه باید پشت به آفتاب / به زندگی فکر کنم.

علیرضا عباسی

از نکات قابل توجه دیگر در مجموعه شعر « پروانه ای از متن ... » چگونگی شکل گیری ساختار آثار این مجموعه است . ساختاری که در اغلب شعرها از بندهای منقطع تشکیل شده و در هر بند خواننده با فضا و تصویری مستقل روبرو می شود که این فضا‌ها و تصاویر مستقل نهایتا در کلیت شعر با نخ نامریی ارتباط روایی شکل ساختاری منسجمی را بوجود می آورند . بندهای مستقل اما مرتبط با کلیت و محتوای مورد نظر آثار، با توجه به حفظ و انسجام محور اندیشه در شعر هر کدام با ایجاد فضا و تصویری متنوع سعی در نشان دادن زوایای مختلفی از آن اندیشه را دارند . در این بین خواننده هوشیار با ارتباط و درک هر کدام از این بندهای مستقل و همچنین دریافت نخ ارتباطی موجود میان آنها می تواند از کلیت یک اثر لذت ببرد . برای نمونه می توان به شعرهای صفحات 15 ،23 ، 28 ، 34 و ... رجوع کرد .

از دغدغه های برجسته شاعر مسئله فراموشی است که خود مدعای معنا و حضور آن در ذهن مولف است:

«اما در آدم ها / چیزهای زیادی فراموش می شوند / روزهای زیادی حواس پرتی می گیرند / و آدم های زیادی گم می شوند» (ص51)

و بی اعتنایی و بی توجهی نیز خصوصیاتی است که همواره با فراموشی همنشین است ؛ این البته از جانب دیگران سر می زند و به طور معمول من بیگناهم!

در جای جای ِ کتاب می توان به تصاویر و موقعیت هایی برخورد که نشان از شناخت و توانایی های شاعر به واسطه آن دارد، به دور از هرگونه پیچیدگی و یا تظاهر:

«دور از تو / شبیه مردی / گمشده در کوهستانی برفی / راه می روم / و مدام به ردپای رفته ام بر می گردم»(ص47)

شعرِ کوتاهِ خوب، شعری ست که با هر محتوایی در سطرِ آخر در مخاطب ایجاد شگفتی کند، در شعر شماره ی "24" با استفاده از «دست هایی» که در «جیب کودکیِ» شاعر جا مانده است، خواننده را با احتیاط به وحشت وا می دارد: «دستم به آسمان نمی رسد/هراسناک می فهمم/دست‌هایم در جیب کودکی‌ام جا مانده.»

در چند شعر از کتاب بر خلاف جریانِ عمومی کتاب، سیاهی و تلخی را می بینیم، برای مثال شعر شماره ی "42" که شعر رمانتیک-تلخ است. و یا شعرِ شماره ی "44" که با اشاره به یک مثال قدیمی و در نفی آن نوشته شده است:«تک/تک/استخوان‌هام را دور میریزی/و می گویی/وقتِ برادری گذشته است.»

 

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منابع: مجله ادبی پیاده‌رو، لوح، خبرگزاری مهر، روزنامه روزگار