چرا ازدواج موقت؟
مجرد ماندن یک میلیون دختر تا 10 سال آینده در کشور خبری بود كه واكنشها و بازتابهای گستردهای داشت. یكی از خبرگزاریها به نقل از دكتر شهلا کاظمی پور، معاون مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه این خبر را منتشر كرد؛ خبری كه کاظمی پور خود از آن بیخبر بود...
منتقدان براین نظریه، معتقد هستند كه دامنزدن به مسئله كمبود پسر در جامعه و اعلام آمار آن نه تنها مشكلی را حل نمیكند و باعث نمیشود دختران جامعه به فكر ازدواج بیفتند و آمار طلاق پایین بیاید بلكه باعث بروز اختلالات روانی بین افراد جوان جامعه نیز میشود.
حال اینكه دكتر شهلا کاظمی پور بر اساس چه فرمولی به عدد یک میلیون نفری رسیده سوالی است كه او به هفتهنامه سلامت پاسخ میدهد: «دهه 70 بود كه براساس تحقیقات به دست آمده، ما به این نتیجه رسیدیم كه قاعده هرم سنی ایران بعد از انقلاب اسلامی به دلیل افزایش باروری در سطح وسیعی قرار گرفته است. از آن جایی كه در همان زمان عرف تفاوت سنی ازدواج در كشور حدود 5 سال بود، باید زنان 15 تا 29 سال با مردان 20 تا 34 سال ازدواج میکردند. پس از انجام این محاسبه، مشاهده شد تعداد زنان مجرد بیش از مردان است. از نظر تناسب، تعداد دختران در مقایسه با پسران به یك نسبت است اما وقتی اختلاف سن را ملاك قرار میدهیم به دلیل وسیع بودن هرم سنی، آمار و ارقام تغییر میكند.»
وی میافزاید: «آن زمان اختلاف سنی زوجین به عنوان یك هشدار تلقی شد. در سال 85 تعداد دختران مجرد به یك میلیون نفر رسید كه براساس تحقیقات اگر این اختلاف سنی كاهش پیدا نكند و همین روند ادامه داده شود، بیشك تعدادی از دختران در تجرد قطعی باقی خواهند ماند. با توجه به اینكه ما بحث طلاق و بیوه شدن را هم داریم و برخی از زنان ما به ازدواج دوم روی میآورند همان شانسی كه امكان دارد یك دختر مجرد برای ازدواج داشته باشد با افزایش آمار بیوه شدن از دست خواهد رفت. در نتیجه اگر در گذشته حدود 2 درصد از زنان 40 تا 45 سال در تجرد قطعی باقی میماندند الآن این درصد علاوه بر آنكه زیاد میشود سن تجرد نیز از 40 سال به 30 سال خواهد رسید که این بحث در سال 85 مطرح شد.»
آمار مجردها
بنا به گفتههای دكتر کاظمی پور از زمان انجام محاسبههای آماری برای تعیین جمعیت زنان مجرد 5 سال میگذرد و این عدد در حال حاضر دست خوش تغییراتی شده است. اجرای قانون كنترل موالید از ابتدای سال 1367 باعث تغییرات چشمگیری در قاعده باروری شد به گونهای كه اگر همان روش محاسبه را در سال 90 انجام دهیم نمودار به سطح معكوسی خواهد رسید به این معنا كه تعداد زنان كمتری با مردان بیشتری ازدواج خواهند كرد.
بررسیهای صورت گرفته توسط جامعهشناسان نشان میدهد كه افزایش سن ازدواج بیشتر روی دختران تأثیر نامطلوب خواهد گذاشت تا پسران. مردان به دلیل آنكه انتخابگر هستند، در هر سنی كه تصمیم به ازدواج بگیرند این اقدام با كمی تأخیر عملی خواهد شد اما برای دختران اجرای این تصمیم با مشكلاتی همراه خواهد بود كه گهگاهی به دلیل بالارفتن سن فرد، خواسته آنان اجرایی نمیشود
براساس تحقیقات بهدستآمده از سوی این جامعهشناس در سال جاری تعداد دختران مجرد از یك میلیون به رقم چهارصد هزار و هفتاد و پنج نفر رسیده است؛ محاسبهای كه به گفته دكتر کاظمی پور به دلیل نبود آمار سرشماری دقیق در سال 90 به سختی صورت گرفته است.
در سال جاری جمعیت مردان مجرد 15 تا 39 سال در كشور شش میلیون و سیصد و بیست و هشت هزار نفر و جمعیت زنان در همین طیف سنی، شش میلیون و هشتاد و سه هزار نفر است كه اختلاف این دو گروه رقمی معادل، چهارصد و هفتاد و پنج هزار نفر است كه به مرور زمان این نسبتها دست خوش تغییرات خواهد شد.
محاسبات صورت گرفته از سوی این جامعهشناس مشخص میكند كه در سال 85 جمعیت زنان مجرد هرگز ازدواج نكرده 35 سال به بالا، سیصد و هشت هزار نفر بوده كه شاید از این جمعیت تنها 10 درصد از آنها تمایلی به ازدواج نداشتند و مابقی فرصت ازدواج را به دست نیاورده و در تجرد باقی ماندهاند. هر چه ازدواج در سنین پایینتر اتفاق بیفتد اختلاف سنی كمتر خواهد بود و هرچه این سن افزایش پیدا كند، این اختلاف سن بیشتر خواهد شد چرا كه مردانی با سنین بالا ترجیح میدهند با دخترانی بسیار جوان تر از خود ازدواج كنند و هرچه سن ازدواج آقایان بیشتر شود به همان نسبت دختران بیشتری نیز مجرد باقی خواهند ماند.
افزایش میل پسران به ازدواج موقت
ازدواج پدیدهای است اجتماعی و كمتر كسی پیدا میشود كه حاضر به ازدواج نباشد شاید زمان ازدواج دست خوش تغییراتی شود اما این امر تقریباً برای تمامی افراد جامعه امری عادی محسوب میشود. بررسیهای صورت گرفته توسط جامعهشناسان نشان میدهد كه افزایش سن ازدواج بیشتر روی دختران تأثیر نامطلوب خواهد گذاشت تا پسران. مردان به دلیل آنكه انتخابگر هستند، در هر سنی كه تصمیم به ازدواج بگیرند این اقدام با كمی تأخیر عملی خواهد شد اما برای دختران اجرای این تصمیم با مشكلاتی همراه خواهد بود كه گهگاهی به دلیل بالارفتن سن فرد، خواسته آنان اجرایی نمیشود.
بنا به اظهارات شهلا کاظمی پور دغدغههایی از قبیل ادامه تحصیلات و داشتن شغل مناسب كه شخص را برای ازدواج بهتر ترغیب میكند در صورت عملی نشدن ازدواج باعث سرخوردگی شخص میشود. گرایش به ادامه تحصیلات برای داشتن همسری با شرایط ویژه دایره انتخابات شخص را محدودتر خواهد كرد و همین شخص ممكن است با مردی كه از نظر سنی با او هماهنگی داشته اما به دلیل داشتن سطح تحصیلات پایینتر، حاضر به ازدواج نباشد و این میشود یك دغدغه فكری كه سرآغاز بحران خواهد بود.
کاظمی پور معتقد است: «ترغیب و تشویق جوانان به امر ازدواج برای آنانی كه میخواهند برای همیشه مجرد زندگی كنند وظیفه مصلحان جامعه است. انسان برای زندگی اجتماعی آفریده شده است و نیاز به همراه دارد. شاید در مقاطعی از زندگی میل به ازدواج در شخص دست خوش تغییرات شود اما انسان برای زندگی انفرادی آفریده نشده است. در سالهای نخست جوانی احساس تنهایی حس نمیشود اما به مرور فرد نیاز به داشتن خانواده را در خود به شدت احساس میكند.»
به گفته صاحبنظران اگر روابط جنسی منوط به ازدواج باشد ازدواج در اصل قرار خواهد گرفت در غیر این صورت ازدواج شرط اول به حساب نخواهد آمد.
محاسبات صورت گرفته از سوی این جامعهشناس مشخص میكند كه در سال 85 جمعیت زنان مجرد هرگز ازدواج نكرده 35 سال به بالا، سیصد و هشت هزار نفر بوده كه شاید از این جمعیت تنها 10 درصد از آنها تمایلی به ازدواج نداشتند و مابقی فرصت ازدواج را به دست نیاورده و در تجرد باقی ماندهاند
به گفته معاون پژوهشی مركز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه، شاید نبود امنیت شغلی مناسب، تورم، هزینههای كمرشكن زندگی از دلایل گریز جوانان از ازدواج است اما عمدهترین علت آن بالارفتن سطح توقع و زیادهخواهی دختران مجرد است و این باعث میشود كه مردان برای ارضای نیاز جنسی خود تن به روابط فرا زناشویی یا ازدواج موقت دهند.
کاظمی پور میافزاید: «برخی از پسران مجرد برای ارضای نیاز جنسی به زنان مطلقه و بدون همسر گرایش پیدا میكنند و برای مشروعیت بخشیدن به این رابطه تن به ازدواج موقت میدهند و پس از امکان بپری كردن مدت زمان مشخص و فراهم كردن یك زندگی دایم تصمیم میگیرند ازدواج كنند.»
شاید شرایط اقتصادی نامطلوب پسران را نسبت به امر ازدواج سردتر میكند اما از نگاه این جامعهشناس، زیادهخواهی دختران و خانوادههای آنها عمدهترین دلیل برای عدم ازدواج است كه همین مسئله به مرور زمان و با افزایش سن به عنوان بحران و دغدغه به حساب خواهد آمد. به گفته جامعهشناسان، عملكرد ضعیف وسایل ارتباط جمعی و نپرداختن به مسایل و مشكلات پیش از ازدواج جوانان و پاک کردن صورت مسئله به جای حل آن، به تصویر كشاندن زندگی تشریفاتی در ابتدای زندگی مشترك و تبلیغ زندگی ساده و نسخهپیچی برای جوانان، ارایه ندادن راهكارهای اساسی برای حل معادلات اقتصادی، رواج فرهنگ غربی و تضاد آن با عملكرد خانوادهها هنگام ازدواج و تغییر فرهنگ غنی ایرانی از دلایل سببساز بحران ازدواج در كشور است.
منبع : سارا دماوندان -هفته نامه سلامت