تبیان، دستیار زندگی
واژه مد در لغت‏به معنای سلیقه، اسلوب، روش و شیوه و… به کار می‏رود و در اصطلاح، عبارت است از روش و طریقه‏ای موقتی که براساس ذوق و سلیقه افراد یک جامعه و سبک زندگی از جمله شکل لباس پوشیدن، نوع آداب پذیرایی و معاشرت و تزیین و معماری خانه و… را تنظیم می‏نماید
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مد هایی هرچند نا زیبا


واژه مد در لغت‏به معنای سلیقه، اسلوب، روش و شیوه و… به کار می‏رود و در اصطلاح، عبارت است از روش و طریقه‏ای موقتی که براساس ذوق و سلیقه افراد یک جامعه و سبک زندگی از جمله شکل لباس پوشیدن، نوع آداب پذیرایی و معاشرت و تزیین و معماری خانه و… را تنظیم می‏نماید.

غرب گرایی-جوانان

بنابراین، می‏توان گفت: مد به تغییر سلیقه ناگهانی و مکرر همه یا بعضی از افراد یک جامعه اطلاق می‏شود و منجر به گرایش به انجام رفتاری خاص یا مصرف کالای به خصوصی یا در پیش گرفتن سبکی خاص در زندگی می‏شود.

مد، یک پدیده ای اجتماعی است که در گوشه و کنار جامعه به طور فراوان این پدیده دیده می شود. خیلی از افراد جامعه تقلید از مد را نشان پیشرفت می دانند و از آنها پرسیده می شود علت این گونه مد چیست؟ دلیل قانع کننده ای ندارند .

وقتی صحبت از پدیده، مد می شود، ناخودآگاه ما را به سراغ جوانان سوق می دهد. آنچه مسلم است اینکه ماهیت مد چیز بدی نیست، به شرط اینکه به ضرر طرف مقابل نباشد و افراد را به سمت پوچ گرایی و بی هنجاری نکشاند. وقتی بعضی از جوانان به دلیل پوشیدن لباس‏های غیرمعمول و یا اصلاح و آرایش خاص موی سر و صورت و انجام دادن برخی رفتارهایی که با فرهنگ و رسوم اجتماعی ما همخوانی ندارد مورد اعتراض قرار می‏گیرند، عمل خود را به عنوان مد و مدگرایی توجیه می‏کنند.

شاید شما هم با این مساله روبرو شده‏اید که وقتی بعضی از جوانان به دلیل پوشیدن لباس‏های غیرمعمول و یا اصلاح و آرایش خاص موی سر و صورت و انجام دادن برخی رفتارهایی که با فرهنگ و رسوم اجتماعی ما همخوانی ندارد مورد اعتراض قرار می‏گیرند، عمل خود را به عنوان مد و مدگرایی توجیه می‏کنند.

بعضی افراد علت تقلید مد را جلب توجه و جذب افراد می دانند چون کمبود توجه و عقده روانی دارند و با اینکار می خواهند خود را نشان دهند و بعضی ها نشان از پیشرفت و توسعه می دانند چون نمی توانند الگو و روش پیشرفت آنها را کسب کنند ادای آنها را در می آورند. چه خوب است به این گفته پیامبر اعظم (ص) عمل كنیم كه می فرمایند: «علم اگر درچین هم بود بروید یاد بگیرید». بزرگی هم در این باره می گفت: چون راه ترقی حتی به روش غربی آن هم سخت است بسیاری از ما برای این كه خود را غربی و روشن فكر نشان دهیم از ظاهر آنها پیروی می كنیم؛ مثلا فردی به غرب رفته بود وقتی برگشت به دوستانش گفت: ما كه نمی توانیم مانند آنها تحقیقات انجام دهیم كار سختی است، ولی می توانیم ادای آنها را در بیاوریم و مثل آنها لباس بپوشیم، سیگار برگ بكشیم و... در همین افكار بودم كه خود را جلوی در خانه دیدم.

آنچه مسلم است اینکه ماهیت مد چیز بدی نیست، به شرط اینکه به ضرر طرف مقابل نباشد و افراد را به سمت پوچ گرایی و بی هنجاری نکشاند

با وجود تاکیدات "کارل مارکس"، درگیر شدن غرب در دو جنگ جهانى پیاپى و تجربه ركود اقتصادى پایان دهه 20 و اوایل دهه 30 مانع از آن شدند كه جامعه شناسان به پدیده "مصرف" به قدر كافى توجه كنند.

با پایان گرفتن جنگ جهانى دوم بود كه اهمیت مصرف ناگهان به چشم آمد و جامعه شناسان و فلاسفه بیش از اقتصاددانان به آن توجه كردند. انجام این مطالعات كه در دهه های 70 و 80 به اوج خود رسید، در عین حال از تغییر اساسى در ارتباط میان مصرف، اقتصاد و جامعه حكایت مى كرد. به نظر "رابرت باكاك" در كتاب "مصرف" (1993)، در پایان قرن 20 دیگر مصرف فقط یك روند اجتماعى- فرهنگى نبوده و به مرامى تبدیل شده است كه مى توان از خلال تاثیرات آن بر جامعه وخرده فرهنگ هاى اجتماعى، به برآمدن دوران جدیدى در تاریخ كشورهاى اروپایى پى برد، دورانى كه به دلیل پایان دادن به دوره پیشین كه "مدرنیسم" نام داشت توسط بسیاری "پست مدرنیسم" خوانده مى شود.

غرب گرایی-جوانان

در این دوران جدید به گفته "بوردیو" مصرف دیگر تنها ارضاى یك دسته از نیازهاى - از نظر زیستى، ریشه دار- نیست، بلكه متضمن نشانه ها، نمادها، ایده ها و ارزش ها است (1989). همچنین به تعبیر "بودریار" مصرف در دوران جدید روندى است كه در آن خریدار كالا از طریق به نمایش گذاشتن كالاهاى خریدارى شده، به طور فعالى مشغول تلاش براى خلق و حفظ یك حس "هویت (Identity) "است (1988). به عبارتى دیگر افراد، هویت چه كسى بودن خویش را امروزه از طریق آنچه كه مصرف مى كنند، تولید مى نمایند یا بهتر بگوییم "جعل" مى كنند.

این روند تا جایى ادامه یافته كه شهرها را امروزه به بازارهایى بزرگ تبدیل كرده است. بازار (كه در گذشته نوعى محدوده مكانى داشت) به تمامى نقاط شهر سرایت كرده، و در حومه خیابان هاى شهرهاى بزرگ به جاى خانه، نشسته است. آئین قدم زنی یا "پرسه زنی" در حاشیه خیابان ها،محصول همین سرایت مراکز خرید به همه جاست.

تجربه جدید نشان می دهد، فرد ایرانی از طریق كالاهایى كه او را به هویتى كه دوست دارد نزدیك مى كند، سعى مى كند به همان كسى تبدیل شود كه مایل است. یعنى"سلیقه" از جایگاه مهمترى برخوردار شده است. شرایط جدید كه مى توان آن را در پرسه زنى در خیابان هاى بزرگ و پاساژها و مغازه ها به خوبى دید، هویت هاى جدیدى ساخته كه خود را در قالب مصرف و نمایش این مصرف توسط پوشش، آرایش، مد، اتومبیل، موبایل و... نشان مى دهد.

تئوری های جامعه شناسانى همچون بوردیو و بودریار نیز بر این مساله تاکید کرده اند كه مصرف و سبك زندگى انسان جدید را نه در یك تقسیم بندى طبقاتى- اقتصادى ماركسیستى كه در تحلیلى فرهنگى می توان فهمید. فى المثل بوردیو در كارى جامعه شناسانه - تجربی، مصرف عطر و ادكلن را به عنوان یك امر نمادین "تشخص بخش" در میان طبقات گوناگون فرهنگى فرانسه، در وضعیتى انضمامى تحلیل كرد و سعى نمود نشان دهد كه مصرف عطر و انتخاب نوع و مارك آن، راهى است نمادین براى ایجاد تمایزات بین گروه هاى اجتماعى.

شرایط جدید كه مى توان آن را در پرسه زنى در خیابان هاى بزرگ و پاساژها و مغازه ها به خوبى دید، هویت هاى جدیدى ساخته كه خود را در قالب مصرف و نمایش این مصرف توسط پوشش، آرایش، مد، اتومبیل، موبایل و... نشان مى دهد

اما تفاوتی وجود دارد. بى شكلى جامعه ما و تبدیل"جامعه" society ایران به نوعى"توده" mass از تفاوت هاى جدى بینامتنى میان فرهنگ مصرفى ایرانی و فرهنگ مصرفى غربى است. در حالى كه تحلیل گر اجتماعى همچون بوردیو مى تواند پروژه خود در باب مصرف را در میدان (field)هاى اجتماعى گوناگون فرانسه پیگیرى كند، تحلیلگران ایرانى نمى توانند به همان طریق و با همان متدی که غرب شناخته می شود، كار انضمامى دقیقى را برروی ایران انجام دهند؛ زیرا كه طبقات مختلف فرهنگى و اجتماعى در درون پروژه فراگیر مصرف در مركزى (center) هضم شده اند و تكثر سبك زندگى، اساساً در حال از بین رفتن است.

بخش اجتماعی تبیان


منبع :فصل نو/ سال پنجم – شماره 54- محمد رضا مسعودی