تبیان، دستیار زندگی
زمانی نیمایوشیج شاعر معاصر ایرانی، درد بی دردی انسان ها در برابر همنوعانشان را این گونه فریاد زد که: آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید، یک نفر انگار در آب دارد می سپارد جان، آی آدم ها که بر ساحل بساط دلگشا دارید...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چه کسی به فکر گرسنگان سومالیست؟


زمانی نیمایوشیج شاعر معاصر ایرانی، درد بی دردی انسان ها در برابر همنوعانشان را این گونه فریاد زد که: آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید، یک نفر انگار در آب دارد می سپارد جان، آی آدم ها که بر ساحل بساط دلگشا دارید...


سومالی

نیما از بهترین تمثیل برای بی تفاوتی انسان ها نسبت به سرنوشت همنوعان خود استفاده کرد؛ بی تفاوتی نسبت به غرق شدن در دریا و چه التماس و ضجه ای دردناکتر از التماس یک انسان پیدا می شود، آن هم هنگامی که در حال غرق شدن و دم و بازدم آخرین نشئه زندگی است.

امروز اما صدها هزار تن در کشوری به نام سومالی در حال غرق شدن در درون امواج سهمگین فقر هستند و فقر و گرسنگی چنان بر اندام نحیف این فرزندان بشر می کوبد که گویی، دشمنی دیرین با ساکنین نحیف کره خاکی دارد و یا انتقامی خانمان برانداز از کسانی می گیرد که گوشت و استخوان یا پوست و استخوانشان دیگر طاقت کوچکترین تازیانه فقر را هم ندارد.

فقر و فلاکت در میان مردمان رنجور سومالی ـ کشوری که اتفاقا آمریکایی ها در آن رفت و آمد زیادی دارند! ـ به اندازه ای است که هر آنچه اکنون در عالم سیاست و اقتصاد و اجتماع، دولت، ملت و منافع و اتحاد و ائتلاف هست، در برابر آن رنگ می بازد و فقر بلایی بر سر این مردم آورده است که هر کس در هر گوشه ای از این کره خاکی، کمکی ولو به اندازه درمی به آنان بکند، شادی خلق و خالق را در پی خواهد شد.

به بیانی دیگر در کنارِ اخبار عجیب و غریبى که هر روزه از رسانه‏هاى دنیا مخابره مى‏شود، تصاویرى پخش شده است که قلبِ هر انسانى را به درد مى‏آورد. ماجراى قحطى در سومالى که باعثِ از بین رفتنِ هزاران نفر شده است و هنوز هزاران زن و بچه، در معرضِ آن قرار دارند.

گزارش‌های یونیسف نیز حكایت از این دارد كه عمق فاجعه در سومالی به اندازه ای است كه پدران و مادران سومالیایی، برای دستیابی به آب و غذا مجبور می‌شوند، كودكان خود را كنار خیابان‌ها و جاده‌ها رها كرده و به امید به دست آوردن لقمه ای نان، به اردوگاه‌های معدود توزیع غذا هجوم ببرند.

سومالی

هم چنین تحلیلگر سیاسی سومالیایی از ناتوانی دولت سومالی در مهار بحران قحطی خبر داد و گفت که گزارش های سازمان ملل متحد حاکی از مرگ بیش از 100 نفر در هر روز در سومالی به علت گرسنگی و پیامدهای خشکسالی است.هم اکنون هرچند متوسط طول عمر انسان ها در سومالی، نزدیک 45 سال است و 35 درصد كودكان در این كشور در آغاز تولد یا پیش از پنج سالگی تلف می‌شوند، اما با وقایع اخیر این احتمال وجود دارد، متوسط عمر مردم سومالی باز هم كاهش یابد.

شاید بهتر باشد که بگوییم  در کنار تبلیغِ رستوران هاى شیک که غذاهاى بسیار گران قیمتى سرو مى‏کنند، مزارع سر سبزى و محصولاتِ درجه یکى که به کشورهاى ثروتمند مى‏روند و انواع و اقسامِ بستنى‏ها و نوشیدنى‏هاى خنکى که در تابستان نوشیده مى‏شوند، در سومالى هستند کسانى که حتى به تکه‏اى نان و جرعه‏اى آبِ سالم نیازمند هستند، فقط براى اینکه بتوانند زنده بمانند.

اما این ماجرا براى ما، یک روىِ دیگر هم دارد. با فرا رسیدنِ ماهِ مبارکِ رمضان، آمارِ عروسى و جشن هاى عقد در تالارهاى پذیرایى رو به کم شدن مى‏گذارند، اما مدت هاست که این مسئله، دیگر باعثِ نگرانىِ مدیرانِ تالارها نمى‏شود. چون به جاى مراسمِ عروسى و عقد، مراسمِ افطارى و پذیرایى مجالسِ ختم و… برگزار مى‏شود که ظاهرا رونقِ بهترى هم دارند.

تالارهایى که منوىِ ورودى هر نفر، چیزى میانِ 15 تا 25 هزار تومان (در حالتِ کاملاً معمولى) برآورد مى‏شود. میزى که براى شما مهیا مى‏شود، گاهى اوقات آنقدر زیاد است که مهمانان نمى‏توانند از همه غذاها استفاده نمایند.

جاى بسى شرمسارى است که با اینکه واردِ ماهِ مبارکِ رمضان مى‏شویم که باید حالِ گرسنگان و تشنگان را بفهمیم، همه نهادها و ارگان هاى مربوطه به شهروندان اطمینان مى‏دهند که خیالتان راحت باشد، به اندازه کافى شکر و برنج و گوشت و… براى سفره‏هاى شما ذخیره شده است و لازم نیست شما نگران باشید.

حالا نکته اینجاست که ما چطور مى‏توانیم ادعاى مسلمانى و انسان بودن بکنیم، در حالى که در گوشه‏اى دیگر، زنان و کودکان و مردان، نیازمند تکه‏اى نان هستند. آن وقت ما براى یک مجلسِ افطارى، یا مجلسِ ختمى که نه مبناى شرعى دارد و نه مبناى فقهى، انواع و اقسامِ اطعمه و اشربه را بر سَرِ میز فراهم مى‏کنیم و آخر شب، اکثرِ آن غذاها را چون دیگر قابلِ استفاده نیستند، به سطلهاى زباله مى‏سپاریم؟

جاى بسى شرمسارى است که با اینکه واردِ ماهِ مبارکِ رمضان مى‏شویم که باید حالِ گرسنگان و تشنگان را بفهمیم، همه نهادها و ارگان هاى مربوطه به شهروندان اطمینان مى‏دهند که خیالتان راحت باشد، به اندازه کافى شکر و برنج و گوشت و… براى سفره‏هاى شما ذخیره شده است و لازم نیست شما نگران باشید.

سومالی

به همین جهت، همه ما باید هر کارى که از دستمان بر مى‏آید، براى گرسنگان و تشنگانِ سومالى انجام بدهیم تا کودکان و زنان و مردانِ آن کشورِ قحطى زده، نجات پیدا کنند. هر کسى به اندازه‏اى که مى‏تواند، یکى به فرستادن غذا، یکى به قلم و نوشتن از آنان، یکى با گرفتن تصویر و ارسال آن براى همه، به جهت تذکر و…

هرچند تاکنون رهبر انقلاب و برخی مراجع معظم تقلید ایران اسلامی کمک هایی به این کشور کرده اند، بیش از اصل خود این کمک ها، دغدغه ای است که باید با الهام از چنین کمک هایی در سراسر جهان به وجود آید، که این مسأله ای متعلق به همه بشریت است، که گروهی از هم نوعانشان برای نداشتن نان و آب و نفس، پوست و استخوانشان نقش بر زمین تفتیده آفریقا له له می زند، که... .

در این میان، پرسش اینجاست که چرا تلف شدن صدها هزار انسان در سومالی به گوش کسی نمی رسد، اما مثلا کشته شدن کمتر از صد نفر در نروژ، ـ هر چند بسیار تلخ ـ روزها تیتر اصلی همه رسانه های خبری از جمله ایران می شود؟ یا مثلا بحران های گوناگون کشورهای اروپایی، ماه ها رسانه ها را تحت تأثیر خود قرار می دهد، ولی مردم مستضعف سومالی همچنان می میرند و می میرند و حتی مسلمانانی که در دورترین نقاط جهان به استقبال رمضان «کریم» رفته اند، ظاهرا کرامت و بخشش را فراموش کرده اند!

بهتر است کمى به فکرِ انسانیت از دست رفته‏اى باشیم که در جلوىِ ما در حال فریاد زدن است. این نه رسمِ مسلمانى و نه رسمِ انسانى است که این تصاویر را ببینیم و اقدامى هر چند کوچک انجام ندهیم. اینجا، جایى است که اختلافِ رنگ و نژاد و دین و مذهب و کشور و فرهنگ و… دیگر مهم نیست. مهم انجامِ وظیفه انسانى، اخلاقى و دینى در کمک به همنوع است که بر همه ما واجب و لازم مى‏باشد.

فرآوری : فاطمه برادران

بخش اجتماعی تبیان


منابع: امت نیوز/ تابناک/ روات حدیث