قحطی سومالی و طرفهای مسئول
پایگاه خبری الجزیره در مقالهای فساد و منفعتطلبی در میان موسسات امدادرسانی و كشورهای جهان و مسئولان محلی سومالی را عوامل تشدید قحطی در این كشور دانست.
پایگاه خبری الجزیره در مقالهای به قلم "مهدی حاشی " آخرین اوضاع قحطی و گرسنگی در سومالی را به تصویر كشیده و نوشته است كه این بحران، بدترین بحران از نوع خود از دهههای قبل به شمار میرود و كار به جایی رسیده است كه سازمان ملل نیز جنوب سومالی را منطقه قحطی زده اعلام كرده است.
*تعلل غرب در حل ریشهای بحران سومالی
وی در این مقاله تاكید میكند كه شكی نیست كه اتفاقی كه در سومالی روی میدهد، یك مصیبت واقعی است، چرا كه یك سوم كودكان این كشور از گرسنگی در خطر مرگ قرار دارند، اما واقعیت این است كه این اوضاع نتیحه مقدماتی است كه جهان از مدتها پیش گوش خود را برای شنیدن آن بسته است، این كشور از دو دهه گذشته تاكنون بدون حاكمیت به سر برده است و برخی گروههای واپسگرا و منزوی درگیریهایی را در این كشور ایجاد كردهاند كه نتیجه آن تنها بروز جنگ داخلی و مهاجرت مردم از این كشور بوده است.از سوی دیگر در سالهای گذشته سومالی به علت كاهش بارانهای موسمی با خشكسالی مواجه شده است كه این موضوع باعث از بین رفتن چهارپایان و دامها و خشك شدن زمینهای زراعی شده و قیمت مواد غذایی را نیز در این منطقه افزایش داده و اوضاع امنیتی نابسامانی را در كشور ایجاد كرده است.
*اوضاع سیاسی نتیجه قحطی در سومالی است
این اوضاع البته تنها در سومالی روی نداده و بسیاری از كشورهای شاخ آفریقا با آن دست و پنجه نرم میكنند، اما اوضاع سیاسی سومالی و نبود حاكمیت قوی در این كشور باعث شده تا نتایج مصیبتبار این بحران بیشتر شده و آن را از یك خشكسالی به بحران غذایی و قحطی تبدیل كند كه جان میلیونها نفر را در معرض تهدید قرار داده است.منطقهای كه سازمان ملل آن را قحطی زده اعلام كرد، از حاصلخیزترین مناطق سومالی به شمار میرفت و میتوان گفت كه تمام سبد غذایی مردم این كشور از این منطقه تهیه میشد.
این در حالی است كه منطقهای كه سازمان ملل آن را قحطی زده اعلام كرد، از حاصلخیزترین مناطق سومالی به شمار میرفت و میتوان گفت كه تمام سبد غذایی مردم این كشور از این منطقه تهیه میشد. به این ترتیب سومالی تنها در قحطی گرفتار نشده است، بلكه بحران حاكیمت از دو دهه گذشته در این كشور باعث شده تا بیماریهای مسری در آن رایج شود و دریاها همه روزه صدها نفر را كه قصد فرار از این كشور را دارند در خود ببلعد و اردوگاههای آوارگان در كشورهای همسایه مملو از افرادی شود كه به دنبال لقمه نانی برای سیر كردن خود هستند.
*همگرایی قدرتهای داخلی؛ عامل ریشهای حل بحران سودان
از مدتی پیش كه حجم قحطی در سومالی خود را نشان داده، برخی سازمانها و كشورهای خارجی اعلام كردهاند كه میلیونها دلار را برای كمك به این مردم جمعآوری میكنند، اما تعامل آنها با این بحران به علت اختلاف در منافع آنها با پیچیدگیهای زیادی مواجه شده است و خیلی كند به پیش میرود.
این نویسنده تاكید میكند كه با وجود مفید بودن این اقدامات فوری در كوتاه مدت، مشكل سودان با كیسههای غذا حل نمیشود ، بلكه باید سیاست همگرایی در این كشور را در ابعاد سیاسی و اقتصادی ایجاد كرد تا این بحران به صورت ریشهای برطرف گردد و این كشور بتواند خودش روی پای خودش بایستد.
این كشور در سال 1974 نیز دچار بحران قحطی و گرسنگی شده بود، اما با وجود كمبود امكانات، دولت نظامی وقت سومالی به ریاست "محمد سیاد بری " موفق شد كه این بحران را كنترل كند، دولت در طرحی صدها هزار نفر را از مناطق قحطی زده به بخشهای حاصلخیر جنوب سومالی منتقل كرد و آنها را از مرگ نشان داد.
*كمكرسانی یا تسلط بر مقدرات سومالی؟
كارشناسان مسایل سیاسی سومالی میدانند كه تصمیم سازان سیاسی در این كشور سیاستمداران آن نیستند، بلكه اداره كشور در دست اوگاندا و "اوگاستین ماهیگا " فرستاده سازمان ملل متحد در این كشور است و آنها هستند كه مقدرات این كشور را در دست دارند، این همان چیزی است كه "محمد فرماجو " نخستوزیر مستعفی سومالی نیز به آن اعتراف كرده و گفت كه كمك كنندگان به سومالی سرنوشت این كشور را در دست گرفتهاند.*كمكهای بینالمللی برای مردم سومالی به كجا می رود؟
نویسنده میافزاید كه تنها بخش اندكی از میلیونها دلاری كه به اسم كمك به مردم سومالی جمعآوری می شود، به قحطی زدگان میرسد، و بیشتر آنها در هتلهای گران قمیت نایروبی هزینه میشود، میلیونها دلار از این اموال نیز در اختیار نیروهای آمیصوم قرار می گیرد كه خود جزئی از ایجاد بحران در این كشور هستند، این در حالی است كه سرباز سومالیایی ماههاست كه حقوقی دریافت نكرده و به همین علت غذایی برای خوردن ندارد.از سوی دیگر سازمانهای بینالملی همیشه به جای كمك به آوارگان داخلی به كمك پناهندگان خارجی در كشورهای دیگر میپردازند، این همان موضوعی است كه مسئولان سومالی از آن تحت عنوان تشویق به مهاجرت گروهی از كشور نام میبرند، این موضوع تا حدی است كه اردوگاه آوارگان سومالیایی در كنیا به بزرگترین اردوگاه آوارگان در دنیا تبدیل شده است.
*قحطی سومالی منبع درآمد سازمانهای امدادرسان
فساد در عملكرد این سازمانها از دیگر معضلاتی است كه كمكهای بینالمللی را ناكارآمد كرده است، بسیاری از كالاهایی كه باید به صورت رایگان به دست مردم برسد، در بازارها به فروس میرسد و تحقیقات در این زمینه نیز هرگز به نتیجهای ملموس نرسیده است، به همین علت است كه بسیاری از این موسسات خیریه در سومالی هیچ محبوبیتی ندارند. این موسسات علاوه بر كنترل مقدرات كشور و ایجاد فساد در آن مواد غذایی تاریخ گذشته را به مردم سومالی میدهند و بار دیگری را بر مصیبتهای این مردم قحطی زده اضافه میكنند.الجزیره در ادامه با انتقاد از تاخیر ارائه كمكهای بینالمللی به سومالی مینویسد كه سازمانهای بینالمللی به دنبال حل ریشهای مشكل سومالی نیستند، بلكه از ادامه آن سود میبرند و آن را منبع منافع مادی خود و روزی نظامیان محلی میدانند كه در این كشورها جنگ داخلی به راه انداختهاند.
*موضع خفتبار كشورهای عربی در قبال بحران سومالی
حاشی در ادامه به بررسی وضع كشورهای عربی در قبال این بحران پرداخته و مینویسد كه این كشورها بی مبالاتی و صرف ابراز همدردی و دعوت از دیگران برای كمك به سومالی را برای تعامل با این مصیبت در دستور كار خود قرار دادهاند و هیچ اقدام عملی در این زمینه صورت نگرفته است.
كارشناسان مسایل سیاسی سومالی میدانند كه تصمیم سازان سیاسی در این كشور سیاستمداران آن نیستند، بلكه اداره كشور در دست اوگاندا و "اوگاستین ماهیگا " فرستاده سازمان ملل متحد در این كشور است و آنها هستند كه مقدرات این كشور را در دست دارند.
وی میافزاید: آنها حتی در مورد دزدان دریایی سومالی نیز هیچ واكنشی ندادند، این در حالی است كه غربیها مهمترین دریای عربی را به اسم مبارزه با دزدان دریای تحت تصرف خود قرار دادهاند.
سازمانهای داخلی عربی نیز تقریبا همین موضع را در قبال سومالی دارند و آن را در اولویتهای خود قرار ندادهاند، البته كمكهای بسیار اندكی در این زمینه شده است، اما این كمكها با نیازهای واقعی مردم سومالی قابل مقایسه نیست.
برخی استدلال میكنند كه دلیل این بی توجهی مشغول شدن كشورهای عربی به انقلابهای مردمی منطقه است، اما واقعیت این است كه این كشورها هرگز در عمر بیست ساله بحران در سومالی نه در عرصه سیاسی و نه فرهنگی به این كشور توجهی نكردهاند.
*درگیریهای سیاسی و بیتوجهی به مرگ و میر مردم
نویسنده این مقاله در ادامه به مسئولیتهای مقامات محلی در قبال این بحران اشاره كرده و مینویسد كه آنها مسئول اصلی این مشكلات هستند، در حالی كه كشور در بحران قحطی دست و پا میزند، شریف شیخ احمد رئیسجمهور و شریف شیخ حسن رئیس پارلمان از مدتها قبل در مورد انتخاب این وزیر و آن مسئول وارد درگیری شدیدی شدهاند و هرگز توجهی به مصیبتهای بیش از نیمی از ساكنان كشور ندارند.جنبش جوانان مبارز نیز در این قحطی ضربه شدیدی خورده است، چرا كه قحطی در مناطقی است كه آنها تحت كنترل خود قرار دادهاند، آنها برای مدتی مانع از ورود هیئتهای امداد رسانی به این منطقه شدند و سپس مجبور به عقبنشینی از تصمیم خود شدند.
سیاستمداران سومالی به علت درگیری های داخلی خود انتظار چنین بحرانی را نداشتند و خود را برای آن آماده نكرده بودند، این در حالی است كه جامعه مدنی سومالی نیز هیچ راهكاری برای حل این بحران ارائه نداده است، تقریبا هیچ آژانس امداد رسانی داخلی وجود ندارد كه با كمكهای خود اندكی از مصیبتهای مردم قحطی زده بكاهد.
*حل بحران سومالی نیازمند تلاش مشترك داخلی و بینالمللی است
نویبسنده در پایان این مقاله تاكید كرده است كه تا زمانی كه تلاش مشترك داخلی و منطقهای و بینالمللی برای خارج كردن سومالی از این قحطی وجود نداشته باشد، باید منتظر فصل جدیدی از مصیبتهای مردم این كشور بود كه احتمالا شدیدتر از اوضاع كنونی آن خواهد بود.بخش سیاست تبیان
منبع:فارس