تبیان، دستیار زندگی
قرآن کتابی است که بر طبق اقتضای ساختار خود، معارف (احکام، عقاید و تاریخ و…) را به گونه اختصار و کلی بیان کرده و تفصیل و تفسیر آن را بر عهده پیامبر اکرم (ص) نهاده است. پیامبر اکرم (ص) نیز با دستور الهی این مقام را پس از خود به ائمه معصومین (ع) از اهل بیت و
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قرآن و تعداد رکعات نماز


چرا خداوند در قرآن مهمترین شیوه راز و نیاز با خود را برای ما شرح نداده است؟ وقتی که از نماز به عنوان ستون دین یاد می شود چرا کیفیت جزئیات آن در قرآن ذکر نشده است تا راهگشای ما باشد؟

چرا در نماز حضور قلب ندارم

قرآن کتابی است که بر طبق اقتضای ساختار خود، معارف (احکام، عقاید و تاریخ و…) را به گونه اختصار و کلی بیان کرده و تفصیل و تفسیر آن را بر عهده پیامبر اکرم (ص) نهاده است. پیامبر اکرم (ص) نیز با دستور الهی این مقام را پس از خود به ائمه معصومین (ع) از اهل بیت واگذار کردند؛ زیرا از نظر قرآن پیامبر (ص) دارای چهار منصب الهی است:

1 منصب تلقی وحی و دریافت پیام الهی که در آیات فراوانی[1] به آن اشاره شد.

2 منصب ابلاغ وحی و ابلاغ پیام الهی.[2]

3 منصب تبیین وحی و تفسیر پیام ال هی.

پیامبر (ص) باید آیات قرآن کریم را برای مردم تفسیر کند تا مردم بتوانند مراد خدا را در آیات قرآن بفهمند. قرآن کریم در مورد منصب تبیین وحی می فرماید: ”‌ما این ذکر [قرآن‏] را بر تو نازل کردیم، تا آن چه به سوى مردم نازل شده است براى آنها روشن سازى و شاید اندیشه کنند”‌‌.[3]

4 منصب اجرای قرآن و پیاده کردن احکام و دستورات الهی.

با وفات پیغمبر (ص) دو منصب از مناصب چهارگانه پیامبر (ص) یعنی ”‌تلقی و ابلاغ وحی”‌‌ نیز از میان جامعه رخت بر بسته است، ولی دو منصب دیگر پیامبر ”‌تبیین وحی”‌‌ و ”‌اجرای احکام الهی”‌‌ باقی است. براساس حدیث ثقلین که مورد اتفاق شیعه و اهل سنت است[4] و روایات متعدد دیگر این دو منصب برای ائمه (ع) ثابت است.[5]

منصور بن حازم می گوید به امام صادق (ع) عرض کردم من با مردمی مناظره کرده و به وی گفتم پیغمبر (ص) حجت خدا بوده و از دنیا رفته است، حجت بعد از پیغمبر (ص) کیست؟ گفتند قرآن حجت بعد از پیغمبر (ص) است، وقتی به قرآن نگاه کردم دیدم قرآن به گونه ای نازل شده که هر قومی اعم از زندیق، حروری و مرجئی می تواند به نفع مذهب خود از قرآن استدلال نماید، لذا فهمیدم که قرآن نیاز به قیمی دارد که تمام تفاسیر آن را آگاه باشد و چون چنین شخصی را در بین مردم، غیر از علی بن ابی طالب (ع) نیافتم گواهی دادم که علی (ع) مفسر و قیم قرآن بوده و بعد از حضرت نیز فرزندان حضرت به ترتیب حسن (ع) حسین (ع) علی بن الحسین (ع) و … مفسر و قیم قرآن هستند.[6]

قرآن کریم در موارد متعددی از اصل وجوب نماز بحث کرده و نیز در مورد اوقات نمازهای پنج گانه بحث کرده است و می فرماید: نماز را از زوال خورشید (هنگام ظهر) تا نهایت تاریکى شب [نیمه شب‏] برپا دار و هم چنین قرآن فجر [نماز صبح‏] را چرا که قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است

پس از این روایات به دست می آید که قرآن معارف را به طور مجمل و خلاصه بیان کرده و تفسیر و تبیین آن را بر عهده معصومین (ع) نهاده است. در مورد نماز نیز قضیه به همین منوال است؛ چرا که قرآن کریم در موارد متعددی[7] از اصل وجوب نماز بحث کرده و نیز در مورد اوقات نمازهای پنج گانه بحث کرده است و می فرماید: نماز را از زوال خورشید (هنگام ظهر) تا نهایت تاریکى شب [نیمه شب‏] برپا دار و هم چنین قرآن فجر [نماز صبح‏] را چرا که قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است‏.[8]

در هر صورت اصل مسئله نمازهای یومیه در قرآن بیان شده، اما تفصیل و جزئیات و بیان عدد رکعات آن بر عهده قرآن ناطق که معصومین (ع) هستند، گذاشته شده است. پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) ائمه (ع) با عمل و گفتار خود تعداد رکعات نماز را بیان کردند. به عنوان نمونه یک روایت را در این جا نقل می کنیم:

مرحوم شیخ طوسی (ره) در کتاب تهذیب از فضیل بن یسار از امام صادق (ع) روایت می کند که حضرت فرموده اند: تعداد رکعات نماز واجب (یومیه) و نافله آن 51 رکعت است که 17 رکعت آن، واجب و 34 رکعت مستحب است.[9]

عده ای با دست آویز قرار دادن اینکه چون شرح نماز در قرآن نیامده است در صدد رفع تکلیف از خود هستند اما باید توجه داشته باشند که قرآن آوردنده ای دارد که وظیفه اش تببین وحی است و ایشان فرموده اند کتاب خدا در کنار عترت من رمز سعادت و هدایت است ،در قرآن کریم خیلی از مسائل مجمل گذارده شده است تا ما برای فهم آن ها به سیره معصومین علیهم السلام رجوع کنیم و از دستورات جانفزایشان بهره ببریم.

این است راز بندگی اگر کسی یگانگی خداوند متعال را بپذیرد و خود را بنده او بداند به دستوراتش بی کم و کاست عمل می کند و اینقدر هم به دنبال بهانه نمی گردد و اگر نه کسی در بند خود باشد نه آمدن تمامی جزئیات نماز و سایر احکام در قرآن او را مطیع می سازد و نه هیچ چیز دیگر چرا که نفس این شخص تا ابد بهانه می تراشد و هرگز هدایت نخواهد شد.دقت کنیم.

پی نوشت ها :

[1] مثل بقره، 252؛  آل عمران 58 و 108 ؛ جاثیه 9؛ قصص، 3

[2] نجم، 3 و 4

[3] أَنْزَلْنا إِلَیکَ الذِّکْرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یتَفَکَّرُون‏. نحل، 44

[4] صحیح ترمذی، ج 5، ص 621

[5] اصول کافی، ج1، ص 192، ح3

[6] وسائل الشیعة، ج 18، باب  131، ص 1330

[7] قرآن کریم در 82 آیه از مسئله نماز یاد می کند، مثل آیات 3، 43، 45، 83 بقره و بقره، 110، 125، 153، 177، 238، 277 و سوره های دیگر قرآن.

[8] اسراء، 78

[9] تهذیب الاحکام، شیخ طوسی (ره)، ج 2، کتاب الصلاة، باب اول، ح 2

فرآوری : محمدی 

بخش قرآن تبیان


منابع :

اسلام پدیا

مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی