تبیان، دستیار زندگی
در موضوع ازدواج دو سؤال و چالش بزرگ پیش روی جوانان و والدین آنها قرار دارد: 1ـ ملاك‌های همسرگزینی كدامند؟ ‌2ـ چه ‌راه‌ها و روش‌هایی برای تشخیص ملاك‌ها داریم؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خانواده همسر آینده من


در موضوع ازدواج دو سؤال و چالش بزرگ پیش روی جوانان و والدین آنها قرار دارد:  1ـ ملاك‌های همسرگزینی كدامند؟ ‌2ـ چه ‌راه‌ها و روش‌هایی برای تشخیص ملاك‌ها داریم؟

معیارهای زیر مورد توافق بیشتر روان‌شناسان و عالمان دینی و تربیتی است:

خانواده همسر آینده من

1ـ پسند ظاهر، 2ـ فاصله سنی مناسب، 3ـ تناسب تحصیلی، 4ـ هماهنگی وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی خانواده‌ها، 5ـ هماهنگی فرهنگی (نژادی، مذهبی، آداب و رسوم)، 6ـ سلامت جسمانی، 7ـ شغل ثابت و سالم (مرد)، 8ـ هماهنگی در اجتماعی بودن و برون‌گرایی، 9ـ سلامت روانی، 10ـ خوش‌اخلاقی، 11ـ صداقت، 12ـ پاكدامنی، 13ـ سازگاری (قناعت، شكیبایی)، 14ـ استقلال، 15ـ ‌مسئولیت‌پذیری، 16ـ خسیس‌نبودن(مرد)، 17ـ ایمان و دینداری، 18ـ سلامت خانواده.

ملاك‌های اول تا هفتم را می‌توان با یكی ـ دو هفته رفت و آمد، گفت‌وگو و تحقیق از دوستان و آشنایان تشخیص داد. اما دیگر معیارها را كه صفات شخصیتی هستند، یعنی خصوصیات نسبتاً ثابت، پویا و شكل‌دهنده شناخت، عواطف و رفتارند، چگونه می‌توان سنجید و به اطمینان رسید؟

در بین این ملاك‌های اساسی، سلامت خانواده كاركردی دوگانه دارد: هم بستر و زمینه‌ای است كه بذر بسیاری از معیارهای جسمی، هوشی، روانی و اخلاقی پیش از تولد فرد در آن افكنده شده و بیش از دو دهه در آن رشد كرده است و هم عاملی است ارتباطی كه بعد از ازدواج، از طریق رفت و آمدهای خانوادگی، بر زندگی زن و شوهر جوان تأثیر می‌گذارد. از این رو، برای شناخت صفات شخصیتی كه همان ملاك‌های اساسی و پنهان هستند، باید خانواده فرد مورد نظر را به دقت ارزیابی كرد.

آثار و كاركردهای خانواده

مارتین سلیگمن، روان‌شناس نامدار معاصر، در كتاب «كودك خوش‌بین» برای بدبینی و منفی‌نگری كه به عقیده او عادت ذهنی ریشه‌داری است كه عواقب روانی و رفتاری گسترده و مصیبت‌باری دارد، چهار خاستگاه یا منبع برمی‌شمارد:

ـ توارث

ـ منفی‌نگری والدین

ـ انتقادهای بدبینانه از جانب والدین، معلمان یا مربیان

ـ تجارب ناگوار زندگی

پژوهش‌ها نشان داده‌اند كه درگیری‌ها و تعارض‌های پدر و مادر در زندگی زناشویی فرزندان آنها تكرار می‌شود. در واقع كیفیت ازدواج و زندگی مشترك پدر و مادر، پیش‌بینی‌كننده ثبات و رضایت زناشویی فرزندان آنها است

اگر تمام یا حتی بخشی از  تجارب  ناگوار زندگی را «بحران‌ها و آسیب‌های خانوادگی» بدانیم، بیشتر منابع سازنده شخصیت یك فرد ریشه در خانواده دارند و اینک به اختصار به توضیح هر کدام می‌پردازیم:

توارث، عاملی غیرقابل انكار

مطالعه‌ای كه در آن دوقلوهای همسان جدا از یكدیگر پرورش یافته و سپس در بزرگسالی به یكدیگر پیوسته بودند، نشان داد كه آنان نه تنها در شباهت ظاهری، بلكه در گرایش‌ها، كارهای ذوقی و... نیز مشابه بودند. سلیگمن می‌نویسد: «شاید یكی از شگفت‌آورترین یافته‌های حاصل از مطالعه دو قلوها آن است كه بین یك چهارم تا نیمی از ویژگی‌های شخصیتی عمده ما از والدینمان به ارث می‌رسند. ویژگی‌هایی مانند افسردگی، رضایت شغلی، مذهبی بودن،‌ آزادمنشی، اقتدارگرایی و شادمانی تنها معدودی از این خصوصیات هستند و حتی میزان تماشای تلویزیون و احتمال طلاق هم تا اندازه‌ای ارثی هستند.»

الگوهای خانوادگی

خانواده همسر آینده من

«دوست صمیمی من به جز یك مورد خاص، فردی سالم و طبیعی بود. آن مورد غیرعادی، هراس زیادی بود كه از تلفن داشت. هر گاه كسی به او زنگ می‌زد، خیس عرق می‌شد. او كه فردی خونگرم و اجتماعی بود، با برداشتن گوشی تلفن نمی‌توانست حتی كلمه‌ای بر زبان بیاورد. دوستم به این مشكل خود آگاهی داشت و به خاطر آن احساس خجالت می‌كرد، اما نمی‌توانست منشأ آن را پیدا كند. نه حادثه‌ای آسیب‌زا به وسیله تلفن، نه ممنوعیتی برای استفاده از تلفن در كودكی و نه هیچ اتفاق دیگری را به خاطر نمی‌آورد تا اینكه روزی در یك جشن خانوادگی كه من در آشپزخانه آنها كمك می‌كردم پدرش را برای پاسخ دادن تلفن صدا كردند. با شگفتی متوجه شدم كه آن مرد بزرگ و خوش‌صحبت، كه تا آن لحظه با گرمی و شوخ‌طبعی با من صحبت می‌كرد، از عرق خیس شد و زبانش بند آمد. آن روز بود كه ارتباط این رفتار پدر و پسر را فهمیدم. دوستم هراس پاسخ دادن به تلفن را آرام آرام در طول سال‌ها از پدر خود آموخته بود.» (كودك خوش‌بین، ص 123). فرزندان سبك تبیین رویدادهای زندگی را كه پایه بدبینی و خوش‌بینی آنها است، قطره قطره از والدین خود می‌گیرند و آن را جذب وجود خود می‌كنند. سلیگمن میان خوش‌بینی یا بدبینی مادر و فرزندان ارتباط قدرتمندی پیدا كرده است. این تأثیرپذیری درازمدت و عمیق از والدین را می‌توان در جهت‌گیری‌های سیاسی، هنری، ارزشی، مذهبی، نحوه پوشش، ابراز هیجان‌ها و شیوه‌های كنار آمدن با فشارهای روانی مشاهده كرد.

بخشی از بی‌بندوباری‌ها و از جمله خیانت به همسر نیز می‌تواند با یادگیری مشاهده‌ای كه همان تأثیر آرام آرام رفتار الگو بر شكل‌گیری رفتار فرد است‌ بیان شود. پیامبر بزرگوار اسلام (ص) می‌فرمایند: «خوشا به حال كسی كه مادرش زنی پاكدامن باشد»

روش تربیتی والدین

از میان انواع رفتارهای پدر و مادر كه مستقیم بر فرزندان اثر می‌گذارند سبك دلبستگی و شیوه فرزندپروری بیشتر بررسی شده است. دلبستگی تعامل هیجانی بین دو نفر است كه آنها را از لحاظ جسمی و مكانی به هم پیوند می‌زند و تداوم می‌دهد.

كودكان به اولین مراقب خود كه عمدتاً مادرشان است دلبسته می‌شوند، ولی به پدر، مادربزرگ و پدربزرگ نیز دلبستگی پیدا می‌كنند. دلبستگی برای زنده ماندن و رشد سالم اطفال ضروری است. روان‌شناسان با مشاهدات دقیق و پیگیر به سه نوع سبك یا كیفیت دلبستگی كودكی دست یافته‌اند: دلبستگی ایمن، دلبستگی دوری‌جو و دلبستگی مقاوم. پژوهش‌ها نشان داده است كه كیفیت دلبستگی فرد به مادرش در دوران كودكی بر تمامی روابط شخصی و میان‌فردی آینده او از جمله بر چگونگی ارتباط او با همسرش تأثیر می‌گذارد.

پدران و مادران از نظر شیوه فرزندپروری، یعنی به كاربردن روش‌های مستقیم تربیتی، به چهار گروه بی‌توجه، مستبد(زورگو)، آسان‌گیر و مقتدر تقسیم می‌شوند. هر كدام از این شیوه‌های تربیتی، شخصیت متناسب خود را بار می‌آورد و رشد می‌دهد، به گونه‌ای كه آثار آن در همه مراحل زندگی آشكار می‌شود و ادامه می‌یابد.

بحران‌های خانوادگی

خانواده همسر آینده من

پژوهش‌ها نشان داده‌اند كه درگیری‌ها و تعارض‌های پدر و مادر در زندگی زناشویی فرزندان آنها تكرار می‌شود. در واقع كیفیت ازدواج و زندگی مشترك پدر و مادر، پیش‌بینی‌كننده ثبات و رضایت زناشویی فرزندان آنها است.

همه ما كوله‌باری از احساسات و عواطف حل و فصل نشده‌ای را با خود به همراه داریم. دانستن سوابق روحی و عاطفی نامزد یا همسرتان و دانستن اطلاعاتی درباره سوابق روحی و عاطفی خودتان بسیار اهمیت دارد،‌ به طوری كه با توجه به آنها می توانید بدانید چه چیزهایی در رابطه‌تان پیش رو دارید و می توانید توقعات واقع‌بینانه‌تری از روابط خود داشته باشید.

پس اگر با كسی آشنا شدید كه پدر و مادرش از هم جدا شده بودند، درست نیست به او بگویید متأسفم،‌ شما دارای ضعفی مهلك هستید و نمی‌توانم با شما صحبت كنم. با این همه، ضروری است كه زندگی نامزدتان را بررسی كنید و چنانچه پس از مدت کوتاهی متوجه شدید كه او نمی‌تواند به راحتی احساسات خود را بیان كند و یا مسئولیت زندگی مشترک را بپذیرد، برای رابطه تان تصمیمی جدی بگیرید. برای این‌كه تصمیم احساسی برای زندگی كردن با هم یا شتابزده برای جدایی نگیرید بكوشید پاسخ سه سؤال زیر را با كمك خود او به دست آورید:

1ـ ضربه روانی وارد شده به همسر آینده‌ام تا چه حد شدید بوده است؟

2ـ آیا او به آسیب‌ها و ضربه‌های روانی وارد شده بر خود آگاه است؟ آیا می‌داند كه این ضربه‌ها تا چه میزان بر توانایی او در برقراری رابطه مطلوب با من اثر گذاشته است؟

3ـ آیا نامزد من برای درمان خود و بهبود زخم‌های روانی به‌جا مانده از دوران كودكی به طور جدی و پیگیر اقدام می‌كند؟

اگر انسان ضعف‌های شخصیتی خود را بشناسد، انكارشان نكند، و برای از بین بردن آنها به راستی مبارزه و جهاد كند امید می‌رود كه به زندگی خوب و سرشار از شادكامی و تفاهم دست یابد.

با توجه به آنچه گذشت توصیه می‌كنیم فاصله بین آشنایی تا عقد به اندازه‌ای باشد كه فرصت بررسی‌های یادشده را به شما بدهد و نیز به سرعت عقد را به ازدواج پیوند نزنید و در دوران عقد رابطه را به نزدیكی زناشویی نكشانید تا اگر آسیب‌های ویرانگر روانی كه توضیح دادیم،‌ بروز كرد امكان پیگیری‌های درمانی یا پایان دادن به رابطه وجود داشته باشد.

بخش کلوب ازدواج تبیان


دکتر محمود گلزاری

برگرفته از سایت بیداری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.