خودکرده را تدبیر نیست
(نمایشنامه ، ویژه دانش آموزان راهنمایی)
تئاتر هنری است که از دیر زمان وجود داشته و بشر با آن زندگی کرده است. بنابراین همواره تصویرگر زندگی انسان بوده است. هنر تئاتر و گسترش آن در مدارس می تواند در ایجاد حس همکاری و دوستی و دیگر خصلت های پسندیده در دانش آموزان کمک بسزایی داشته باشد.
اثرات تشکیل گروه های نمایشی و اجرای نمایش در مدارس:
- - تقویت حس همکاری و دوستی بین دانش آموزان
- - تقویت نظم و انضباط فردی و گروهی
- - رشد و توسعه اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان
- - تعالی بخشیدن به دانش آموزان
- - ایجاد روحیه مسئولیت پذیری
- - و............
مربیان محترم تربیتی و دانش آموزان عزیز، در این قسمت برآنیم که به معرفی نمایشنامه هایی که با کمترین امکانات در مدارس به شکل گروهی به اجرا در می آید بپردازیم.
نمایشنامه مذکور برگرفته از داستان زیر می باشد:
در کتاب داستان های امثال آمده است که مردی آسیابان دربیرون شهر آسیابانی داشت. روزی از روزها که او سرگرم کارش بوده ، یک غول بیابانی وارد اسیاب می شود و می رود در گوشه ای می نشیند و مشغول نگاه کردن به آسیابان می شود. ( برای مشاهده متن داستان کلیک نمایید. )
تبدیل این داستان به نمایشنامه، توسط عبدالحی شماسی انجام شده است که توسط انتشارات مدرسه به چاپ رسیده است. برای تهیه کتاب می توانید به فروشگاه اینترنتی مراجعه نمایید.
نمایش نامه:
عنوان نمایش:
خودکرده را تدبیر نیستعنوان نمایش:
اشخاص:
- 1- آسیابان
- 2- مرد مزاحم
- 3- رهگذر اول
- 4- رهگذر دوم
متن نمایش نامه
{در یک آسیاب قدیمی، آسیابان مشغول کار است بعد از چمد لحظه مردی قوی هیکل وارد می شود. او بی آن که حرفی بزند می رود و در گوشه ای می نشیند. آسیابان ابتدا متوجه او نمی شود، ولی هنگامی که او را می بیند تعجب می کند و آرام به طرف او می رود.}
- آسیابان: سلام.
- مرد مزاحم: سلام.
- آسیابان: تو از کجا آمدی؟
- مرد مزاحم: (با لحنی که می خواهد از آسیابان تقلید کند) تو از کجا آمده ای؟
- آسیابان: من از در آمده ام.
- مرد مزاحم: من از در آمده ام.
- آسیابان: اسم من "خودم است".
- مرد مزاحم: اسم من "خودم است".
- آسیابان: (به جلو صحنه می آید و با خود حرف می زند)
این دیگر کیست؟... هر چه می گویم، او هم تکرار می کند! (بر می گردد و با احتیاط مرد مزاحم را ورانداز می کند. اما هنگامی که متوجه می شود مرد به او خیره شده است، به سرعت رویش را بر می گرداند).... عجب نگاهی دارد! نکند آدم خطرناکی باشد!... هر طور شده باید از دستش خلاص شوم....(برمی گردد و با احتیاط دوباره به طرف مزاحم می رود. مرد هم بلند می شود و به تقلید از آسیابان به طرف او می رود. آسیابان می ایستد. مرد هم می ایستد.) ...عجب!
این دیگر کیست؟... هر چه می گویم، او هم تکرار می کند! (بر می گردد و با احتیاط مرد مزاحم را ورانداز می کند. اما هنگامی که متوجه می شود مرد به او خیره شده است، به سرعت رویش را بر می گرداند).... عجب نگاهی دارد! نکند آدم خطرناکی باشد!... هر طور شده باید از دستش خلاص شوم....(برمی گردد و با احتیاط دوباره به طرف مزاحم می رود. مرد هم بلند می شود و به تقلید از آسیابان به طرف او می رود. آسیابان می ایستد. مرد هم می ایستد.) ...عجب!آسیابان: نه بابا...!
مرد مزاحم: نه بابا..!
[آسیابان چند حرکت با سرو دست و پا انجام می دهد. مرد هم ادای او را در می آورد.]
آسیابان: که این طور...!
مرد مزاحم: که این طور...!
آسیابان: (با عصبانیت) مگر تو کارو زندگی نداری؟
مرد مزاحم: (با عصبانیت) مگر تو کارو زندگی نداری؟
و
.......................
پس از اجرای نمایشنامه در مدرسه، تصاویری از اجرای نمایش نامه را به ایمیل مرکز یادگیری به آدرس 
ارسال نمایید.
مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: بادامستانی
تنظیم: نوربخش
