پرداختن به ادبیات دفاع مقدس
سخنان داستان نویسان ادبی درباره ادبیات جنگ و دفاع مقدس
سخنان داوود گودرزی، محمود زهرتی و اکبر صحرایی درباره وضعیت ادبیات دفاع مقدس و جنگ.
داوود گودرزی: نویسندگان جرأت بیان برخی واقعیتهای جنگ را ندارند
با توجه به شدت رشادتها، دلیری و ایثاری که رزمندگان و شهیدان اسلام در جبهههای حق علیه باطل داشتهاند، میزان کتابهایی که در زمینه ادبیات دفاع مقدس تألیف شده و به چاپ رسیدهاند، کافی نیست.
وسعت و حجم آثار و داستانهای ارائهشده در زمینه دفاع مقدس از هر نظر کافی نیست؛ چرا که ما نسبت به انتقال اینگونه فداکاری به نسلهای آینده مسؤول هستیم. علاوه بر این، پرداختن به ادبیات دفاع مقدس برای انتقال آن به نسلهای آینده ضروری است.
کتابها و داستانهایی که تاکنون در زمینه دفاع مقدس خواندهام، همگی واقعیت داشتهاند؛ زیرا برایم ملموس بودهاند، هیچ وقت در نوشتن داستانها و مطالب دفاع مقدس غلو نشده؛ بلکه بسیاری چیزها ناگفته مانده و نویسندگان جرأت بیان برخی واقعیتهای جنگ را ندارند. اتفاقهایی که در داستانهای دفاع مقدس به وقوع میپیوندد، واقعی است و تنها بخش کمی از آن به حقیقت نزدیک است که به خاطر مصلحت، تمامی آن را بیان نمیکنند.
زمانی که حقیقت در داستانهای دفاع مقدس بیان میشود، دیگر جای تخیل خالی است. ممکن است نویسنده برای جلوگیری از خستگی خواننده و تکمیل داستانهای مستند از تخیل استفاده کند؛ اما نباید از واقعیت دور شود.
هر کس که قلم به دست میگیرد، نسبت به آنچه مینویسند، جامعه، خود و قلمش متعهد است؛ زیرا قلم واقعاً میتواند بر انسانها تأثیرگذار باشد.
محمود زهرتی: داستان دفاع مقدس جای کار بسیار دارد
پرداختن به ادبیات دفاع مقدس به دلیل اینکه بخشی از تاریخ ما را تشکیل داده و به دلیل اینکه دفاع مقدس یکی از درخشانترین مسائل تاریخی این مرز و بوم به شمار میآید، ضروری است.
حجم و میزان آثار چاپشده در زمینه دفاع مقدس کم نیست؛ اما هرچه از واقعه جنگ دورتر شویم، پرداختن به آن ممکنتر میشود؛ هر چند میزان آثار ارائهشده در این زمینه کافی نیست.
داستان دفاع مقدس جای کار بسیاری دارد، گستره کار در خصوص داستاننویسی دفاع مقدس به حدی وسیع است که هر چه به آن پرداخته شود، باز به عمق آن نرسیدهایم. در دفاع مقدس زوایای پنهان کشفنشدهای وجود دارد که از جمله آنها میتوان به موضوع کتاب "دا" اشاره کرد.
در مقطعی نحوه ارتباط برقرار کردن اینگونه داستانها با مخاطب بسیار خوب بود؛ اما در حال حاضر، نوع نگاه و ذائقه مردم در سطح و موضوع دیگری از جنگ است که به زوایای دیگر آن میپردازد.
در نوشتن داستانهای دفاع مقدس تا حدودی اغراق وجود دارد. البته کتابهایی هم هستند که در آنها به هیچ وجه اغراق به کار گرفته نشده است. علت باور نکردن برخی وقایع داستان برای خواننده این است که برای کسی که به شهادت میرسد، هالهای از قداست در نظر گرفته و گذشته و حال او یکدست میشود.
نوعی نگاه مقدسمآبانه در خصوص شهدا داریم که این نگاه به کار کتابهایی که در زمینه خاطرات دفاع مقدس نوشته شده، لطمه وارد میکند.
تخیل بیشتر در رمانها و داستانهای دفاع مقدس وجود دارد که آن هم طبیعت نوشتاری ادبیات اینگونه نوشتههای ادبی است.
اکبر صحرایی: ادبیات جنگ و ادبیات انقلاب هیچ تفاوتی با هم ندارند
درباره مرزبندی میان ادبیات انقلاب و دفاع مقدس، من اعتقادی به این مرزبندیها ندارم و معتقدم بین ادبیات جنگ و ادبیات انقلاب هیچ تفاوتی وجود ندارد.
همان گونه که میدانیم جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اتفاق افتاد و ما مجبور بودیم همه توان خود را بر دفاع متمرکز کنیم که ادبیات ما هم به هر حال به آن سو متمایل شد و به همین دلیل گونهای خلاء در پیدایش ادبیات انقلاب پدید آمد که متاسفانه هنوز نتوانستهایم آن را پر کنیم.
مرز بندیهای به وجود آمده میان ادبیات انقلاب و ادبیات جنگ تا حدودی راه را بر نویسندگان هردو سو در پرداختن به دو موضع فوق بسته است. من اعتقادی به این مرزبندیها ندارم و معتقدم بین ادبیات جنگ و ادبیات انقلاب هیچ تفاوتی وجود ندارد و جشنوارهای چون جشنواره داستان انقلاب باید در درجه اول بکوشد به همه نویسندگان جرات حضور بدهد و این گونه نباشد که مثلا اگر کسی نامش با داستان جنگ گره خورده دیگر گمان کند نمیتواند داستان انقلاب بنویسد، چون این دو موضوع در یک چهارچوب قرار می گیرند.
تقسیم بندیهایی از این دست ممکن است باعث سوءتعبیرهایی بشود.
داستاننویسی انقلاب نیازمند یک عزم جمعی است. باید از قابلیتها و تواناییهای همه نویسندگان در اینباره استفاده کرد. چون من گمان نمیکنم نویسندهای وجود داشته باشد که نوشتن در مورد انقلاب را نادیده بگیرد، کشف استعدادهای تازه همراه با ایجاد بستری مناسب برای شناساندن این گونه ادبی ، ازکارهایی هستند که باید جدی گرفته شوند.
اغلب داستانهایی که درباره انقلاب نوشته شده، منعکسکننده جریانات پس از پیروزی است در حالی که باید بسترهای سازنده انقلاب از سال 1342به بعد هم در دستور کار قرار گیرد. چون انقلاب حاصل رنجهایی است که از سالها پیش از پیروزی کشیده شده و این رنج کشیدنها دامنه بسیار گستردهای دارد.
یکی از مواردی که باید به آن اشاره شود، این است که خروجی های مستحکمی در این زمینه داشته باشیم. یعنی این که کمیت هرگز مورد نظر نباشد و کیفیت حرف اول را بزند .
فرآوری: مهسا رضایی
بخش ادبیات تبیان
منابع: خبرگزاری دانشجویان ایران، خبرگزاری مهر