تبیان، دستیار زندگی
اقتضای آفرینش انسانی به گونه‌ای است كه تمایل به معنویت ،حق و حقیقت ، رب‌العالمین و پروردگار متعال و هر آنچه در مسیر معنویت صحیح قرار گرفته دارد، از همین رو جبهه باطل همیشه سعی بر این داشته كه برای گرایش‌های انسانی، شبیه ساز و جایگزینی را در نظر گیرد، به ا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مصونیت از خطر گمراهی


شیطان پرستی دنیایی را ترسیم می‌کنند که هیچ روزنه امیدی برای آن متصور نیست و به همین دلیل این فرقه نوظهور را جهان تاریک نیز می‌گویند. شیطان پرستان خود کشی را از موارد رایج این آیین و رسیدن به حقیقت می‌دانند و معتقدند که حقیقت در این دنیا بدست نمی‌آید.


خدا

اقتضای آفرینش انسانی به گونه‌ای است كه تمایل به معنویت، حق و حقیقت،رب‌العالمین و پروردگار متعال و هر آنچه در مسیر معنویت صحیح قرار گرفته دارد، از همین رو جبهه باطل همیشه سعی بر این داشته كه برای گرایش‌های انسانی، شبیه ساز و جایگزینی را در نظر گیرد، به این معنی كه از معنویت گرایی انسانی سو استفاده می‌کنند تا جوانان معنویت گرا را به سوی معنای باطل، كاذب و به تعبیری جدید ، نوپدید و نوظهور گرایش دهند. از این میان می‌توان به جریان عرفان‌های نوظهور و یا به ویژه در این حوزه ، مقوله شیطان پرستی اشاره كرد.

بحث فرقه‌ها و مکاتب شبه عرفانی اگرچه ریشه در سال‌های دور دارد اما در غرب امروز از اواخر دهه 70 و به ویژه در اوایل دهه 90 میلادی شکل حادی به خود گرفت. یعنی از همان سال‌هایی که رواج سکولاریسم افراطی در غرب (که از 3-4 قرن پیش شکل گرفته بود) بشر غربی را به تدریج از ادیان الهی و معنویت حقیقی دور ساخت که منجر به نوعی عصیان زدگی، گریز از هرگونه اخلاقیات و دست زدن به هر نوع ساختار شکنی رفتاری  گردید به نحوی که شدیداً بنیان خانواده و بالطبع ریشه‌های جامعه غربی را در معرض از هم گسیختگی و فروپاشی قرار داد. از همین رو بشر تهی شده از معنویات و گیج و گم در تکنولوژی افسارگسیخته ، به تدریج خود را نیازمند معنویت واقعی دید و نوعی بازگشت به هویت و ریشه‌ها ، جوامع غربی را در برگرفت. اما در چنین حالتی چون کانون‌های صهیونی ، تمام رشته‌هایی که در طول نزدیک به 4 قرن برای دور ساختن این انسان از خدا و آسمان و ادیان توحیدی  بافته بودند را پنبه شده می‌دیدند، برای اینکه این بشر تشنه معنویت، روی به ادیان توحیدی و ابراهیمی نیاورد ، سعی کردند با هزینه‌های گزاف ، معنویت‌های کاذب و عرفان‌های جعلی بتراشند که ناگهان صدها و هزاران مکتب و فرقه از این دست در غرب ظهور کرد و کم کم به جانب شرق نیز روی آورد.

شاید بتوان مهم‌ترین علت گرایش گروندگان به فرقه‌های نوظهور و کاذب را، میل به متفاوت بودن دانست، به بیانی دیگر عده‌ای از جوانان که میل به متفاوت بودن از بقیه افراد دارند، به قصد جلب توجه دیگران، وارد این مکتب‌ها می‌شوند، حال آن که از حقیقت آن‌ها هیچ گونه اطلاعی ندارند و نمی‌دانند اساساً جهان بینی این فرقه‌ها چیست

مهم‌ترین اهداف این نحله های انحرافی شامل موارد زیر می‌شود:

اول این که تمامی این فرقه‌ها ، مقابله با ادیان توحیدی و مذاهب ابراهیمی را نشانه رفته‌اند و دوم همگی شریعت گریز هستند تا فرد تحت انقیاد فرقه‌های مذکور ، همچنان تحت سلطه تفکر سکولاریستی از راهیابی هرگونه تفکر دینی به عرصه زندگی خود و اجتماع پرهیز نماید و بالاخره سوم اینکه مبانی فکری و آیین‌های اعتقادی آن‌ها کاملاً از آموزه‌های فرقه صهیونی کابالا منشاء گرفته است. فرقه‌ای که برای برپایی حکومت جهانی صهیون ، موقعیت و جایگاه استراتژیک داشته و همچنان که زمانی منشاء پدید آمدن سازمان مخوف فراماسونری شد، امروز نیز فرقه‌های شبه ماسونی نوظهور و عرفان‌های انحرافی از آن نشأت گرفته است.

شیطان پرستی یکی از نحله های انحرافی، مذهبی ساختگی است که توسط سران یهودی که مدیریت افکار و اندیشه‌ها را در انحصار خود می‌پندارند، به وجود آمده است. شیطان پرستان و عرفان‌های نوظهور به دنبال این هستند كه غذای روح مورد نیاز نوجوانان و جوانان را با شبه غذای ساختگی و سرگرم كننده تأمین كنند و ناخواسته و به صورت طبیعی آنان را از خدا و خداباوری دور كنند. یهودیان با صرف مبالغ هنگفت و در خدمت گرفتن هنرپیشگان، خوانندگان، نوازندگان، انتشار سی دی‌های آموزشی، مجلات و روزنامه‌ها، در صدد پر کردن خلاء روحی و معنوی جوانان هستند. اهانت به ادیان به عنوان آزادی بیان در تصنیف‌های خوانندگان شیطان پرست ترویج و تبلیغ می‌شود.

دجال شیطان تک چشم

شیطان پرستی دنیایی را ترسیم می‌کنند که هیچ روزنه امیدی برای آن متصور نیست و به همین دلیل این فرقه نوظهور را جهان تاریک نیز می‌گویند. شیطان پرستان خود کشی را از موارد رایج این آیین و رسیدن به حقیقت می‌دانند و معتقدند که حقیقت در این دنیا بدست نمی‌آید.

شیطان پرستی و عرفان‌های ساختگی و كاذب می‌خواهند به تطهیر و تنزیه مكر ، حیله ، نیرنگ و شیطنت و وسوسه‌های شیطانی بپردازند و تا بدان جا پیش بروند كه حتی آن را نوعی مثبت گرایی و معنویت گرایی معنی كنند.

از مهم‌ترین ویژگی‌های عرفان‌های نو ظهور و ساختگی می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

تناسخ باوری در مقابل معاد باوری: اکثر جریانات تناسخ، انتقال روح از کالبدی به کالبد دیگر را مطرح می‌کنند که حتی در فرقه‌های داخل کشور نیز مشهود است.

عقل ستیزی: بر اساس شاخصه عقل ستیزی، علوم تجربی جایگزین علوم استدلالی می‌شود و دین و خدا تنها با علوم تجربی قابل درک هستند و با ریاضت‌های نظیر یوگا و مبانی فیزیک کوانتومی می‌توان خدا را از طریق تجربه درک کرد. عقل ستیزی که از اندیشه‌های هندو گرفته شده، به خاموشی ذهن و تجربی شدن دین توجه دارد و از این طریق نیز برای اثبات تناسخ تلاش می‌کند.

خرافه پذیری: بحث‌های خرافی، جادوگری و قانون جذب به طور کلی خرافاتی است که متأسفانه با دین و شریعت مطابقت داده شده و خدا، آخرت و دین را نفی می‌کنند. خرافه پذیری همان قانون تشابه جادوگران است که برای بارور کردن زمین‌های نابارور اعمال جنسی انجام می‌دادند تا آسمان این عمل جنسی را جذب کرده و بارور شود چرا که در واقع هر آنچه در ذهن وجود دارد شبیه آن، در بیرون خلق می‌شود و در فرآیند خلق، خدا و هیچ چیز دیگر به جز فرد و اندیشه‌های او وجود ندارد و خدا همان انرژی است.

برای اینکه این بشر تشنه معنویت، روی به ادیان توحیدی و ابراهیمی نیاورد ، سعی کردند با هزینه‌های گزاف ، معنویت‌های کاذب و عرفان‌های جعلی بتراشند که ناگهان صدها و هزاران مکتب و فرقه از این دست در غرب ظهور کرد و کم کم به جانب شرق نیز روی آورد

لذت گرایی نتیجه قانون جذب است یکی از آثار قانون جذب ظلم پذیری است و کسی که ظلم می‌بیند در حال تزکیه است به طوری که بر این اساس نباید با استکبار، ظلم و جنگ مبارزه کرد چرا که هر اندازه در برابر بدی مقاومت شود، بدی بیشتر خواهد شد.

تکنولوژی فکر نیز به عنوان یکی از شیوه‌های جذب، دنیا نگری را تبلیغ می‌کند در حالی که بر اساس دین اسلام چنانچه انسان بر نداشته های دنیا صبر کند خداوند، متعالی‌ترین سطح آرزویش را در آخرت نصیب او می‌کند.

اصل آرامش نیز یکی از ویژگی‌های بارز عرفان‌های نوظهور است که تکنیک‌هایی برای رسیدن به آرامش ارائه می‌دهند که این آرامش موقت، آسایش است ولی آنان تا حدی پیش رفته‌اند که تمرین‌هایی را برای بدن در نظر گرفته و بدن را که باید معبدی برای معبود باشد، به معبود برای رسیدن به آرامش تبدیل کرده‌اند.

خرافه-جادو

شاید بتوان مهم‌ترین علت گرایش گروندگان به فرقه‌های نوظهور و کاذب را، میل به متفاوت بودن دانست، به بیانی دیگر عده‌ای از جوانان که میل به متفاوت بودن از بقیه افراد دارند، به قصد جلب توجه دیگران، وارد این مکتب‌ها می‌شوند، حال آن که از حقیقت آن‌ها هیچ گونه اطلاعی ندارند و نمی‌دانند اساساً جهان بینی این فرقه‌ها چیست .  همچنین می‌توان برخی از افرادی که به دنبال ارتباطات نامشروع و لهو و لعب هستند را هم در این گروه‌ها مشاهده نمود که به دنبال دست یابی به لذت‌های زود گذر، به این مکاتب گرایش پیدا کرده‌اند.

برخی از افراد نیز هستند که به دلیل تمایل به کسب قدرت به فرقه هائی مانند شیطان پرستی گرایش می‌یابند؛ آن‌ها معتقدند که شیطان مظهر یک سری از قدرت‌هاست و به همین دلیل می‌تواند بخشی از قدرت خویش را به برخی از پیروانش انتقال دهد؛ به همین دلیل برخی از کسانی که حس قدرت طلبی در وجودشان پررنگ است، فکر می‌کنند با ورود به این مکاتب حس آن‌ها تا حد زیادی پاسخ داده خواهد شد.

برخی نیز به دلیل مشکلات عقیدتی و فکری که منشأ آن‌ها معرفت شناختی آن‌هاست، به این فرقه‌ها، گرایش می‌یابند؛ نگاه این گونه افراد به خداوند، نگاه معرفت‌شناسانه نیست، اعتقاد به نبوت و وحی در آن‌ها، دچار ایرادی اساسی است، برای آن‌ها در نظام ارزشی، توجیهی برای اخلاقیات وجود ندارد و تمام این عوامل در شیطان پرستی جمع می‌شود که در آن‌ها نه معاد، نه توحید و نه هیچ ارزش دیگری معنا ندارد.

بر اساس نظر کارشناسان مذهبی، در زمان حاضر بیش از پنج هزار و پانصد فرقه معناگرا در جهان وجود دارد که از این تعداد 250 فرقه دارای کتاب، سایت، مرام‌نامه و مسلک هستند.

یکی از مهم‌ترین علل و عوامل جهل و نادانی افرادی که به فرقه‌های کاذب و دروغین گرایش دارند، جهل به عرفان حقیقی و همین طور نا آگاهی نسبت همین فرقه‌های نوظهور است. باید شناختی حقیقی، هم از دین اسلام و هم از فرقه‌های نوظهور را برای جامعه بیان شود، اگر این فرقه‌ها جوانان را با شیوه‌های خاصی به انحراف می کشانند، ما هم باید با استفاده از همان شیوه‌ها، در بین نسل جوان آگاهی بخشی کنیم.

همچنان که امیرالمؤمنین(ع) در خطبه 147 نهج البلاغه می فرماید: هرگز نمی‌توانید راه رشد را بیابید، مگر آن که راه انحراف را هم نشان دهید. با توجه به این نكته وظیفه اندیشمندان مسلمان که می‌خواهند، به شیوه‌ای علمی با گرایش جوانان به فرقه‌های نوظهور مقابله کنند، بیان شناخت عرفان حقیقی و پلیدی‌های عرفان‌های کاذب در کنار یکدیگر است.

فرآوری:فاطمه برادران

بخش اجتماعی تبیان


منابع: ایسنا/  خبر آنلاین/خبرگزاری جمهوری اسلامی